آفتابنیوز : ایران هنر کرد که به یمن ۵ گل زد. من اگر جای آنها بودم سعی میکردم این ۵ تا را به عربستان، امارات یا تیم دیگری بزنم». این بخشی از اظهارنظر مسعود ده نمکی در یک برنامه تلویزیونی پیرامون جام ملت های آسیاست. او که با نگاهی آلوده به سیاست، نخستین دیدار ایران در جام ملتهای آسیا را نقد می کرد به ناگاه جملاتی را عنوان کرد که پیش از این حسین شریعتمداری در کیهان و پس از پیروزی تیم ملی ایران برابر فلسطین نوشته بود. «نگاه سیاسی» سالهاست گریبان گیر ورزش ایران شده و پس از ورود مدیران سیاسی به باشگاه داری با بودجه دولتی شدت بیشتری گرفت. حال همان جماعتی که از AFC برای گرفتن میزبانی عربستان در ایران به دلایل سیاسی گلایه میکردند آشکارا از عملکرد ملی پوشان کشور دلخورند که چرا به «یمن قحطی زده» ۵ گل زده اید؟ در واقع از نظر دهنمکی، فوتبال یک بازی کنترل شده است، شما میتوانید گلهایتان را نزنید و برای یک بازی دیگر حفظشان کنید. فارغ از سست و آبکی بودن این اظهار نظر، قصد داریم در گزارشی که در ادامه می خوانید منطقی نبودن صحبت های ده نمکی را از منظر ورزشی و سیاسی بررسی کنیم.
ماجرای یک جشنواره گل!
تاثیر سیاست بر فوتبال ایران همواره حاشیه ساز بوده، یک روز با گلهای زیادی که به حریف زدیم و روز دیگر با تساوی جنجالی. حدود هفت سال پیش، تیم ملی فوتبال در یک دیدار تدارکاتی موفق شد فلسطین را با نتیجه هفت بر صفر شکست دهد، در حالی که همه فوتبال دوستان سرمست از قدرت تیم ملی بودند اما یک روزنامه سرشناس اصولگرا چند روز بعد در مطلبی عجیب به ملی پوشان تاخت و نوشت: «تیم ملی فوتبال در یک دیدار تدارکاتی تیم فوتبال فلسطین را با نتیجه ۷ بر صفر شکست داد و به نوشته ورزشینویسان جشنواره گل به راه انداخت! ذوق زدگی برخی محافل ورزشی کشورمان از این پیروزی و دست افشانی آنها در پی این به قول خودشان، «جشنواره گل»! دیدنی و تاسف خوردنی بود و بعید نیست که روح پوریای ولی از خنده آنها به گریه افتاده و به زبان حال خطاب به آنان گفته باشد؛ من برای به دست آوردن دل شکسته یک مادر پیر، در مقابل حریفی که بی تردید بر او پیروز می شدم، تن به شکست دادم و شما همه آنچه در توان داشتید را برای شکست تیمی که به نمایندگی از مردم مظلوم فلسطین مهمان شما بود به کار گرفتید و در پی این پیروزی به وجد آمده و آن را «جشنواره گل» نامیدید! و حال آن که این پیروزی، با توجه به شرایط سخت تحمیل شده از سوی صهیونیست ها بر مردم مظلوم فلسطین و محروم بودن اجباری تیم یاد شده از تمرینات و امکانات فراوانی که شما در اختیار دارید، اهمیت چندانی هم نداشت، چه رسد به آن که «جشنواره گل»! نامیده شود!».
