آفتابنیوز : از همان ابتدا كه نام داوران جشنواره امسال اعلام شد، ميشد پيش بيني كرد با رويدادي مواجهيم كه مثل سالهاي قبل نه قرار است انقلابي باشد و نه خيلي حرفهاي و سينمايي، حرفهاي و سينمايي نبودنش برميگردد به اينكه در همه دنيا هيئت داوران از ميان سينماگراني انتخاب ميشوند كه طي سالهاي اخير عمر هنريشان از آنها خلاقيت تازهاي ديده شده باشد و صرفاً از نامهاي بزرگ و پيشكسوتان دعوت نميشود كه داوري آثار روز را به دست بگيرند اما در ايران اين به روز بودن هيچوقت مسئله نبوده است بلكه اسمها هستند كه حكمراني ميكنند. شايد بهترين ارتباطي كه بين يكي از داوران و انقلاب اسلامي بتوان پيدا كرد حضور او در پرواز 57 همراه با امام خميني(ره) باشد. آيا اين كافي است؟ او سالهاست در سينماي ايران فيلم خوبي نساخته، از ديگري هم سالهاست اثر تأثيرگذار و جريانسازي مشاهده نكردهايم، آن خانم هم مدتهاي زيادي است كه نبوغ و ابتكاري نشان نداده و باقي اعضاي محترم هم به همين ترتيب در كارنامهشان چيز دندانگيري ديده نميشود اما از برخي از همين افراد تا دلتان بخواهد طي سالهاي اخير سوگيريهاي تند سياسي مشاهده شده است.
نامزدهاي عجيب و غريب
از دل هيئت داوران اينچنيني به طور قطع انتخابهاي به روز و حرفهاي صورت نخواهد گرفت اما انتخابهاي امسال جشنواره در ارائه فهرست نامزدها عجيب و غريبترين انتخابهاي تاريخ جشنواره بود، حتي عجيبتر از سال پيش و سال پيش از آن؛ سالي كه يك فيلم بدون موسيقي را در بخش بهترين موسيقي نامزد كردند! يا همان سال كه يك فيلم ضعيف در 12 رشته كانديداي سيمرغ شد اما سرانجام لوح تقدير هم به آن ندادند، آنقدري كه ميشود گفت سال به سال دريغ از پارسال. اعضاي محترم هيئت داوران اصلاً فيلم لاتاري را در حدي تلقي نكردهاند كه بتواند در فهرست نامزدهاي بخشهاي مختلف باشد تا جايي كه حتي بازيگران قرباني حضور در اين فيلم شدند و بازي آنها در فيلمهاي ديگر هم به كلي ناديده گرفته شد. اين هم يك جور زهرچشم گرفتن و تنبيه كردن غيرمستقيم است كه صرفاً از هيئت داوراني تحت نفوذ يك عضو برميآيد.
دو سال پيش همين آقاي با نفوذ فيلمي با نام طبقه حساس را روانه اكران كرد كه خيليها مضمون آن را ضدغيرت تعبير ميكردند. طبيعي است كه كارگردان فيلمي كه در آن موضوع غيرت هجو ميشود تمام قد در برابر فيلمي كه اداي دين به غيرت مرد ايراني قلمداد ميشود بايستد. برخي ميگويند مشكل اصلي با مضمون فيلم بوده كه آن را در هيچ بخشي حائز صلاحيت نامزدي ندانستهاند. خب راست و حسيني بگويند مشكل با غيرت شخصيتها بوده يا تكيه بر نام خليج فارس يا دفاع از شرافت ملي، پاي فاشيسم و امنيت ملي و ترويج خشونت را هم وسط نكشند كه حتي ژست بيزاري از اين واژهها با عملكردشان نسبتي ندارد. فيلم لاتاري ظاهراً براي هيئت داوران نمايش داده نشده است. ساعد سهيلي امسال با سه فيلم در جشنواره حضور داشت و در هر سه فيلم هم بازيهاي متفاوتي از او ديديم. جواد عزتي هم نقشهاي چشمگيري در فيلمهاي لاتاري و تنگه ابوقريب ايفا كرده است.
