کد خبر: ۵۰۹۶۵
تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۳۸۵ - ۰۰:۲۲
تحلیل حمیدرضا ترقی از رخدادهای دیپلماتیک:

سخنان خاتمی در آمریکا مخالف مواضع نظام بود

آفتاب‌‌نیوز : به زغم ترقی، سخنان اخیر جرج بوش در گفت‌وگو با روزنامه واشنگتن پست تقلایی است برای ترمیم افکار عمومی غرب برای انتخابات داخلی آمریکا، نظرات او درباره مواضع اخیر خاتمی، سخنان پاپ و مذاکرات هسته‌ای را در گفت‌وگوی زیر می‌خوانید. 

آقای ترقی به عنوان سوال نخست می‌خواهم نظرشما درباره اظهارات اخیر بوش خطاب به مردم ایران را بدانم. آیا به نظر شما این ادامه همان خط‌مشی آمریکا است یا تعبیر شما از این سخنان، تغییر تاکتیک در سیاست‌های کلان آمریکا در قبال ایران است؟
به نظر من صحبت‌های بوش را نمی‌توانیم منفک و مجزا از باقی مواضع سران آمریکا تحلیل کنیم. همه این صحبت‌ها را باید در کنار رفتارهای اخیر این کشور در قبال ایران تحلیل کرد. رفتاری که ممانعت دولت آمریکا از ورود سران کشور ایران به سازمان ملل و شورای امنیت را در پی داشت. یا رفتاری که امروز پیگیر تحریم ایران است یا حتی سخنان اخیر پاپ علیه‌ اسلام. با توجه به همه اینها، به نظر من سناریوی جدیدی در صحنه بین‌المللی در شرف تکوین است که دقیقاً دارد توسط آمریکا طراحی می‌شود.
یک سناریوی جدید، که رویکرد مقطعی آن به سمت انتخابات آتی در آمریکا است. به هر حال این انتخابات تحول زیادی در سیاست داخلی این کشور ایجاد می‌کند. 

تحلیل شما از سخنان اخیر پاپ چیست؟
سخنان اخیر پاپ هم در همین سناریوی جدید تعریف می‌شود. آمریکا تقابل تنش‌زای خود را با جهان اسلام و دین اسلام به وایتکان و کلیسا منتقل کرده است. به این ترتیب یک نظام دینی را درگیر اسلام ستیزی کرده و خود می‌تواند از این فرصت برای ترمیم ظاهری چهره خود در افکار عمومی جهان و داخل آمریکا بپردازد. در واقع، همزمان با همه این ظاهرسازی‌ها آمریکا اهداف استراتژیک خود را هم دنبال می‌کند. 

منظورتان از این «استراتژیک» به طور مشخص چیست؟
یکی همین بحث تحریم است که در کنار همه جنجال‌های اخیر به طور حساب‌ شده‌ای دنبال می‌شود. نمونه اخیراش هم، همین اعلام ممنوعیت همکاری با بانک صادرات ایران در آمریکا است. دنبال کردن اهداف استراتژیک و کلان آمریکا را حتی می‌توان در حمایت این کشور از مواضع اخیر خاتمی هم ملاحظه کرد.

منظورتان از هدف آمریکا در حمایت از خاتمی چیست؟
حمایت از دیدگاه‌های اخیر خاتمی تأمین کننده هدف زیر سوال بردن دولت فعلی و حاکمیت ایران است. چون پیش از این موضع ایران در قبال مباحث کلان سیاست خارجی از جمله اسرائیل، هولوکاست و عراق کاملاً روشن بود. این مواضع هم هیچ قرابتی با سخنان اخیر خاتمی ندارد. به نظر من خاتمی تنها نظر شخصی خودش را در این سه عرصه بیان کرده است و گرنه موضع ایران، پیش از این بارها توسط رئیس جمهور یا مسئولان دیگر تصریح شده بود. این صدای جدیدی که خاتمی از طرف ایران برد، کاملاً مغایر با مواضع کلی نظام به عنوان مواضع مصوب در سیاست خارجی است. 

به هر حال سخنان اخیر بوش به نوعی تأثیر خود را در افکار عمومی خواهد گذاشت. فکر می‌کنید تأثیر این چرخش مواضع در قبال مردم ایران چه تأثیری بر افکار عمومی داخلی ما بگذارد؟
بله. به هر حال این تلاش آنها برای تأثیر در افکار عمومی است. اما من فکر می‌کنم مردم ما هم تا کنون باید آمریکا و سران این کشور را شناخته باشند. این نمی‌تواند از مردم هم پوشیده باشد که این تلاش‌هایی است برای ظاهرسازی‌ها. 

مسئولان ایرانی چه تلاشی در قبال این حرکت‌ها می‌توانند بکنند؟
همین طرح و دعوت مذاکره از سوی احمدی‌نژاد می‌تواند جوابگو باشد. من هم فکر می‌کنم اگر بوش این مذاکره را بپذیرد و بر حسن‌نیت خود به این وسیله تأکید کند، ‌همه چیز می‌تواند در مذاکره‌ای شفاف با حضور خبرنگاران روشن شود. تنها در یک مناظره و گفت‌وگوی دو طرفه و بی‌پرده است که حسن‌نیت در چرخش مواضع یا فریبکاری آمریکا برای افکار عمومی جهان روشن خواهد شد. 

اگر کمی به عقب برگردیم و از سخنان اخیر بوش فاصله بگیریم اتفاقی که چند روز گذشته شاهد اخبار آن بودیم، سفر آقای هاشمی ثمره، به فرانسه برای یک دیدار محرمانه با ژاک شیراک بود. یکی از نقدهای جدی در مورد این سفر اقدام موازی صورت گرفته از سوی دولت در کنار تیم هسته‌ای بود. نظر شما چیست؟
من این را یک اقدام موازی نمی‌دانم. این سفر پیش از انتشار اخبار آن صورت گرفته بود و به هر حال در چارچوب سفرها و دیدارهای مرتبط با پرونده هسته‌ای و سیاست‌های کلان کشور صورت گرفته. حال اینکه آیا برای این سفر هماهنگی‌های صورت گرفته بود تا تناقضی با روند کار تیم هسته‌ای و شورای امنیت ملی اتفاق نیافتد یا نه را شخص آقای هاشمی ثمره باید توضیح دهند. 

شما در مصاحبه‌ای با روزنامه اینترنتی «روز» گفته‌اید که ایران تعلیق را می‌پذیرد. ممکن است بیشتر توضیح دهید؟
من این جمله را نگفته بودم و از کل حرف‌های من هم چنین تیتری برنمی‌آمد. آنچه من گفته بودم و دوباره تکرار می‌کنم این است که ایران تعلیق را به عنوان پیش‌شرط مذاکرات به هیچ وجه نخواهد پذیرفت. ولی ممکن است در بطن مذاکرات در مقابل امتیازات در مورد تعلیق هم برای کوتاه مدت توافق کند، تأکید می‌کنم که تنها در روند مذاکرات و نه پیش از مذاکره و به عنوان پیش شرط.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین