آفتابنیوز : در ساعات پایانی سهشنبهای که گذشت، این ماجرا وارد جدیترین مرحلهاش شد؛ وقتی رسانهها و کانالهای خبری، خبر فوریای را منتشر کردند که توجه خیلیها را جلب کرد؛ دستور رهبر معظم انقلاب به رئیس قوه قضائیه برای پیگیری هرچه جدیتر این مسأله: «خبر جنایت در یکی از مدارس غرب تهران موجب اندوه و تأسف شد. مقتضی است پس از محاکمه سریعاً حدود الهی را در رابطه با محکومین اجرا نمایید.» دستوری که دیروز، یک دستور دیگر و این بار از طرف رئیس قوه قضائیه به رئیسکل دادگستری استان تهران را به دنبال داشت: «در خصوص گزارش واصله در رابطه با حادثه تکاندهنده و تاسفبار در یکی از مدارس غرب تهران و تشکیل پرونده و بازداشت متهم، با توجه به اهمیت موضوع که موجب جریحهدار شدن عواطف عمومی شده و نگرانی خانوادههای محترم را فراهم نموده است و با عنایت به دستور اکید حاکی از دغدغه مقام معظم رهبری (دامت برکاته)، مقرر است در اسرع وقت با رعایت موازین شرعی و قانونی به پرونده رسیدگی و نسبت به اجرای حکم مقتضی بدون هیچ اغماضی اقدام و نتیجه به اینجانب منعکس شود.»
به گزارش آفتابنیوز؛ دامنه واکنشها اما دیروز هم ادامه داشت و گستردهتر از روزهای قبل هم شد؛ اگر طوفان توییتری با هشتگ «تجاوز به کودکان» را – که خیلیها درباره بخش «تجاوزش» شک دارند – کنار بگذاریم، دیروز واکنشهای مسئولان به این موضوع بیشتر بود. مثلا محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت، وزیر آموزش و پرورش را برای پیگیری هرچه سریعتر موضوع مامور کرد و گفت که این موضوع در جلسه هیأت دولت مطرح و باعث تاسف و نگرانی دولت شده است. هادی صادقی، معاون فرهنگی قوه قضائیه گفت پرونده آزار و اذیت دانشآموزان در یکی از مدارس تهران در دادسراست و معصومه ابتکار، معاون زنان و خانواده ریاستجمهوری گفت علاوه بر قانون، به آموزش کودکان و نوجوانان در زمینه آسیبهای اجتماعی نیازمندیم و از لزوم آموزش موضوع کودکآزاری و آزار جنسی به کودکان و نوجوانان حرف به میان آورد.
موضوع به شورای شهر و مجلس هم رسیده و آن طور که حجت نظری، عضو کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران گفته کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران پیگیر ابعاد مختلف این پرونده است. سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم خواسته به بهانه این حادثه به گونهای رفتار نشود تا مردم نسبت به آموزش و پرورش و فرهنگیان بدبین شوند.
از طرف دیگر اما در روزهای گذشته و پس از افشای آزار جنسی در مدرسه خیابان مرزداران و تعلیق مدیر آن، درباره ادامه فعالیت این مدرسه بهویژه حالا که فصل امتحانات دانشآموزان است، سوال به میان آمده است؛ سوالی که دیروز علیرضا راهپیما، رئیس اطلاعرسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش شهر تهران به آن پاسخ داده است؛ او از برطرف شدن تنش در مدرسه غرب تهران به دلیل به وجود آمدن موضوع آزار جنسی برای دانشآموزان خبر داده و گفته است: «پس از تصویب رأی شورای نظارت و محرومیت مدیر مدرسه از فعالیت برای ٢سال، مدرسه درحال ادامه فعالیت است. آموزش و پرورش به مدیر باتجربهای برای فعالیت در آن مدرسه ماموریت داده و جلسات روانکاوی اولیه قبل از آغاز امتحانات برگزار شد و با حضور دانشآموزان و مشاوران مجرب تنشها برطرف شده است.» او گفته امتحانات دانشآموزان نیز به خوبی درحال برگزاری است و هیچگونه تنش و اضطرابی در مدرسه دیده نمیشود.