هادي حجازيفر تقريباً بينظير ظاهر شده ولي هر سه آنها به طور كلي از فهرست نامزدها حذف شدهاند و در عوض تمام بازيگران يك فيلم ضعيف در ميان نامزدهاي بهترين بازيگري ديده ميشوند. سه بازيگر زن در يك فيلم همزمان نامزد سيمرغ مكمل هستند! و دو بازيگر زن در يك فيلم ديگر همزمان نامزد نقش اول زن! اينها را چگونه بايد توجيه كنيم. جمشيد هاشمپور را هم صرفاً براي چند ديالوگ معمولي در يك فيلم نامزد بهترين بازيگر كردهاند كه لابد دهنكجي باشد به آن همه نقش دشوار و سخت. سيدمحمود رضوي امسال با دو فيلم لاتاري و داركوب در جشنواره حضور داشت؛ تهيهكنندهاي كه از او ميتوان به جرئت به عنوان سينماگري انقلابي ياد كرد. فيلمهاي رضوي به طور كامل در جشنواره امسال ناديده گرفته ميشود. اين در حالي رقم ميخورد كه مردم و اغلب منتقدان فيلمهاي لاتاري و داركوب را جزو آثار خوب جشنواره امسال ميدانند.
فيلشاه هم قرباني شد
امسال اما دو مستند هم در جشنواره حضور داشتند كه هيئت داوران جوري با آنها تا كردند كه انگار اصلاً نبودند. به اينها اضافه كنيد انيميشن خوب و رو به جلوي فيلشاه را كه مضموني كاملاً ديني و قرآني دارد و به لحاظ فني و تكنيكي چند پله انيميشن ايران را ارتقا داده است. فيلشاه حداقل در شش رشته ميتوانست نامزد باشد. ناز شست انيميشنسازهاي جوان كه بدانند در سينماي ايران بايد بروند غاز بچرانند!اما برنامه ويژه رسانه ملي درباره جشنواره هم امسال به كمك طيفي آمد كه دوست نداشتند فيلمهاي انقلابي بر صدر بنشيند. ايجاد حاشيه براي حسين مهدويان از برنامه سينمايي هفت آغاز شد. آنجا كه رضا رشيد پور فيلم او را فاشيستي لقب داد و با واكنش مهدويان مواجه شد كه گفت اگر اينگونه تعبير شود بايد شاهنامه فردوسي را هم اثري فاشيستي قلمداد كرد و همين يك جمله باعث شد تا با بريدن همين جمله ناقص از وی حملهاي بيسابقه عليه او در فضاي مجازي شكل بگيرد. با اين حال فيلم او جزو پرمخاطبترين آثار جشنواره تا روز آخر بود و اين البته چيزي نبود كه خوشايند عدهاي باشد.
لاتاري تنها فيلمي بود كه براي آن صفهاي چند صد متري مقابل سينماها ايجاد ميشد. فيلم به وقت شام اثر ابراهيم حاتميكيا نيز اگرچه در هشت رشته نامزد شده و در ميان نامزدهاي بهترين كارگرداني قرار دارد اما به نظر ميرسد اگر اتفاق خاصي نيفتد هيئت داوران رغبتي براي اهداي سيمرغ به اين فيلم ندارد. حاتمي كيا با وجود آثار درخشاني چون «چ» و «باديگارد» همواره مغضوب جشنواره دولتي فجر بوده و حتي دوسال پيش فيلم باديگارد او در ميان نامزدهاي هيچ كدام از بخشهاي اصلي قرار نگرفت. هر سه فيلم اخير او با مضمون دفاع از مقاومت ساخته شده است. از سويي ديگر هومن سيدي كه چند سال پيش سيمرغ خود را به رئيسجمهور تقديم كرده بود و پس از آن همواره پسر جايزه بگير جشنواره فجر بوده است با فيلم «مغزهاي كوچك زنگ زده» در 11 رشته نامزد شده و نويد محمدزاده نيز كه پس از جنجالهاي فيلم «عصباني نيستم» در جشنواره سي و دوم همواره جايزهباران شده در اين دوره نيز در ميان نامزدهاي بهترين بازيگري قرار دارد. جشنواره فيلم فجر امسال مانند سالهاي پيش به طور جدي با بحران هويت دست و پنجه نرم ميكند؛ رويدادي كه همچنان دچار آزمون و خطاست و هيچ استانداردي نميتوان در آن پيدا كرد. همه چيز با تعارف برقرار ميشود و مناسبات باري به هر جهت انجام ميشود؛ جشنوارهاي كه ربط زيادي به انقلاب اسلامي ندارد هر قدر هم كه برگزاركنندگانش بخواهند در سخنانشان لفظ فجر را به آن الصاق كنند.
منبع: روزنامه جوان