پاکستان هیچگاه موقعیت خود را به خطر نمیاندازد و در برابر آمریکا و عربستان نخواهد ایستاد
آفتابنیوز : سرویس بین الملل- سایت "لوب لاگ" در یادداشتی به دلایلی اشاره میکند که چرا ایران نباید بیش از اندازه روی ظرفیتهای عمران خان و تغییرات بنیادین در رویکرد پاکستان حساب باز کند.
به گزارش آفتابنیوز؛ محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران هفته گذشته در اسلام آباد به عنوان اولین مقام یک کشور خارجی که از پاکستان از زمان نخستوزیری عمرانخان سفر کرده حضور یافت. گزارششده که عمرانخان پیش از سفر به عربستان سعودی به تهران خواهد رفت. اگر چنین اتفاقی روی دهد این نخستین باری است که در برهه زمانی بسیار طولانی یک رهبر پاکستان از ایران به عربستان سعودی میرود.
بهطور کلی پیروزی عمران خان در انتخابات اخیر پاکستان انتظارات زیادی را در تهران در مورد بهبود چشمگیر روابط با پاکستان ایجاد کرده است؛ آن هم پس از سالها تنش و عدم اعتماد بین تهران و اسلامآباد. ایران به ویژه امیدوار است که رهبری تازه پاکستان پروژه خط لوله گاز ایران و پاکستان را احیا کند و به همین خاطر مشکلات مالی تهران را کاهش دهد. واقعیت آن است که بغرنجترشدن روابط پاکستان با آمریکا این امید را در تهران افزایش داده که ممکن است اسلام آباد خواستار دوری از واشنگتن و متحدان منطقهای آن کشور به خصوص عربستان سعودی و امارات شود و در عوض خواستار گسترش روابط با تهران باشد. با این حال، با توجه به واقعیت کنونی شرایط ایران و پاکستان و همچنین شرایط منطقهای و بینالمللی به نظر میرسد که تهران انتظار زیاد و غیرواقعبینانهای نسبت به اسلامآباد پیدا کرده است. اگر ایران بر این باور است که اسلامآباد از ریاض برای روابط بهتر با تهران دور خواهد شد و موضعی کاملا ضدآمریکایی اتخاذ خواهد کرد در اشتباه است. روابط اسلامآباد و واشنگتن ممکن است سردتر شود اما پاکستان هیچگاه موقعیت خود را به خطر نمیاندازد و در برابر امریکا نخواهد ایستاد.
عوامل دیگری نیز در برابر موقعیت پاکستان قرار دارند. یکی از این موارد شرایط اقتصادی پاکستان و نیازهای مالی آن کشور است. اسلامآباد در حال حاضر به دنبال دریافت وام قابل توجه از صندوق بین المللی پول است. در نتیجه، هرگونه تغییر در جنبههای مهم سیاست خارجی آن کشور به خصوص در روابطاش با امریکا همکاری با صندوق بینالمللی پول را دشوارتر خواهد کرد. هرگونه وخامت روابط با ریاض نیز عواقب بدی برای اسلام آباد خواهد داشت. تهران اکنون خود با مشکلات اقتصادی مواجه است و در جایگاهی نیست که بتواند جبران کمبود مالی پاکستان را انجام داده و جای عربستان سعودی را بگیرد. عاقلانه و منطقی آن است که تهران تاریخ روابطاش با پاکستان را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهد. پاکستان پس از انقلاب ایران در سال 1979 میلادی با توجه به ملاحظات مالی، روابطاش را با کشورهای عربی تقویت کرد. برای مثال، علیرغم حمایت تهران از پاکستان در جریان جنگ آن کشور در سال 1976 میلادی، در جریان برگزاری نشست سازمان همکاری اسلامی در لاهور پاکستان به درخواست شاه وقت ایران مبنی بر حذف نام قذافی از آن نشست پاسخ منفی داد. در نتیجه، شاه