۶ سال بعد نگاه سراسر سیاسی به نتایج تیم ملی، نمود دیگری پیدا کرد. تساوی تیم ملی فوتبال مقابل تیم ملی فوتبال سوریه در آخرین بازی از سری رقابتهای مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ برای فوتبالدوستان ایرانی بسیار تلخ و ناراحتکننده بود اما تلختر از این نتیجه و خوردن دو گل که باعث شکسته شدن رکورد گل نخوردن تیم ملی شد، پست جنجالی یک نماینده مجلس در یکی از شبکههای مجازی ناراحتی و تلخی بیشتری داشت؛ آنجا که یک نماینده مجلس شورای اسلامی که شاید کمترین شناختی از فوتبال را داشته باشد، بحث تبانی تیمهای ملی ایران و سوریه را به میان کشید. پس از تساوی تیم ملی مقابل کره جنوبی برخی رسانههای معاند نظام به دلیل روابط سیاسی ایران و سوریه یک شایعه کثیف را در فوتبال به راه انداختند که تیم ملی ایران مقابل تیم ملی سوریه بازی را رها میکند تا سوریها بتوانند به جام جهانی بروند اما از مسئولان فدراسیون فوتبال گرفته تا سرمربی و بازیکنان تیم ملی همگی مصمم بودند تا رکورد گل نخوردن تیم ملی در راه صعود به جام جهانی را حفظ کنند. این شایعه حتی با آغاز بازی از سوی رسانههای معاند نظام بازنشر شد، هر چند بعد از گلی که تیم ملی از سوریه خورد، حمایت یکپارچه هواداران و هجوم همهجانبه ملیپوشان به دروازه سوریه برای رعایت شعار فیرپلی باعث شد تا این ذهنیت از بین برود. همه چیز متعادل پیش میرفت تا این که دروازه ایران در دقایق پایانی برای دومین بار باز شد، هر چند که ناراحتی این گل خورده خیلی کمتر از پستی بود که حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده مجلس شورای اسلامی در صفحه شخصی خود منتشر کرد و در آن خواستار رسیدگی به شایعه تبانی بین ایران و سوریه و پاسخگویی وزیر ورزش به این موضوع شد؛ اتفاقی که با واکنش های تندی از سوی پیشکسوتان فوتبالی همراه شد. یکسال بعد مسعود دهنمکی در یک برنامه تلویزیونی با به رخ کشیدن مرام تختی، شاگردان کی روش را به دلیل پنج گلی که به یمن زدند سرزنش کرد.
شرم بر تبانی
فارغ از آن که طرح چنین ادعاهایی تا چه میزان مورد قبول عام مردم است نباید فراموش کرد که ایران از حوثیهای یمن حمایت میکند و دولت یمن تحت حمایت عربستان قرار دارد. چند روز پیش بود که وزیر ورزش حوثیهای یمن اعلام کرد این تیم، ملی نیست و متعلق به دولت یمن است نه حوثیها! او در همان اظهار نظر به صراحت بیان کرد تیمی که مقابل ایران پنج گله شد مورد حمایت انصارالله قرار ندارد و متعلق به دولت یمن است. در واقع شاگردان کیروش تیمی را شکست دادهاند که مورد حمایت دولت عربستان قرار دارد. بنابراین طرح ادعای دهنمکی حتی با منطق خودشان نیز سازگار نیست. از نگاه ورزشی نیز کمتر گل زدن عمدی به تیم حریف به طور دقیق مغایر با بازی جوانمردانه است و در صورتیکه فیفا به قطعیت برسد که چنین اتفاقی رخ داده، ممکن است حکم محرومیت سنگینی به تیم ملی ایران بدهد. در تاریخ فوتبال، نتایجی که با تبانی یا همکاری بین دو تیم به دست آمدهاند مورد نکوهش قرار گرفته و همواره از آنها به بدی یاد میشود.
