کد خبر: ۵۵۵۵۹
تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۳۸۵ - ۱۱:۲۹

صدام در صندوقچه رامسفلد

آفتاب‌‌نیوز : 5 سال پیش از بروز‌این فاجعه، گردهمایی‌ در بغداد با هدف در نزدیكی هرچه بیشتر بغداد و واشنگتن و تقویت همكاری‌های فیمابین دو كشور برگزار شد. به دنبال مذاكرات سال 1983 در بغداد، دو كشور به برقراری روابط سیاسی رسمی‌اقدام كردند، روابطی كه به دنبال جنگ اعراب - اسرائیل در سال 1967 هرگز جنبه رسمی‌نیافته و تنها به ارتباطات پشت پرده محدود می‌شد.

سال 1983 در تاریخ سیاسی عراق از اهمیت بسزایی برخوردار است. رونالد ریگان رئیس جمهوری آمریكا در‌این سال نماینده ویژه خود در امور خاورمیانه را به همراه دست نوشته خود برای صدام حسین، رهبر عراق عازم‌این كشور كرد. پیام ریگان به صدام، تمایل كاخ سفید برای از سرگیری روابط رسمی‌در هر زمان ممكن بود اما بیش از آنكه‌این پیام دارای اهمیت باشد، گام و ماموریت ویژه فرستاده ریگان به منطقه حائز اهمیت است. مامور ویژه رونالد ریگان در خاورمیانه و سفیر حسن نیت آمریكا به عراق كسی نبود جز دونالد رامسفلد وزیر دفاع مستعفی ‌ایالات متحده!

دیدار رامسفلد از بغداد در 19 و 20 دسامبر سال 1983، مهم ترین دیدار یك مقام آمریكایی از‌این كشور به حساب می‌آمد. طی 6 سال پیش از آن، هیچ مقام رسمی‌آمریكایی از بغداد دیدن نكرده بود. در جریان دیدارهای چند ساعته رامسفلد با وزیر امور خارجه عراق و شخص صدام حسین مسائل متعددی مورد بحث قرار گرفت. رامسفلد پس از بازگشت از عراق در 24 دسامبر1983 در مصاحبه‌ای با نشریه نیویورك تایمز می‌گوید: عراق می‌تواند شریك بسیار مناسبی برای ما محسوب شود. رهبری‌این كشور به شدت علاقه مند است كه در مورد حل مشكل خاورمیانه با ما همكاری كند.

تنها با گذشت 12 روز از ملاقات رامسفلد و صدام، روزنامه واشنگتن پست در اول ژانویه 1984 به انتشار خبری می‌پردازد كه باعث تحیر بسیاری از تحلیلگران سیاسی آمریكا می‌شود.‌این نشریه در مقاله‌ای با عنوان <تغییر سیاست ناگهانی > می‌نویسد: دولت ریگان به كشورهای دوست خود در منطقه خلیج فارس اطلاع داده است كه شكست عراق در جریان جنگ سه ساله خود با‌ایران، هرگز برای آمریكا قابل تحمل نبوده و واشنگتن تمامی‌تلاش خود را برای پیروزی عراق به كار خواهدبست.

در ماه مارس همان سال، در حالی كه نبرد‌ایران و عراق هر لحظه وسعت بیشتری می‌یافت، رامسفلد بار دیگر به عراق بازمی‌گردد. او در‌این سفر دیدارهای متعددی با طارق عزیز وزیر امور خارجه وقت عراق برقرار می‌كند. در 24 مارس، زمان ورود رامسفلد به عراق، خبرگزاری‌های جهان از استفاده عراق از گاز خردل و نوعی گاز اعصاب ناشناخته علیه سربازان‌ایرانی خبر دادند. تنها به فاصله چند ساعت متخصصان سازمان ملل به كارگیری تسلیحات شیمیایی از سوی عراق را تایید كردند.

خبرگزاری جمهوری اسلامی‌یك روز پیش از انتشار‌این خبر از سوی آژانس‌های خبری جهانی با اشاره به استفاده مكرر عراق از تسلیحات شیمیایی در گزارش خود تلفات سربازان‌ایرانی را حداقل 600 مورد ذكر كرده بود. در گزارش سازمان ملل كه در 24 مارس انتشار یافت به صراحت بر به كارگیری مداوم‌این تسلیحات طی 43 ماه نبرد میان دو كشور تاكید شده بود. نوع گازهای به كار رفته، گاز خردل و گاز اعصاب اعلام شد. پیش از انتشار گزارش سازمان ملل، وزارت امور خارجه آمریكا در 5 مارس ( 199 روز پیش از انتشار‌این گزارش) با صدور بیانیه‌ای به صراحت از وجود اسناد و شواهدی دال بر به كارگیری تسلیحات شیمیایی كشنده از سوی عراق سخن گفت.

