کد خبر: ۵۷۱۶۶۴
تاریخ انتشار : ۰۹ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۳
بودجه موسیقی در گفت‌وگو با کیوان ساکت، محمد سریر و طیبه سیاوشی

فریاد سازها گوش شنوایی دارد؟

چگونگی تخصیص و صرف بودجه موسیقی کشور، یکی از مسایل مورد اعتراض فعالان این حوزه است که بایدها و نبایدهایی زیادی را درباره آن مطرح می‌کنند.
آفتاب‌‌نیوز :
چگونگی تخصیص و صرف بودجه موسیقی کشور، یکی از مسایل مورد اعتراض فعالان این حوزه است که بایدها و نبایدهایی زیادی را درباره آن مطرح می‌کنند.

مهدی درستی: میزان بودجه حوزه فرهنگ و هنر هر ساله موضوع مورد بحث هنرمندان است؛ برخی از کمبود آن انتقاد دارند و برخی هم گلایه‌مند از چگونگی تخصیص آن هستند.

اعتبار برخی از حوزه‌های فرهنگ و هنر در لایحه بودجه به صورت رویکردی و نه در قالب یک سازمان مشخص معین شده است که حوزه موسیقی نیز مصداق بارز همین امر است؛ در واقع بودجه به صورت کامل در اختیار دفاتر زیر مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار نمی‌گیرد.

بودجه موسیقی در لایحه سال ۹۸ با افزایشی اندک همراه بوده است و نسبت به سال ۹۷ که اعتباری بالغ ۴۹ میلیارد تومان داشته، افزایش ۶۵۰ میلیونی داشته و ۴۹ میلیارد و ۶۵۰ میلیون تومان برای این حوزه در نظر گرفته شده است.

بودجه موسیقی کشور، صرف چه اموری می‌شود؟

نکته حائز اهمیت این است که با وجود آنکه بخش زیادی از فعالیت‌های حوزه موسیقی زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به طور ویژه دفتر موسیقی انجام می‌شود، اما سهم این اداره‌کل از بودجه بسیار کم است.

ریز بودجه در نظر گرفته شده برای حوزه موسیقی در سال آینده به این شرح است: «ایجاد آرشیو ملی موسیقی ایران: یک میلیارد تومان، بررسی و صدور مجوز پروانه تاسیس و فعالیت مراکز موسیقی و موسسات مرتبط: یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان، حمایت از برگزاری جشنواره‌های موسیقی: پنج میلیارد تومان، حمایت از تولید، ساخت و اجرای برنامه‌های موسیقی صحنه‌ای: ۱۶ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان، حمایت از حفظ و اشاعه موسیقی نواحی و آئینی ایران: یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان، سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و نظارت بر فعالیت‌های حوزه موسیقی: ۵۰۰ میلیون تومان، صدور مجوز انتشار آثار موسیقی: ۱۵۰ میلیون تومان، صدور مجوزهای مرتبط با اجرای موسیقی: ۶۰۰ میلیون تومان، کمک به بنیاد فرهنگی‌هنری رودکی: پنج میلیارد تومان، کمک به شرکت در جشنواره‌های موسیقی در داخل و خارج از کشور: یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان، کمک به مؤسسات، مراکز، انجمن‌ها، کانون‌ها و تشکل‌های صنفی موسیقی: یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان، حمایت از ارکستر ملی ایران و ارکستر سمفونیک تهران: ۱۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان، کمک به خانه موسیقی و موزه موسیقی: دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان.»

در این میان بنیاد رودکی و خانه و موزه موسیقی بیشترین سهم را از نهادهای فعال در این حوزه از بودجه دارند و بنیاد رودکی نیز بیشترین میزان افزایش بودجه را نسبت به سال گذشته دارد که ۵۰۰ میلیون تومان است.

