آفتابنیوز : زوج رؤيايى خط حمله ايران در دهه ۷۰ روزهاى خوبى را در لباس مربيگرى تجربه میكنند. روزهايى كه حداقل به اين سرعت براى اين ۲ نفر چندان قابل تصور نبود. هر چند خداداد فقط در ۲ بازى هدايت ابومسلم را برعهده داشته و زود است در مورد مربيگرى او قضاوت كنيم ولى با توجه به حضور چند ماههاش در رأس سازمان فوتبال ابومسلم و تأثيرى كه پس از رفتن ميثاقيان در امور فنى تيم داشت میتوان با كمی ارفاق او را هم در زمره مربيانى با چند ماه سابقه كار به حساب آورد.
قابل احترام ولى غيرقابل انعطاف در نگاه اوليه شخصيت دايى و خداداد را با تفاوتهايى آشكار حس میكنيم كه به همين خاطر موفقيت سريع و همزمان اين ۲ نفر كمیبرايمان عجيب جلوه میكند. بدون تعارف على دايى شخصيت محبوبى در فوتبال ايران نيست. به رغم تمام احترامیكه جهت گلزنىهاى مداوم او در عرصه ملى و باشگاهى برايش قايل میشوند بايد اعتراف كرد كه شخصيت غيرقابل انعطاف دايى و نگاه از بالا كه به محض تبديل شدن به يك چهره شاخص جزو كاراكتر رفتارى اين مهاجم بلند بالا قرار گرفته باعث شد كه هيچ گاه نتواند روابط صميمانه اى با اهالى فوتبال ايرانى و حتى رسانهها و تماشاگران داشته باشد.
اصرار عجيب او بر حفظ پيراهن تيم ملى از چند سال پيش باعث شد كه مقابل طيف گسترده اى از افكار عمومیقرار گرفته و يكى از عوامل عدم موفقيت تيم ملى در جام جهانى ۲۰۰۶ هم قلمداد شود. هر چند كه سهم او در قياس با بسيارى از عوامل تأثيرگذار ديگر، چندان هم زياد نبود. وقتى در پايان هفته پنجم ليگ هم ورنرلورانت سايپا را ترك كرد و مربيگرى تيم به او محول شد، صدرنشينى تيم باعث شد كه دايى بار ديگر رو در روى انبوه هواداران سرخابى قرار بگيرد و مثل سالهاى پايانى دوران بازيگرى، كار مربيگرى را هم در فضايى پرتنش و پرفشار آغاز كند.
هميشه جنجالى و محبوب در نقطه مقابل خداداد عزيزى با شخصيت جنجالى و تا حدى پرخاشگر او در طول دوران بازيگرى خود تقريباً با هيچ يك از مربيانش با صلح و صفا كار را شروع و به پايان نبرده است. به واقع هيچ مربى را نمیتوان يافت كه با خداداد تا پايان كار دچار مشكل نشده باشد اما تفاوت خداداد با دايى در اين بود كه همواره سعى كرد محبوبيت خود را بين اهالى فوتبال و تماشاگران حفظ كند و دور ماندنهاى مقطعى او از تيم ملى آن هم در زمان اوجش باعث شد كه خيلىها او را مظلوم دانسته و حمايتش كنند.
دست برقضا خداداد هيچ وقت با يكى از ۲ تيم مشهور سرخابى مقابل طرف ديگر قرار نگرفت و به جز دفعاتى كه در لباس تيمهايى چون فتح، بهمن، پاس و راه آهن باعث به دردسر افتادن استقلال و پرسپوليس شد. هرگز رودر روى تماشاگران اين ۲ تيم نايستاد. با اين همه ويژگى جنجالى بودن خداداد باعث شد كه همه تصور كنند او نمیتواند مربى موفقى شود.
شايد هم در گذر زمان صحت اين ادعا به اثبات برسد ولى در حال حاضر او شروعى همراه با موفقيت داشته و ذهنيتها را نسبت به مربيگرى خود تا حدود زيادى تعديل كرده است. نكته ويژه در مورد خداداد اين است كه فردى برون گرا است و برخلاف على دايى هميشه مكنونات قلبى و احساسات خود را به سرعت فاش میكند.
او در آخرين مصاحبهاش بعد از ۲ برد پر گل مقابل پرسپوليس و ذوب آهن به صراحت عنوان میكند كه هيچ برنامه ويژه و دراز مدتى براى آينده ندارد و با سير حوادث و اتفاقات به پيش میرود در حالى كه اين مورد درباره على دايى كاملاً بر عكس است و همه میدانند كه سرمربى فعلى سايپا براى رسيدن به پستهاى مهمترى چون سرمربيگرى تيم ملى يا رياست فدراسيون و... چه آرزوهايى دارد و چه برنامه ريزىهايى انجام داده است.
در گذر زمان
اينكه على دايى و خدادادعزيزى در گذر زمان به چه موفقيتهايى برسند و چه مدارجى را بپيمايند، سؤالى است كه پاسخ به آن مستلزم سپرى شدن ايام و بررسى نوع كار و تداوم آنها است چون در حال حاضر نه سايپا و نه ابومسلم محصول اختصاصى آنها محسوب نمیشوند. سايپا را ورنرلورانت بسته، تمرين و بدنسازى دارد و پس از ۵ هفته تيم ساخته و پرداخته اى را تحويل دايى داده است كه البته بهترين گلزن ملى جهان در حفظ نقاط قوت و كم كردن نقاط ضعف آن فردى توانا نشان داده ولى پرواضح است كه در سالهاى آينده وقتى دايى تيمیرا خود بست و وارد عرصه مسابقات شد بهتر میتوان در مورد توان مربيگرى و امكان پيشرفت او قضاوت كرد.
چنين است خداداد عزيزى كه در حال حاضر وارث محصول مشترك اكبر ميثاقيان و حاج مهدى قياسى شده است و البته خود او هم با در دست داشتن پست رييس سازمان فوتبال ابومسلم دستى بر آتش داشته است ولى به هر حال اين تيم تعلق به شخص خداداد ندارد.
در مورد او هم مثل على دايى بعدها بهتر میتوان نظر داد. فعلاً با موفقيتهاى نسبى اين ۲ مهاجم شاخص دهه ۷۰ فوتبال ايرانى ليگ ششم را سپرى میكنيم.
نويسنده: فرزاد متين