سفیر دائم‌ایالات متحده در سازمان ملل، به دنبال انتشار گزارش‌این سازمان در سخنانی كوتاه با اشاره به نگرانی‌ایالات متحده از به كارگیری تسلیحات شیمیایی، هر نوع استفاده از سلاح‌های كشتارجمعی را موجب نگرانی جامعه بین الملل تلقی می‌كند.

مقایسه واكنش‌ایالات متحده در سال 1984 نسبت به استفاده وسیع عراق از تسلیحات شیمیایی با واكنش سال‌های آغاز هزاره سوم‌این كشور در مقابل احتمال تولید‌این تسلیحات، قطعا آنچنان گویا است كه هیچ نیازی به توضیح بیشتر احساس نمی‌شود. اما نكته جالب دیگری كه در‌این موضوع یافت می‌شود، حضور دونالد رامسفلد در عراق است. واكنش دولت آمریكا و انتشار بیانیه و گزارش سازمان ملل همگی در حالی صورت می‌گیرد كه رامسفلد به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهوری آمریكا در بغداد به سر می‌برد. وی باوجود‌اینكه به گفته وزارت امور خارجه آمریكا شواهد متعددی از به كارگیری تسلیحات شیمیایی از سوی رژیم صدام وجود دارد، در بازگشت به آمریكا- در 29 مارس - در گفت وگو با نیویورك تایمز بدون اشاره به‌این مسائل می‌گوید: روابط میان دو كشور بسیار عالی است. هیچ اختلافی میان واشنگتن و بغداد وجود ندارد. تمامی‌اختلافات گذشته حل شده است... من با افتخار می‌گویم كه متحدی قابل اطمینان در منطقه یافته‌ایم.

در ماه مه 1984، یك ماه و نیم پس از بازگشت رامسفلد از عراق، او از مقام خود استعفا می‌دهد. در نوامبر همان سال روابط میان عراق و‌ایالات متحده به صورت كامل برقرار شده و دو كشور به تبادل سفیر پرداختند. دو سال بعد، هنگامی‌كه صحبت از تمایل رامسفلد برای پیروزی در انتخابات درون حزبی جمهوریخواهان و كاندیداتوری ریاست جمهوری شدت گرفته بود، شیكاگوتریبیون در میان موفقیت‌های رامسفلد، مقام نخست را به <بازگشایی روابط‌ایالات متحده و عراق > اختصاص می‌دهد. هرچند‌این نشریه فراموش می‌كند تا به‌این موضوع نیز اشاره كند كه بازگشایی روابط میان دو كشور در شرایطی صورت گرفته است كه عراق به شدت سرگرم تولید و به كارگیری تسلیحات شیمیایی بوده است.

در طول دورانی كه دونالد رامسفلد به عنوان نماینده ویژه ریگان در امور خاورمیانه فعالیت می‌كرد، عراق به صورت روزافزون در حال تجهیز خود بود. شركت‌های آمریكایی با استفاده از اعتبارات دولتی، تسلیحات نظامی، مواد شیمیایی و... را در اختیار‌این كشور قرار می‌دادند.‌این روند پس از حذف نام عراق از لیست كشورهای حامی‌تروریسم در سال 1982 تشدید شد.

لس آنجلس تایمز در همان زمان در مقاله‌ای به بررسی مشاركت‌های نظامی‌عراق و صدام پرداخته و می‌نویسد: <در راس لیست خریداری صدام حسین هلی كوپتر قرار دارد. او تنها در یك مورد از سفارش‌های پرتعداد خود 60 فروند هلی كوپتر هیوز، 10 فروند هلی كوپتر دو پروانه هیو - كه در جنگ ویتنام به كار گرفته شد - خریداری كرده است.>‌این روزنامه در سال 1984 در گزارشی بار دیگر به خریدهای تسلیحاتی عراق پرداخته و می‌نویسد: وزارت خارجه آمریكا به بهانه افزایش نفوذ آمریكا در بازار به شدت پررقابت صنایع نظامی‌255 هلی كوپتر بل 214> را به عراق اهدا كرده است.‌این هدیه كه از ارزشی معادل 200میلیون دلار برخوردار بود بلافاصله پس از ارسال در ارتش عراق به كار گرفته شد.

در سال 1988 صدام به شهروندان كرد ساكن‌این كشور حمله كرده و با استفاده از گازهای سمی‌آنان را به قتل رساند. در سال 1991 برخی مقامات امنیتی آمریكا در گفت وگو با لس آنجلس تایمز به صراحت بر به كارگیری هلی كوپترهای آمریكایی از سوی صدام حسین در كشتار مردم مناطق كردنشین با استفاده از تسلیحات شیمیایی تاكید كردند.