پرونده مدرسه غرب تهران؛ نیازمند بررسی حقوقی بیشتر
| نعمت احمدي| حقوقدان و وكيل دادگستري|
در ماجراي يكي از دبيرستانهاي تهران بايد گفت، اين حادثه نيازمند بررسي و تحقيقات حقوقي است. از آنجايي كه فرد خاطي در اين اتفاق اقدام به لواطي نكرده است، حكم قوادي برايش در نظر گرفته ميشود، چون خودش رابطه نداشته است. در مورد اين فرد از مجازات شرعي سخن به ميان آمده است. مجازات شرعي هم مشخص است؛ اينكه خود فرد قایل به فعلي باشد. اگر لواط كرده باشد، مجازاتش اعدام است ولي اگر تنها مشوق باشد، حداكثر حكم قوادي برايش در نظر گرفته ميشود. اين حادثه هم همانند ساير پروندههاي قضائي رسانهاي شده است و اين نخستینبار نيست كه پرونده قضائي رسانهاي ميشود اما رسانهايشدن اين پرونده به پشتوانه اطلاعات مردم همراه بوده است و سبب شده جو آشفتهاي به وجود بيايد؛ اگر واقعا اين فرد دست به تشويق زده است، بايد بگوييم بد به حالمان. اگر بچههايمان در مدرسه امنيت نداشته باشند، كجا بايد داشته باشند؟! يكي از مسائلي كه نياز به تعمق دارد اين است كه دانشآموزان در چه سنوسالي قرار دارند؟ در مورد اينكه در حادثه اين دبيرستان دانشآموزان قرباني هستند يا نه؟ بايد گفت؛ هم بله و هم نه. بله از اين حيث كه كادر آموزشي مدرسه اين دانشآموزان را در فضايي قرار داده است و بستري را مهيا كرده و مشوق و محرك اين افراد بوده است. اگر بخواهيم در حد قوادي در نظر بگيريم، به باور من كم است، چون به هرحال مجازات قوادي، مجازات زيادي نيست. نه از اين حيث كه نميشود هركسي آمد و تشويق كرد، مرتكب فعلي به اين شنيعي شده؟ اين هم صحيح نيست به نظرم بحث دانشآموزان در اين مسأله مغفول مانده است. اين اتفاق نيازمند بررسيهاي جامعتري است بايد ديد اين كادر آموزشي تنها در حد تشويق و ترغيب در اين مسأله دخيل بوده است يا خير. درحال حاضر، با گفتهها و شنيدهها نميتوان گفت درصد سهم اين فرد در اين حادثه تا چه ميزان بوده است. گفته ميشود اين كادر آموزشي فيلمهايي را به اين دانشآموزان نشان داده و اين درحالي است كه نبايد فراموش كرد فضاي مجازي درحال حاضر از اين فيلمها پر است، فردي كه زمينه ارتكاب جرم را داشته باشد، ميتواند از آنها استفاده كند. در حادثهاي از اين دست اگر بچهها بالاي ١٤سال يعني سن كودكي باشند و افعالي را انجام داده باشند، نميتوان آنها را مبرا دانست. نقش مشوق در حد مشوق است ولي نقش فاعل در حد فاعل است و اين دو با هم متفاوت است. رسانهايشدن حادثه دبيرستان تهران بازتاب زيادي داشته و افكارعمومي را تحتالشعاع قرار داده است، بهطوري که اين پرسش مطرح ميشود كه فشار افكار عمومي ميتواند در تشديد مجازات اين كادر آموزشي تأثيرگذار باشد يا خير؟ در پاسخ بايد گفت، اينگونه نخواهد بود و قضات بيشك تحتتاثير اين جو قرار نخواهند گرفت، البته اينگونه برخوردها تا حدودي فضا را آلوده ميكنند. در اين اتفاق اگر ما با تكيه بر فرمايش مقام معظم رهبري هم بخواهيم عمل كنيم؛ رهبري فرمودهاند حكم الهي بايد اجرايي شود. حكم الهي در چنين شرايطي، مشخص است. در اين مسأله بيشك تحتتاثير جو آشفته حكم صادر نخواهد شد.