همچنین بیشترین میزان از بودجه صرف حمایت از تولید، ساخت و اجرای برنامه‌های موسیقی صحنه‌ای می‌شود که اعتباری بالغ بر ۱۶ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان است و پس از آن پنج میلیارد تومان هم صرف حمایت از برگزاری جشنواره‌های موسیقی می‌شود. در این میان سهمی برای حمایت از جوانان خلاق و بااستعداد فعال در حوزه موسیقی و همچنین آموزش در نظر گرفته نشده است.

نکته‌ای که بسیار اهمیت دارد و اگر محقق نشود، می‌تواند فعالیت دفتر موسیقی را مختل کند، تخصیص بودجه در نظر گرفته شده است؛ مسئله‌ای که همچنان گریبان‌گیر مجموعه‌ها و ادارات فرهنگی است.

سهم اندک موسیقی از بودجه کشور و بودجه فرهنگی، عدم تخصیص به‌موقع، کج‌سلیقگی در توزیع بودجه و ... اعتراض اهالی موسیقی و فریاد سازها را درآورده است که البته گوش چندان شنوایی پیدا نمی‌کند.

به منظور ارزیابی بودجه موسیقی در سال ۹۸، با کیوان ساکت (نوازنده و آهنگساز)، محمد سریر (موسیقی‌دان و عضو شورای‌عالی خانه موسیقی) و طیبه سیاوشی (عضو کمیسیون فرهنگی مجلس) گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

بودجه موسیقی کشور چطور باید نوشته شود؟

کیوان ساکت، نوازنده تار و آهنگساز با سابقه، درباره رویکردی بودن بودجه در نظر گرفته شده برای حوزه موسیقی، می‌گوید: «طبیعتا این مسئله اتفاق خوبی نیست، وقتی به صورت رویکردی بودجه به یک حوزه تعلق بگیرد، هم زمان زیادی صرف می‌شود و هم خیلی کارها که ممکن است نیازمند سرعت عمل در زمینه تخصیص بودجه باشد، به دلیل این تاخیر عملی نمی‌شود.»

او ادامه می‌دهد: «باید ردیف بودجه مشخصی در حوزه موسیقی مانند تمامی وزارتخانه‌ها در نظر گرفته شود و به منظور انجام فعالیت‌های موسیقی در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار بگیرد تا بتواند به طور مشخص در حوزه موسیقی آن را صرف کند.»

طیبه سیاوشی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس درباره سهم کم فرهنگ از بودجه کشور می‌گوید: «بودجه بخش فرهنگ خیلی کم است و به اصطلاح رایج در کمیسیون فرهنگی، متاسفانه با وجود آنکه انقلاب اسلامی ایران، انقلاب فرهنگی بوده است ولی در این ۴۰ سال بودجه فرهنگ بسیار کوچک شده است، در ابتدای ورود ما به مجلس دهم شش دهم درصد، یعنی کمتر از یک درصد از بودجه کشور را به خود اختصاص داده است. همچنین در ردیف‌های بودجه اگر افزایشی بوده است به مباحث هزینه‌ای و حقوق کارمند اختصاص داشته و شامل برنامه‌ها و فعالیت‌های حوزه‌های مختلف فرهنگ نمی‌شود.»

سیاوشی همچنین خبر می دهد: «در کمیسیون تلفیق این بحث که از منابع مالی که می شود بخشی را به فرهنگ اختصاص داد رای آورده است و اگر در صحن علنی مجلس نیز رای آورد توسط کمیسیون فرهنگی اعلام می‌شود.»،

او در دفاع از بودجه نویسی رویکردی در عرصه موسیقی می‌گوید: «آموزش و تولید دو بخش مجزا در حوزه موسیقی هستند، در زمینه تولید به طور ویژه موسیقی پاپ اقتصادی شده و منابع مالی خود را تامین می‌کند ولی بخش آموزش و موسیقی سنتی و کلاسیک نیازمند حمایت دولت و بودجه قابل توجهی است. خوشبختانه در این چهار سال نگاه خوبی به موسیقی سنتی وجود داشته است اگر چه در اجرای سیاست گذاری‌ها به درستی عمل نشده و ناملایماتی بوده است.»