در نشست شرکت نکرد در حالی که قذافی حضور یافت. پولهای جدید سبب شده بود تا پاکستان دوستان قدیمی را فراموش کند. در دهه 70 و 80 میلادی نیز روابط اقتصادی و نظامی پاکستان با کشورهای عربی گسترش یافت. امروز به تنهایی در عربستان سعودی 2 میلیون کارگر و کارمند پاکستانی حضور دارند که سالانه مبلغی در حدود 5 میلیارد دلار به پاکستان پول ارسال میکنند. تعداد پاکستانیها در امارات حدود 1.2 میلیون نفر هستند و نزدیک به 4 میلیارد دلار پول به پاکستان فرستادهاند. هرگونه تلاش ریاض برای اخراج این کارگران یا جلوگیری از انتقال پول آنان به عنوان مجازات احتمالی نزدیکی پاکستان به تهران برای اسلام آباد، عواقب منفی و جدی به دنبال خواهد داشت. علاوه بر این، از دهه 70 میلادی به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پاکستان ارتباطات نظامی نزدیکی با عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برقرار کرده است. بسیاری از افسران بازنشسته پاکستان در این کشورها فعالیت میکنند. در نتیجه، بسیار بعید است که نظامیان پاکستان بخواهند روابطی که در دهههای گذشته شکل گرفته را به خطر اندازند. برای مثال، رهبران سیاسی پاکستان از بینظیر بوتو، همسرش آصف زرداری و فرزنداناش تا نواز شریف و اقواماش همگی روابط شخصی نزدیک با رهبران عربستان سعودی و امارات دارند. حتی پس از پیروزی عمرانخان نیز این روابط سبب میشوند تا آزادی عمل سیاسی او کاهش یابد.
موضوع دیگر مسائل ژئوپولیتیک هستند. پاکستان دارای منافع رقیب با ایران در بسیاری از مناطق است؛ از جمله در حوزه حمل و نقل و انرژی. برای مثال، اسلام آباد توسعه بندر چابهار ایران را در راستای منافع خود نمیبیند چرا که آن بندر رقیبی برای بندر گوادر پاکستان است که چین در حال گسترش آن است. پاکستان همچنان میخواهد بنادر خود آن کشور تبدیل به بخش اصلی برای حمل و نقل در کشورهای آسیای مرکزی شوند. دو کشور ایران و پاکستان در افغانستان و آسیای مرکزی همواره در حال رقابت با یکدیگر بودهاند. در دهه 90 میلادی مقامهای پاکستانی از ایجاد طالبان برای مهار ایران در افغانستان و آسیای مرکزی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی استقابل میکردند. آنان واشنگتن را نیز متقاعد کرده بوند که باید ایران را در افغانستان متوقف کرد. هیچ دلیلی وجود ندارد که باور داشته باشیم دولت تازه پاکستان جای خود را در افغانستان و یا آسیای مرکزی به ایران خواهد داد.
از سوی دیگر ایران پیشنهادات زیادی برای عرضه کردن به پاکستان از نظر اقتصادی و مالی ندارد. همکاری با ایران میتواند برای اسلاماباد خطرساز باشد. در این شرایط به احتمال زیاد پاکستان از کارت ایران استفاده خواهد کرد تا امتیازات و مزایای بیشتری را از امریکا، عربستان سعودی و امارات کسب کند. این، آن کاری است که تمام همسایگان ایران و نیز کشورهایی مانند روسیه و در حال حاضر اروپا نیز انجام میدهند. اکنون هیچ دلیلی وجود ندارد که همسایگان ایران رویکرد خود را در قبال آن کشور تغییر دهند، کشوری که تحت تحریم امریکا است. آیا تندروها در تهران در نهایت از خواب بیدار خواهند شد، پیش از آن که دیر شود؟ روی آنان حساب باز نکنید.
بوقلمون بخوان