آفتابنیوز : سامره روز گذشته در مصاحبهاى با خبرگزارى تبيان پرده از خيلى ناگفتهها برداشت که خواندن آن قطعاً خالى از لطف نيست.
از الشعب و وضعيت اين تيم شروع کنيم. خوشبختانه امسال برخلاف سالهاى گذشته با حفظ پايههاى اصلى تيم از قبيل کادر فني، بازيکنان و... و همچنين جذب چند مهره خوب، مسابقات را خوب شروع کرديم و در پايان نيمفصل در صدر جدول قرار گرفتيم که اميدوارم تا پايان فصل، اين جايگاه را حفظ کنيم.
فکر مىکنى الشعب پتانسيل رقابت با حريفانى همچون الوصل و الجزيره را دارد؟ مسلماً وضع ما در نيمفصل دوم خيلى سخت خواهد شد و تمامى بازيکنان و مربيان به اين موضوع آگاهى دارند. اگر خدا بخواهد و ما در سه بازى اول خود در نيمفصل دوم خوب نتيجه بگيريم، ديگر صدر جدول را از دست نخواهيم داد.
با توجه به اينکه چند سال موفقيتآميز را در الشعب سپرى کردی، چه هدفى را در فوتبال امارات دنبال مىکنی؟
هميشه هدفم اين بوده که خوب فوتبال بازى کنم. در واقع عشق فوتبال دارم! برايم فرقى نمىکند در ايران باشم يا در خارج اما هدف نهايىام حضور در ليگهاى اروپايى و تجربه دوباره اين رقابتهاست. در مجموع طى سالهاى حضورم در امارات، به آرامش خاصى رسيدهام و زندگى آرامى دارم و من هم در فوتبال به دنبال همين آرامش هستم.
بسيارى از مهاجمان با اين انگيزه گل مىزنند که روزى به تيمملى کشورشان دعوت شده و پيراهن اين تيم را بر تن نمايند اما تو دعوت به تيمملى را رد کردی، چرا؟
باور کنيد من دوست نداشتم اين دعوت را رد کنم. ببينيد سال پيش با 18 گل زده آقاى گل امارات شدم اما وقتى اسامى تيمملى که 40 نفره هم بود، ديدم که با اين آمار قابل توجه جايى در ليست آقاى قلعهنوعى ندارم، فکر کردم که اين مسئله از دو حالت خارج نيست؛ يا از لحاظ فنى قبولم ندارند که استنباط خودم همين است، يا هنوز مشکلاتى که ما در استقلال با هم داشتيم، ادامه دارد و در اين تصميم تأثيرگذار بوده که بعيد مىدانم اين طور باشد. با گذشت چند ماه از اين ماجرا و باتوجه به آمار خوب من در فصل جاری، مطبوعات فشار آوردند که چرا فلانى نيست و با حرف و انتقاد آنها بالاخره من دعوت شدم. البته باتوجه به شناختى که از ايشان دارم مىدانم که ايشان هيچ وقت سياه حرف اين و آن نمىشوند، اما نمىدانم اين بار چه اتفاقى افتاد که به تيمملى دعوت شدهام، وقتى خوب فکر کردم به اين نتيجه رسيدم وقتى که از نظر فنى به من اعتقاد ندارند، ديگر دليلى ندارد در خدمت ايشان باشم، پس بهترين تصميم نيامدن به تيمملى بود که گرفتم و آرامش خودم را هم بر هم نزدم.
چرا قلعهنوعى با اين آمار گلزنى از نظر فنى به تو اعتقاد ندارد؟
برخى مربيان از بعضى بازيکنان کلاً خوششان نمىآيد، يعنى از نظر سيستم فنى به درد تيمشان نمىخورند. من مشکلى با نيمکتنشينى ندارم حتى در الشعب هم تعويض مىشوم و ناراحت هم نمىشوم، اما بحث اين است که گاهى يک نفر تو را قبول ندارد و تحت هر شرايطى اگر بهترين عملکرد را هم داشته باشی، باز مورد توجه قرار نمىگيری، پس دليلى ندارد که خودت را در اختيار مربى بگذاری.
اين دومين جنجال تو طى سالهاى اخير بود، اينطور نيست؟
من مطمئنم که اين دفعه تصميم درستى گرفتم، با اينکه ممکن است خيلىها از دور به قضيه نگاه کنند و بگويند فلانى به تيمملى نرفت و اشتباه کرد، اما من مطمئنم بهترين تصميم را گرفتم. درخصوص استقلال هم قبول دارم که اشتباه بزرگى کردم و به خاطر قلعهنوعى قرارداد دو ساله بستم که بزرگترين اشتباه هم کارکردن با سرمربى آن زمان استقلال بود. بايد يک ساله مىبستم که هم قلعهنوعى در اين مدت مرا مىشناخت و هم من از او شناخت پيدا مىکردم. در طول دوران فوتبال، در تنها سالى که از نظر روحى و روانى افت کردم همان سالى بود که زيرنظر قلعهنوعى کار کردم.
اما خيلىها معتقدند تو به تيمملى بىاحترامى کردى و تصميم اتخاذشده را به اطلاع کادرفنى نرساندی؟ وقتى در نخستين جلسه تمرين شرکت نمىکنى از تيم خط مىخوری. در ضمن وقتى بعد از دو سال مىخواهند تو را دعوت کنند، حداقل قبلش با يک تماس تلفنى خبر مىدهند، خب اگر اين کار را مىکردند من تصميم اتخاذشده را به اطلاع آنها مىرساندم.
اگر يکبار ديگر دعوت شوی، قبول مىکنی؟
فکر نمىکنم
يعنى در صورتى به تيمملى برمىگردى که مربى عوض شود؟ مطمئن باشيد اگر احساس کنم که به درد تيمملى مىخورم حتماً پاسخ مثبت مىدهم، اما خب وقتى تنها براى حرف ديگران، دوباره مرا دعوت مىکنند، شما راه خودتان را برويد، من هم راه خودم را مىروم.
شنيدم که پيشنهاد خيلى خوبى هم از پرسپوليس داشتی. اصلاً بحث پرسپوليس را وسط نکشيم. براى خيلى از بازيکنان اين شرايط پيش مىآيد. پرسپوليس اگر به دنبال مهاجم مىگردد، جواد کاظميان سرومروگنده اينجاست! پس بهتر است به فکر او باشند نه «من».