رسانهها مديريت عاطفي جامعه را در نظر بگيرند
| اسماعيل قديمي| استاد ارتباطات|
يكي از نشانههاي جامعهاي كه مسئولان و مردمانش زندگياي شرافتمندانه مبتني بر عقل، تجربه و منطق دارند اين است كه به هر مسألهاي به شكل سيستماتيك و بهعنوان يك معضل قابل تجزيهوتحليل و حلشدني نگاه كنند و اين در مورد همه مسائل صدق ميكند، هرچند به لحاظ اخلاقي اذهان و افكار عمومي را جريهدار كند. به نظرم باز نگاه و برخورد با آن به دور از موازين، قوانين اخلاقي، اجتماعي و حقوقي باشد. اين يك اصل، درواقع بايد به اين مسأله مانند ساير مسائل كاملا خردمندانه، منطقي، با مطالعه دقيق، بررسي بيطرفانه و رعايت تمامي موازين انساني، اجتماعي، اخلاقي و حقوقي برخورد شود. از يك طرف هم چون اين اقدام تا زماني كه در دادگاه و براساس شواهد و بررسيهاي دقيق به اثبات نرسد، نميتوان قضاوتي در مورد آن داشت، ولي از آنجايي كه جامعه ما نگاه اجتماعي خاصي دارد، از چارچوبهاي اخلاقي خاصي پيروي ميكند و يكسري از مسائل برايش حساسيتبرانگيز است، اين مسأله در رسانههاي اجتماعي انعكاس پيدا كرد و تقريبا كل جامعه را پوشش داد. دليل آن هم اين است كه اثبات اين موضوع در دادگاه نشان از اين دارد كه كساني ناآگاهانه، جاهلانه يا عامدانه محيط مقدس آموزشي كشور را آلوده كردهاند و ما شاهد آسيبرسيدن به بخشی از جامعه بودهايم، چراكه همه ما اميدواريم بچههايمان آموزش دیده، مجهز به علم و اخلاق شوند و آماده ورود به جامعه. اگر چنين مسألهاي اثبات شود، مسلما افكار عمومي جامعه اين است كه با اشد مجازات با آن برخورد شود، اما با اين مسأله بايد همچون ساير مسائل منطقي و خردمندانه برخورد شود، فارغ از هرگونه احساسات و تشديد جو اخلاقي و اجتماعي و براساس منطق و شرايط. به نظرم رسانهها بايد فارق از هرگونه احساسات اين مسأله را پيگيري و موضوع را براساس موازين اخلاقي، اجتماعي و حقوقي دنبال كنند و زمينهساز اين مسأله باشند كه به اين موضوعات در جامعه به شكل ريشهاي برخورد شود. درواقع بايد اين ماجرا نقطه آغازين براي انقلاب در سيستم آموزشي كشور باشد. در تمام دنيا براي كودكان، نوجوانان و افراد كمتر از سن قانوني يكسري ويژگيها، شرايط و امتيازات خاصي قایل ميشوند. اين حادثه در يكي از مراكز آموزشيمان نشان ميدهد كه مراكز آموزشيمان تا چه ميزان بايد در گزينش كادر آموزشي دقتنظر داشته باشند تا از لحاظ اخلاقي و علمي صلاحيتشان به اثبات برسد. درواقع رسانهها بايد به ابعاد اين مسأله ورود پيدا كنند، بحثهاي سيستماتيك و بنیادي راه بيندازند و از هرگونه دامن زدن به فضاهاي احساسي و عاطفي پرهيز كنند. درواقع رسانهها بايد اين پرسشها را مطرح كنند كه آيا سيستمهاي آموزشيمان بهروز هستند؟ آيا سياستگذاري در اين سيستمهاي آموزشي عقلاني و منطقي است؟ آيا ما از تجربيات ديگران در دنيا بهره ميبريم؟ آيا ما از سازوكارهاي مطالعه، نظارت و بررسي به صورت جدي برخورداريم؟ در سيستمهاي گزينش چه اولويتهايي را در نظر ميگيريم كه در عمل با چنين بحرانهايي مواجه ميشويم؟ تا چه ميزان در تربيت كادر آموزشيمان كوشا هستيم؟ آيا وقتش نرسيده به مسائلي از اين دست دقتنظر داشته باشيم و آنها را ريشهاي حل كنيم؟ واقعيت اين است كه وسايل ارتباط جمعي نقشی كليدي دارند که درحال حاضر بايد مديريت احساسي و عاطفي جامعه را در نظر بگيرند و با بحثهاي كارشناسي اين مسأله را رها نكنند تا براي هميشه ريشهاي حل شود و جامعه دوباره شاهد تكرار آن نباشد.
منبع: روزنامه شهروند