آفتابنیوز : موسسه مطالعات خاور نزدیک واشنگتن در گزارشی به بررسی همزمانی فشارهای بینالمللی بر ایران و افزایش انتقادات داخلی از دولت محمود احمدینژاد پرداخته است. بر این اساس فشارهای جهانی منتقدان داخلی در ایران را جسورتر کرده و فرصت لازم برای تجزیه و تحلیل سیاستهای دولت را در اختیار آنها گذاشته است.
مهدی خلجی محقق این موسسه ابتدا به بررسی افزایش فشارهای جهانی علیه ایران پرداخته است. با تصویب قطعنامه 1737 شورای امنیت در 23 دسامبر 2006، آمریکا نیز اعمال فشار علیه ایران را شدت بخشید. در نهم ژانویه 2007 وزارت خزانهداری آمریکا بانک سپه در ایران را تحریم و هرگونه رابطه تجاری با این بانک را ممنوع کرد.
در سخنرانی 10 ژانویه، جرج بوش با لحنیتند ایران را به حمایت مالی و تسلیحاتی از شورشیان عراق متهم کرد. ساعاتی پس از آن نظامیان آمریکایی با حمله به دفتر ایران در اربیل پنج کارمند این دفتر را دستگیر کردند. در 16 ژانویه در جریان سفر کاندولیزا رایس به خاورمیانه در دیدار وی با وزرای خارجه شورای همکاری خلیجفارس، اردن و مصر بیانیهای با هدف هشدار به ایران مبنی بر عدم دخالت در عراق منتشر شد.
در ادامه نویسنده به بررسی نتایج سیاستهای آمریکا بر استراتژی آمریکا پرداخته است. وی مدعی است اولین پیامد این استراتژی سفر علیلاریجانی به عربستان سعودی و درخواست از سعودیها برای میانجیگری میان تهران واشنگتن بود. اما ملک عبدالله پادشاه عربستان این درخواست ایران را نپذیرفت و وزیر خارجه این کشور نیز پس از دیدار با رایس به خبرنگاران گفت کشورش نقش میانجی را میان ایران و آمریکا ایفا نمیکند.
سخنرانی مقام معظم رهبری و هشدار ایشان به کشورهای عرب از نظر نویسنده گزارش دومین واکنش ایران به استراتژی جدید جرج بوش در منطقه بود. آیتالله خامنهای به اعراب هشدار داد که فریب آمریکا را که تلاش میکند ایران و شیعه را تهدیدی برای منطقه معرفی کند نخورند. وی اعلام کرد اعراب نباید از قدرت ایران بترسند ضمن آنکه به آنها هشدار داد از تشدید اختلافات فرقهای بپرهیزند.
اما آنچه به عنوان موضوع اصلی در این گزارش به آن پرداخته شده آن است که پس از تصویب قطعنامه تحریم شورای امنیت منتقدان در ایران فرصت بیشتری برای انتقاد از دولت بدست آوردند. در گزارش آمده است: پیش از تصویب قطعنامه فقط اصلاحطلبها از سیاست هستهای دولت انتقاد میکردند اما پس از صدور قطعنامه محافظهکاران نیز به صف منتقدین پیوستند. نویسنده با استناد به انتقاد روزنامههای همشهری و جمهوری اسلامی به اثبات ادعا ی خود پرداخته است.
در این میان وعدههای عملی نشده احمدینژاد در مورد بهبود زندگی مردم نیز زمینه لازم برای انتقاد از دولت را بیش از پیش فراهم کرد. روزنامه کیهان از مدافعین احمدینژاد در شماره 17 ژانویه (27 دی) خود نوشت: مردم منتظرند تا شاهد پیشرفت در زندگیاشان باشند اما آنچه میبینند برخلاف انتظارشان است .
پیروزی اصلاحطلبها در انتخابات اخیر در ایران و شکست گروههای حامی دولت نیز از جمله عوامل موثر در گسترش انتقادها از محمود احمدینژاد بود.
همه این مسائل باعث قوت گرفتن این فرضیه شده که ممکن است احمدینژاد نتواند دوره چهارساله ریاست جمهوریاش را به پایان برساند. اما احتمال در قدرت ماندن وی علیرغم افزایش انتقادات داخلی نیز زیاد است. چرا که عزل رئیس جمهوری که با حمایت رهبران گروه تندرو و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به قدرت رسیده بسیار مشکلتر از توضیح دادن ناکامیها برای عموم مردم است.
از اینرو به نظر میرسد آیتالله خامنهای در شرایط کنونی ترجیح میدهد احمدینژاد به عنوان رئیس جمهوری ضعیف برسر قدرت بماند همانطور که روسای جمهوری پیشین یعنی هاشمی رفسنجانی و خاتمی این چنین بودند.
در پایان خلجی نتیجهگیری میکند تضعیف رئیس جمهوری که عالیترین مقام کشور از وی حمایت میکند میتواند به معنای تضعیف کلی سیاستهای دولت و انعطاف پذیری بیشتر ایران در مقابل غرب و بویژه آمریکا باشد.