در تاریخ جام جهانی مشمئزکنندهتر از دیدار آلمان و اتریش در جام جهانی ۱۹۸۲ وجود ندارد. برد یک بر صفر آلمان دو همسایه را به مرحله بعد میرساند و الجزایر حذف می شد. آلمان طی ۱۰ دقیقه به گل اول خود رسید و پس از آن هر دو تیم بازی را با پیادهروی ادامه دادند. هواداران حاضر در ورزشگاه اعتراض خود را با هو کردن بازیکنان نشان دادند و یک هوادار آلمانی پرچم کشور خودش را آتش زد. بازی به پایان رسید و اعتراض الجزایر به تبانی صورت گرفته رد شد. از آن سال به بعد بازی آخر مرحله گروهی همزمان برگزار شد. موارد مشابه چنین اتفاقاتی فراوان است، تیم ملی فوتبال آرژانتین در راه قهرمانی در جام جهانی ۱۹۷۸ در دور دوم مسابقات که به صورت گروهی برگزار می شد با ۶ گل تیم پرو - که یکی از تیمهای برتر جهان در آن زمان به شمار می رفت - را در هم کوبید و با این نتیجه با تفاضل گل بالاتر از برزیل به دیدار پایانی راه یافت. تیم آرژانتین برای رسیدن به دیدار پایانی به پیروزی با تفاضل بیش از چهار گل نیاز داشت. این نتیجه مشکوک به تبانی در حالی به دست آمد که حکومت آرژانتین به ریاست خورخه ویدلا با دخالت سیاسی و تبانی با فرانسیسکو برمودز رییس جمهور پرو در دهه ۷۰، موجبات برد پرگل تیمش را فراهم کرد. تیم آرژانتین در دیدار نهایی نیز ۳ بر یک تیم هلند را شکست داد. در همین رابطه جنارو لدسما سناتور سابق پرو با فاش کردن این موضوع گفت دولت آرژانتین در ازای این نتیجه حاضر شد ۱۳ پناهنده مخالف دولت را به پرو بازگرداند. لدسمای ۸۰ ساله با حضور در دادگاهی در آرژانتین گفت: «ویدلا در تلاش بود تا چهره زشت آرژانتین در جهان را با قهرمانی در جام جهانی پاک کند، برای همین او حاضر شد در برابر شکست سنگین تیم پرو مخالفان را به دولت پرو تحویل دهد.»
در آن زمان شکست سنگین پرو، موجب شد تا رسانه های جهان با تردید از سلامت این نتیجه صحبت کنند، عملکرد ضعیف دروازه بان تیم پرو این تردید را به وجود آورده بود که وی از مسئولان آرژانتینی رشوه گرفته است. از طرفی پیگیری بازگرداندن مخالفان به دولت پرو در ۳۵ سال گذشته یکی از موضوعات جالب توجه برای مورخان بوده است. لئوپولدو لوکه مهاجم تیم آرژانتین در جام جهانی ۱۹۷۸ در واکنش به این مساله گفت :«دیگر نمی توانم بگویم برای این قهرمانی به خود افتخار می کنم اما ما همگی در زمین فوتبال بازی می کردیم و توجهی به این موضوع نداشتیم که تیم پرو بازی خود را انجام نمی دهد.»
عزتمان چه میشود؟
نگاه سیاستمدارانه به فوتبال محکوم به شکست است. تایید این ادعا در چند روز گذشته توسط کاربران فضای مجازی ارائه شده اما برای آن که نگاه مسعود دهنمکی و امثال او به ورزش، سیاسی نباشد چه باید کرد؟ تفکری که روزی از یک روزنامه اصولگرا آغاز شد و این روزها به صدا و سیما رسیده نشان از یک اتفاق هولناک دارد. کسی چه میداند شاید در آیندهای نه چندان دور مجبور به شکست تیم ملی فوتبال مان در برابر سوریه، لبنان و یمن باشیم. شمار مردانی که مدارا با همپیمانان را در زمین فوتبال نیز خواستارند رو به افزایش است. گسترش تفکرشان البته سریع تر از تعداد آنهاست، کاش خیلی زود به این اظهارات پاسخی نشان داده شود، کاش عزت خودمان را قربانی نکنیم مگر نه این که همه مرارت ها و مشکلات را برای همین آب و خاک به جان خریده ایم؟
روزنامه قانون