آفتابنیوز : این سفر اما مخالفینی نیز داشت که البته غالب آنها موضع خود را در مرحله پس از ورود وی به آمریکا علنی کردند. مخالفین که تا پیش از ورود خاتمی به آمریکا غالبا به سکوت درباره این سفر پرداخته بودند، با حضور رئیس دولت اصلاحات در آن کشور و موضعگیریهای متضاد با مواضع احمدی نژاد ادامه سکوت را جایز ندانستند.
تأیید هولوکاست، دفاع از تشکیل دو دولت مستقل فلسطینی و اسرائیلی در کنار همدیگر و دفاع از روند صلح خاورمیانه، دفاع از حضور نیروهای نظامی آمریکا و متحدانش در عراق و رد شیطان بزرگ بودن آمریکا از سوی خاتمی گناهانی نبودند که راست گرایان ایران بتوانند به سادگی از کنار آنها بگذرند.
اینگونه بود که به ناگاه بخش اعظمی از جریان راست در برابر خاتمی و مواضعش ایستاد: نمایندگان مجلس هفتم، سران احزاب سیاسی طیفهای مختلف راست، فعالان سیاسی و مطبوعاتی آن جناح و سایتهای خبری و روزنامههای حامی دولت.
واکنش راست در برابر مواضع خاتمی البته با یک استدلال درونی هم انجام شد. چه آنکه مجموعه راست از محافظهکاران تا اصولگرایان، مجموعهای بودند که گفتمان احمدینژاد در روابط دیپلماتیک ایران با جهان و به خصوص غرب را در راستای منافع ملی قلمداد میکردند و گفتمان اصلاحطلبان را ادبیاتی «سازشکارانه» و در بهترین حالت «منفعلانه» میدانستند.
در میان تمام حملات راست به مواضع خاتمی، دو نمونه آن جنجال زیادی در محافل خبری و سیاسی داخلی و حتی بینالمللی ایجاد کرد. ابتدا نوشته تند و تیز و صریح همسر غلامحسین الهام سخنگوی دولت نهم که در یکی از سایتهای نزدیک به دولت منتشر شد و طی آن نویسنده اعطای ویزای ورود به آمریکای خاتمی از سوی دولت آن کشور را «مزد 8 سال خدمت خاتمی به شیطان بزرگ» دانست. مورد دیگر، سرمقاله حسین شریعتمداری در روزنامه «کیهان» بود که سخنان خاتمی در آمریکا را به صراحت، پشت کردن وی به آرمانهای امام و انقلاب دانست.
مقاله فاطمه رجبی علیه خاتمی (کلیک کنید)
مقاله حسین شریعتمداری علیه خاتمی (کلیک کنید)
اگرچه هر دوی این نوشتهها با واکنش شدید اصلاحطلبان در دفاع از خاتمی روبرو شد و هر چند گذر زمان میرفت تا اندک اندک آن مخالفت ها و موافقت ها را به دست فراموشی بسپارد، اما ناگهان این سخنان نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که منازعات فوق را وارد فاز تازهای کرد. «علی سعیدی» در اظهار نظر خود نه تنها مواضع خاتمی در آمریکا را «دردناک و مایه تاسف» خواند بلکه آنها را باعث «کاستن از عزت و اقتدار نظام جمهوری اسلامی در جهان» دانست. وی همچنین به صراحت تاکید کرد که «این موضع گیری ها اصولا هیچ فایدهای برای نظام اسلامی ندارد».
تحلیل صادق زیباکلام
«صادق زیباکلام» استاد علوم سیاسی دانشگاه در گفت و گویی با خبر نگار سیاسی آفتاب، تناقضات در زمینه موافقت یا مخالفت با سفر خاتمی به آمریکا را ناشی از «مشکلی» میداند که «به طور تاریخی» در ایران وجود دارد و آن «برخورد سیاسی و جناحی» با گفتههای افراد است.
وی در در این زمینه ابراز عقیده کرد که «این مشکل تاریخی باعث آن شده که اگر شخص یا گروهی طرفدار جنبش اصلاحات و خاتمی باشند، بدون در نظر گرفتن مسائل دیگر از مواضع وی دفاع میکنند اما اگر کسی با خاتمی و گفتمان اصلاحطلبی مخالف باشد، باز هم بدون توجه به سخنان وی ساز مخالفت با آنها را سر می دهد».
زیبا کلام با تکیه بر استدلال فوق گفت «که چه بسا اگر مواضع خاتمی در آمریکا به سان مواضع یک سال گذشته احمدینژاد بود، دوستانش باز هم از او حمایت میکردند اما مخالفینش به او توصیه میکردند که باید کمی آشتیجویانهتر سخن میگفت».
وی سپس اینگونه نتیجه گرفت که «در کشور ما دفاع یا مخالفت با یک حرکت سیاسی، چندان به محتوای آن حرکت یا اظهارنظر مربوط نمیشود بلکه به شخص انجام دهنده آن عمل یا گوینده سخن برمیگردد».
این فعال سیاسی با این مقدمه اظهار داشت: به طور قطع مواضع و اظهار نظرات آقای خاتمی در آمریکا، خطا یا خلاف منافع ملی نبود. وی مواضع تند و رادیکال بینالمللی را باعث آن دانست تا سه اتفاق برای کشور ما در نظام بینالملل روی دهد: «نخست تحریک دشمنان، سپس منزوی شدن دوستان ایران در میان کشورهای جهان و در آخر به رودررویی رسیدن کشورهای بیتفاوت با ایران».
زیبا کلام افزود: به هر حال رجال سیاسی در تمام جهان بنابر دلایلی که برای خود دارند، دیدگاههای شخصی هم دارند. به عنوان مثال همان طوری که در هنگام طرح محور شرارت توسط بوش، دموکراتها و چهرههایی نظیر کارتر یا کلینتون با آن مخالف بودند، مخالفت محافظهکاران با سخنان اخیر آقای خاتمی هم طبیعی است.
این کارشناس مسائل سیاسی بدینسان، تمام این مباحث را به علت وجود «جنبهای از دموکراسی» دانست و گفت: هر شخصی که اعتقادی داشته باشد، باید آزادی بیان آن را هم داشته باشد. وی بر این اساس تصریح کرد: «موضعگیریهای مختلف و متناقض به طور مشترک هم حق احمدینژاد است و هم حق خاتمی».
دفاع خاتمی از مواضع خود در آمریکا (کلیک کنید)
زیباکلام افزود: فراتر از تمام این مسائل باید گفت که دو دیدگاه در برخورد با پرونده هستهای وجود دارد. دیدگاه اول دیدگاهی است که خاتمی، هاشمی و روحانی طرفدار آن هستند و دیدگاه دوم نظری است که رویکرد احمدینژاد و نزدیکان ایشان است. این کارشناس سیاسی، دیدگاه اول را اینگونه تبیین میکند که «اگرچه ایران باید به فنآوری هستهای دست یابد اما این امر نباید به بهانه بایکوت شدن ایران در جامعه جهانی و رودررویی با جهان بینجامد». اما دیدگاه دوم اعتقاد دارد که «چون غرب پس از حل مسأله هستهای ایران، به سراغ مسائل دیگری همچون حقوق بشر، صلح خاورمیانه و در نهایت حذف نظام جمهوری اسلامی میرود، بنابراین باید در برابر غرب ایستاد».