در این میان، محمد سریر، آهنگساز و موسیقی‌دان پیشکسوت که عضو شورای عالی خانه موسیقی نیز هست، نظری میانه در این‌باره دارد و می‌گوید: «در حال حاضر وضعیت اضطراری است و طبیعی است که شرایط بودجه سیستم معمول خود را ندارد و باید کلیت مسایل و نیازها را در نظر گرفت تا از منابع مختلف، منابع مالی مدنظر هر حوزه، از جمله موسیقی را تعیین کنند.»

او هم با اشاره به نقص و عیب بودجه نویسی رویکردی برای موسیقی کشور توضیح می‌دهد: «زمانی‌که بودجه با عناوین مشخصی اعلام می‌شود، دیگر قابلیت واگذاری و استفاده در حوزه‌های دیگر را ندارد و اگر از آن مقداری بماند، نمی‌توان استفاده دیگری کرد و برگشت داده می‌شود. برای همین باید از بودجه حوزه موسیقی که به صورت رویکردی و نه سازمانی در نظر گرفته شده است، براساس نیازها و اولویت‌ها استفاده کرد.»

این بودجه کم، بهتر است کجا خرج شود؟

در عین کم بودن بودجه موسیقی کشور، این‌که بیشتر چه فعالیت‌ها یا حوزه‌هایی باید در صدر دریافت بودجه بنشینند، همیشه بحث بوده است. کیوان ساکت، اولویت‌بندی مدنظر خود را برای بودجه موسیقی، اینچنین بیان می‌کند: «بودجه باید صرف گسترش موسیقی در کشور، برگزاری کنسرت‌های فاخر در مناطق مختلف ایران به منظور افزایش ذوق و دانش مخاطبان و پژوهش و تحقیق در حوزه موسیقی شود.»

این هنرمند ادامه می‌دهد: «وزارت ارشاد باید ارکسترهایی مانند ارکستر ملی ایجاد کند تا هنرمندان جوان و با تجربه در تمام شهرهای ایران و به طور ویژه مناطقی که از برگزاری کنسرت محروم هستند، به اجرا بپردازند. همچنین مقوله تکریم هنرمندان و به طور ویژه هنرمندان پیشکسوت نیز باید مورد توجه قرار بگیرد زیرا که در حال حاضر توجه مناسبی به هنرمندان باسابقه نمی‌شود.»

او می‌افزاید: «برپایی کارگاه‌های هنری مناسب و شاخص که بتوانند در زمینه آموزش و فراگیری موسیقی نیز فعالیت کنند از دیگر مسایلی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.»

ساکت البته جایی را هم که نباید بودجه بگیرد، با تاکید مشخص می‌کند و می‌گوید: «بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نباید صرف خانه موسیقی شود زیرا که عملکرد مناسبی برای اهالی موسیقی نداشته است و شاهد هستیم که چهره‌های بزرگ این حوزه نیز در این سال‌ها به دلیل رویه نادرستی که پیش گرفته شده، از این خانه جدا شده‌اند.»

این نظری است که کاملا از طرف محمد سریر رد می‌شود. این آهنگساز پیشکسوت که عضو شورای‌عالی خانه موسیقی هم هست، تاکید می‌کند: «خانه‌های صنفی و هنری از بخش‌های مهم و مردمی در حوزه فرهنگ و هنر به شمار می‌آیند و در کشورهای مختلف از اهمیت بیشتری نسبت به بخش‌های دولتی برخوردار هستند، زیرا که فعالیت و تاثیرگذاری بیشتری در حوزه مربوطه دارند. در این صورت هرچه تخصیص بودجه به سمت این نهادها سوق پیدا کند، نتیجه بهتری دارد.»