در واكنش به اقدام دولت عراق، سنای آمریكا قانونی را تصویب كرد كه به موجب آن عراق حق دسترسی به تكنولوژی آمریكا را نداشت، قانونی كه هرگز توسط كاخ سفید جدی تلقی نشد. بعدها مقامات ارشد آمریكایی در گفت وگوهای متعدد به صراحت به‌این موضوع اشاره كردند كه عدم موضعگیری آنان ناشی از درخواست مقامات ارشد آمریكایی برای حمایت از عراق و عدم تضعیف‌این كشور در نبرد با‌ایران بوده است.

در طول‌این دوران پرفراز و نشیب دونالد رامسفلد حتی برای یك بار هم كوچك ترین اعتراضی به به كارگیری تسلیحات شیمیایی علیه مردم بی دفاع عراق و یا سربازان‌ایرانی نداشت. رامسفلد تنها در ماه اوت سال 1990 با حضور در برنامه خبری ویژه شبكه فاكس نیوز در واكنش به حمله عراق به كویت، دولت عراق را مستحق تنبیه دانست. هشت سال بعد، در سال 1998 دونالد رامسفلد با نگارش نامه‌ای سرگشاده به رئیس جمهوری‌ایالات متحده بیل كلینتون خواستار حذف صدام می‌شود، چرا كه حضور وی باعث تهدید امنیت بین المللی است. در‌این نامه رامسفلد از رئیس جمهوری آمریكا می‌خواهد تا رهبری جامعه جهانی را در ساقط سازی صدام حسین و نابودی تسلیحات كشتارجمعی او برعهده گیرد!

رامسفلد در حالی در زمان ریاست جمهوری كلینتون درخواست نابودی تسلیحات كشتارجمعی صدام را مطرح می‌كند كه خود در سال 1984 به عنوان فرستاده آمریكا به عراق، در زمان اوج به كارگیری تسلیحات شیمیایی از سوی عراق، به راحتی قادر به جلب توجه جامعه جهانی به تهدیدات صدام حسین بود. رامسفلد نه تنها زمانی كه سازمان ملل به صراحت به كارگیری تسلیحات شیمیایی علیه‌ایران را تایید كرد، در عراق به سر می‌برد، بلكه با توجه به تاكید وزارت خارجه آمریكا در مورد در دسترس بودن اسناد و مدارك كافی جهت اثبات به كارگیری تسلیحات شیمیایی از سوی عراق از پشتوانه سیاسی لازم هم برای‌این موضوع برخوردار بود. اما او هرگز نخواست از فرصت‌های خود استفاده كند. او با كوتاهی خود عامل مرگ ده‌ها هزار كرد بی دفاع عراقی شد.

رامسفلد پس از گذشت سال‌ها، در حالی كه عراق به شدت تضعیف شده بود و تحت تحریم‌های سازمان ملل متحد و شورای امنیت توان خود را از دست داده بود، با حرارت سخن از نابودی تسلیحات كشتارجمعی عراق می‌گفت و بر طبل نابودی‌این رژیم می‌كوبید. او آنچنان از تهدید امنیت و ثبات بین المللی توسط رژیم صدام سخن می‌گفت كه گویی سابقه تیره خود را فراموش كرده است. 

فریادهای رامسفلد هنگامی‌كه با سكوت او در سالیان گذشته مقایسه می‌شود، چیزی جز تحیر و سرگشتگی باقی نمی‌گذاشت. او كه بارها و بارها چشمان خود را بر حقایق بسته است آنگاه كه شواهدی از تولید تسلیحات كشتارجمعی توسط عراق در دست نبود، فریاد انتقام گیری سرداد. انتقامی‌كه در نهایت به تجاوز و اشغال عراق منجر شد. سال 2003 هرچند صدام حسین دوست و یار منطقه‌ای آمریكا سقوط كرد و پایه‌های حكومت بعثی فروریخت اما آرامش بازهم به‌این كشور بازنگشت. اختلاف‌های قومی‌و فرقه‌ای از یك سو و تروریست‌های بیوطنی كه عراق را ماوای خود كرده اند از سوی دیگر هنوز هم در گذر زمان هر روز صدها تن را به كام مرگ می‌فرستند. 

عراق امروز حتی پس از اعدام دیکتاتور باز هم جز گردابی مرگ آفرین  نیست. در‌این سرزمین نه از آزادی خبری است و نه حریم امنیتی حداقلی برای حیات. بوش و كاخ سفید و بیش از همه رامسفلد و سایر طراحان ‌این جنگ خانمان برانداز در‌این میانه ترجیح می‌دهند كه به جای گوش دادن و شنیدن فریادهای اعتراضی كه از همان روزهای طراحی ‌این حمله عواقب آن را پیش بینی می‌كردند، فریاد سر بدهند و برای آزادی و دموكراسی‌ای كه گویی قرار است از لوله‌های توپ بر سر مردمان عراقی آوار شود گلوی خود را بدرند. سكوت رامسفلد در سال 1988 به مرگ ده‌ها هزار شهروند غیرنظامی‌و بی دفاع كرد منجر شد. فریادهای رامسفلد چه تعداد قربانی خواهدگرفت؟
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین