آفتابنیوز : سرویس بین الملل- ترامپ به دلیل آنکه مداخله روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ارزیابیهای آژانسهای امریکایی را زیر سوال
برده بود، مورد انتقاد قرار گرفته است. روزنامه «نیویورک تایمز» نوشته است که میتوان سه فرضیه را درباره رفتار عجیب و غریب رییسجمهوری آمریکا مطرح کرد
به گزارش آفتابنیوز؛ این فرضیهها به شرح ذیل هستند:
فرضیه اول: ترامپ، ترامپ است او خودش است و شخصیتاش این گونه است
شاید بتوان گفت که تحسین پوتین از سوی ترامپ ناشی از روحیه خودخواه و انعطافناپذیر ترامپ است. او دوست دارد مردان قدرتمند را تحسین کند، همان گونه که شی جین پینگ رییس جمهوری چیت را ستایش کرد، همان گونه که اعضای خاندان سلطنتی سعودی را تحسین می کند و همان طوری که رجب طیب اردوغان را مردی قوی میداند و شاید به همین خاطر با کیم جونگ اون جلسه مذاکره را برگزار کرد. شواهد نشان میدهند که ترامپ دوست حاکمان اقتدارگراست و آنان را ستایش می کند. او معتقد است که آنان می توانند متحدان قابل اعتمادتری برای امریکا باشند. در نتیجه، او باوری ندارد که دموکراسیهای اروپایی می توانند متحدان پایدار امریکا باشند. او معقتد است که اروپاییها همیشه بدبخت هستند و شی، کیم و پوتین بچههای بدی نیستند. او سابقه تجارت گستردهای با روسیه داشته است؛ همانند خانواده بوش که با سعودی ها و کشورهای حوزه خلیج فارس روابط مالی نزدیک داشتند در نتیجه، با قبول این فرضیه می توان گفت که رفتارهای ترامپ ناشی از شخصیت اوست و موضع او در قبال روسیه را نیز نباید خیانت به امریکا قلمداد کرد.
فرضیه دوم: واترگیت با تبانی روسیه
با این حال فرضیه و سناریوی دیگری که بیشتر در مورد ترامپ مطرح می شود تماسهای مشکوک اطرافیان و اعضای خاوده او با روسهاست. در این فرضیه اینگونه مطرح می شود که ترامپ به آمریکا خیانت کرده است. در این فرضیه این گونه مطرح می شود که هکرهای روس در ارتباط مستقیم با کارزار انتخاباتی ترامپ بودند و بدین خاطر به رایانههای اعضای ستاد انتخاباتی حزب دموکرات حمله کردند تا ترامپ از اطلاعات آن برای پیروزی خود استفاده کند و روسها نیز درصدد تاثیرگذاری بر افکار عمومی در امریکا و سوق دادن آنان به سوی رای دادن به ترامپ بودند. در نتیجه، شاید واترگیت و رسوایی نیکسون برای مان تداعی شود که چگونه جاسوسی از مقر حزب دموکرات برای استفاده از آن به عنوان ابزاری در انتخابات صورت گرفت.
فرضیه سوم: ترامپ عامل مسکو است
این غمانگیزترین سناریو است که به نظر من احتمال آن بسیار کم است. این فرضیه این گونه مطرح می شود که تیم همراهان ترامپ در انتخابات همراه با عملیات دستگاههای اطلاعاتی روسیه بوده است. در این سناریو این گونه مطرح می شود که رابطه ترامپ با دولت روسیه نه صرفا ناشی از وابستگیهای شخصی یا ایدئولوژیک یا اتحادی برای صرف پیروزی در انتخابت که مشارکت و همکاریای در نتیجه رشوه و یا اجبار و یا ارعاب و تهدید است. در این فرضیه این گونه مطرح میشود که پوتین و شرکای او ترامپ را تهدید کردهاند که بسیاری از مسائل و رسواییهای مالی مرتبط با ترامپ و کسب و کار او را میدانند و می توانند آن را فاش نمایند. در این میان برخی مانند Jonthan Chait در مقاله ای در نیویورک مگزین اخیرا این سناریو را مطرح کرده که ترامپ از ذخایر اطلاعاتی دستگاههای امنیتی روسیه است و از سال ۱۹۸۷ میلادی به استخدام آژانسهای امنیتی آن کشور درآمده و جهان بینی او در مسکو شکل گرفته و دیکته شده جهانبینیای برای نابود ساختن غرب. ممکن است این فرضیه رویایی باشد و برای ترساندن مردم در کشورهای غربی از ظهور و قدرت گیری پوپولیستی راستگرایانه و ضد ارزشهای غربی. با این حال، رفتارهای ترامپ به قدری عجیب هستند که هیچ فرضیهای را نباید نادیده گرفت و یا به طور قطعی رد کرد.