جز این مورد، سریر در دیگر اولویت‌های تخصیص بودجه موسیقی، اختلافی با کیوان ساکت ندارد و می‌گوید: «اصولا بودجه‌ به طور عام صرف آن چیزی می‌شود که جنبه پایه و اساسی امور را دارد و باید اولویت‌ها را نیز بر این اساس در نظر گرفت. معمولا بخش‌های مختلفی چون آموزش، احیای موسیقی‌ سنتی و نواحی، حمایت از ارکسترهای بزرگ و گسترش موسیقی فرهنگی و فاخر باید پیش از دیگر امور بودجه جذب کنند.»

نظر طیبه سیاوشی در این مورد، کاملا همخوان با نظرهای محمد سریر و کیوان ساکت است. او می‌گوید: «در حال حاضر بخش‌های بسیاری از حوزه فرهنگ و هنر مانند آموزشی موسیقی و همچنین موسیقی سنتی و کلاسیک نیازمند حمایت دولت هستند چون متاسفانه فضای مجازی نیز تا حدود زیادی سلیقه مردم را تغییر داده است و بخش مهمی از موسیقی که با عنوان تاریخی و فاخر نام می‌بریم، اگر قرار است پایدار بماند، نیازمند بودجه از حاکمیت‌اند.»

او البته بر یک امر مهم هم تاکید می‌کند و آن مشارکت دیگر نهادهای حکومتی در حمایت از موسیقی است. سیاوشی توضیح می‌دهد: «به نظرم صداوسیما، یعنی رسانه ملی و نهادهایی که با حاکمیت پیوند دارند، باید به کمک بخش آموزش و موسیقی سنتی و کلاسیک بیایند. همچنین رسانه‌ها باید موانع و خلاهایی را که این حوزه دارد و ممکن است به چشم قانون‌گذار نیاید، معرفی کنند که متاسفانه این مسئله تا به امروز وجود نداشته است.»

همین بودجه کم، درست و کامل تخصیص پیدا نمی‌کند

ساکت افزون بر اندک بودن بودجه موسیقی کشور، انگشت بر یک مشکل دیگر می‌گذارد که همانا تخصیص ناقص و دیرهنگام بودجه است. او می‌گوید که این مشکل، برنامه‌ریزی در عرصه موسیقی کشور را با اخلال روبرو می‌سازد.

سریر هم درباره نتایج تخصیص پیدا نکردن به موقع و دقیق بودجه برای حوزه موسیقی، می‌گوید: «یک اصل وجود دارد و آن پیش بینی است، بودجه، پیش‌بینی درآمدها و هزینه‌هاست، ممکن است بسیاری از پیش‌بینی‌ها عملی نشود یا در بسیاری از مواقع بودجه‌ها به دلیل تامین نشدن به بخش‌های مورد نظر تعلق نگیرد. مسئله چگونگی تخصیص در بودجه بندی بسیار تخصصی است.»

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، درباره تاخیر تخصیص بودجه به حوزه‌های فرهنگی از جمله موسیقی، توضیح می‌دهد: «مشکل عمده درباره تخصیص‌ها وجود دارد، سال قبل قرار شد تعیین بودجه براساس عملکرد باشد که خبر خوبی بود. اما در حال حاضر می‌بینیم که به عنوان مثال ۱۰ ماه از سال گذشته و بخش اندکی از بودجه به حوزه تئاتر، موسیقی و... تعلق گرفته است. این بحث هر سال بین دولت و مجلس است و راه‌حلی به جز بودجه‌ریزی براساس عملکرد پیدا نشده است.»

با توجه به این‌که سال آینده با توجه به شرایط خاص کشور، تنگناهای مالی بیشتر خواهد شد، به نظر می‌رسد مدیران فرهنگی و هنری کشور در کنار نمایندگان مجلس و با بهره‌گیری از نظرات و تجریبات هنرمندان و صنوف هنری، باید در بودجه‌ریزی عرصه‌هایی چون موسیقی، تخصیص مناسب‌تر و به موقع‌تر آن و چگونگی نظارت بر بودجه، راهکارهای شفاف‌تر و عملی‌تری را اتخاذ کنند.

خبر آنلاین


بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین