آفتابنیوز : رسول کربکندی در گفتوگو با ایسنا، درباره عملکرد تیم ملی فوتبال ایران در جام ملتهای آسیا اظهار کرد: حتی خود ژاپن هم فکرش را نمیکرد که این نتیجه رقم بخورد. نتیجه سه بر صفر، نتیجهای غیر قابل هضم هم برای ما و حتی برای ژاپنیها بود. اتفاقی افتاد که غیرقابل پیشبینی بود. این نتیجه به علت غیر حرفهای بودن ما و حرفهای بودن آنها رقم خورد. تا زمانی که گل اول را خوردیم بازی تقریباً پایاپای بود و یک مقدار ما حمله میکردیم و یک مقدار آنها ولی مسألهای که مهم بود، آنالیز خوب ژاپن از ما بود. آنها میدانستند که ما به چه شکل کار میکنیم.
او ادامه داد: تا اینکه آن اتفاق افتاد و من فکر میکنم بازیکنان ما به داور میگفتند که باید به بازیکن ژاپن کارت زرد بدهد. داور سوتی نزده بود و اجازه داد آنها بازی کنند. در این صحنه خیلی غیر حرفهای عمل کردیم. بازیکنانی که در آن صحنه حضور دارند بیشترشان در اروپا بازی میکنند ولی ما کلاً یاد گرفتهایم دنبال داور باشیم و اعتراض کنیم.
کربکندی با بیان اینکه بعد از گل اول، ایران دیگر یک تیم نبود اظهار کرد: در ادامه یک بازی سراسر احساس ارائه دادیم و منطقی در عملکرد ما مشاهده نشد. ژاپنیها هم خیلی خوب از این شرایط استفاده کردند و به گلهای بعدی رسیدند. ما نشان دادیم که هنوز آن تفکرات حرفهای را خوب یاد نگرفتهایم. بازیهای داخلی ما هم به این مساله دامن میزند که تمرکز ما روی مسألهای که به ما مربوط نیست خیلی زیاد است. بازیکنان ما در آخر بازی هم کار غیر اخلاقی کردند و کاری کردند که اخلاق را هم ببازیم.
این پیشکسوت فوتبال در پاسخ به این پرسش که آیا اگر آن اشتباه از بازیکنان ایران سر نمیزد، ژاپن باز هم میتوانست با این نتیجه ایران را شکست بدهد بیان کرد: نه این نتیجه قطعاً رقم نمیخورد. ما هنوز این تفکر را نداریم که بعد از عقب افتادن نظم تیمی را حفظ کنیم. شاید میتوانستیم بازی را مساوی کنیم و به وقت اضافه برویم. تیم ما شرایطی داشت که میتوانست قهرمان شود. البته دو بازی سخت ما برابر عراق که مساوی شدیم و بازی برابر ژاپن نشان داد که ما برابر تیمهای قوی نمیتوانیم خوب نتیجه بگیریم.
او با اشاره به اینکه اگر چشممان را روی همه کارهایی که کیروش کرده است ببندیم، بیانصافی کردهایم. مهمترینش برخورد با بازیکن سالاری بود که در این زمینه فوقالعاده موفق بود. در همین جام ملتها دیدیم که هربازیکنی که روی نیمکت مینشست، صدایی از کسی در نمیآمد. این نتیجه مدیریت کیروش بود. این اتفاقات زمان برانکو هم افتاد و ما دیدیم چه مشکلاتی پیش آمد. مثلاً بعد از تعویض شدن کریمی در بازی با مکزیک آن مسائل پیش آمد. بازی آخر من خودم در ورزشگاه بودم و وقتی خواستند که کریمی به زمین برود او قبول نکرد. این مسائل دیگر هیچکدام در فوتبال ما اتفاق نیافتاد. دلیلش هم برخورد قویای بود که کیروش با رحمتی و خلعتبری کرد و سفره این بحثها را در تیم ملی جمع کرد و این بازیکن سالاری به طور کامل از تیم ملی رفت.
کربکندی اضافه کرد: کار بعدی او این بود که پای همه خواستههایش ایستاد. به تیم ملی شخصیت داد؛ چه از نظر شخصیت یا برگزاری اردو یا از نظر نوع سفرهای هوایی تیم ملی یا لباس تیم. اینها مسائلی بود که قبل از کیروش با کدخدا منشی حل میشد ولی او پای تفکراتش ایستاد و یک چارچوب برای تیم ملی درست کرد. البته در مورد مسائل فنی بحثهایی وجود دارد ولی من آدمی نیستم که تا کسی میافتد شروع به شلاق زدن کنم. همیشه به دلیل کارهای مثبت کیروش یکی از مدافعان او بودم. یک سری نقدها به او انکارناپذیر است. مثلاً بعضی از بازیکنان خیلی مورد علاقه او بودند و تحت هر شرایطی دعوت میشدند. به عنوان مثال دژاگه و شجاعی تحت هر شرایطی به تیم ملی دعوت میشدند. البته دژاگه در این بازیها خیلی بهتر از قبل بود. بعضی بازیکنان اگر کیروش مربی تیم ملی نبود دیگر رنگ تیم ملی را نمیدیدند.
او با بیان اینکه اشکال دیگر کیروش تعامل نداشتن با مربیان داخلی بود، گفت: البته بخشی از این عدم تعامل ایراد فدراسیون است. به دلیل قراردادی که با او بسته شد، فدراسیون ما هیچکاره بود و هیچ برخوردی با کیروش نمیتوانست بکند. خارجیها به خاطر وکیلهایشان قراردادهای سفت و سختی با ما میبندند و ما هم میخواستیم کیروش را به خاطر فشارهایی که در جامعه بود میخواستیم او را حفظ کنیم، به همین دلیل این تعامل ساده را هم که او به مربیان، باشگاهها و بازیکنان داخلی ما احترام بگذارد، نتوانستیم برقرار کنیم. او همهاش دنبال این بود که از خارج از کشور بازیکنانی را به تیم ملی دعوت کند. البته از جهتی این یکی از نقاط قوت او بود که بهترین بازیکنان را از خارج از کشور به تیم ملی دعوت میکرد. خیلی از این بازیکنان در خیلی جاها به درد ما خوردند.
کربکندی در مورد درگیریهای کیروش و برانکو هم اظهار کرد: من همیشه خودم این سوال را دارم که چرا کیروش و برانکو به عنوان دو مربی حرفهای و خارجی، رفتارشان غیر حرفهای بود. هر کدام هر زمانی که قدرت داشتند به آن یکی تاختند. این اصلاً خوب نبود. به نظر من برانکو خیلی زیرکانه انتقاد میکرد ولی کیروش در حرفهایش هیچ مرزی نداشت.
او داد: در مجموع نقاط مثبت کیروش خیلی بیشتر بود و هویت و شخصیت تیم ملی ما را خیلی بالا برد. من گفته بودم جام ملتها برای ما آسان نیست. در جامجهانی با تیمهایی بازی کردیم که رویارویی با آنها جز آرزوهای ما بود. در آنجا با توجه به شیوه دفاعی که کیروش خیلی خوب روی آن کار کرده بود توانستیم آبرومندانه بازیها را تمام کنیم و نتایجی کسب کردیم که برای فوتبال ما افتخار بود. این مساله توقعی ایجاد کرده بود که ما به عنوان تیم اول آسیا قهرمان جام ملتها بشویم که متأسفانه با نتیجه بدی هم در اخلاق و هم در مسابقه تمام شد.
این پیشکسوت فوتبال در خصوص همخوانی نداشتن امکانات و ابزار فوتبال ایران با خواستههای کیروش هم گفت: یک مربی بزرگ اگر ابزار نداشته باشد کارش سخت میشود. چین لیپی را داشت که از کیروش هم صاحب نام تر بود اما در مقابل ما دفاعش سه اشتباه مرگبار کرد. میخواهم بگویم اصل آن ابزار است. چقدر کیروش با فدراسیون بر سر زمین تمرین دعوا کرد؟ چقدر سر لباس دعوا شد؟ مسائلی که در کشورهایی که حرفهای هستند، حل شده است. بزرگترین اشتباه ما این بوده که این اقتدار و جرأت را نداشتیم که دو یا سه مربی ایرانی را کنار کیروش قرار دهیم. همه آنهایی هم که زمانی آمدند، به نوعی برکنار شدند. من خودم به عنوان عضو کوچکی از فوتبال ناراحت شدم که چرا نکونام یا کریمی یا نمازی از تیم ملی رفتند. اصلاً نفهمیدم علت این موضوع چی بود. چرا نتوانستیم در این مدت یک مربی ایرانی را در کنار کیروش با تفکرات حرفهای تربیت کنیم که در آینده به فوتبال ما کمک کنند؟ هر کاری در کشور ما یک سری اشکالات و یک سری نقاط مثبتی دارد. به نظر من کیروش در مجموع نقاط مثبت بیشتری داشت ولی همه ابزار هم در اختیارش نبود و او انرژی زیادی برای ایجاد زیرساختها صرف میکرد.
کربکندی درباره نامهای مطرح شده برای جانشینی کیروش، نظیر مورینیو، زیدان و کلینزمن هم بیان کرد: قطعاً هر مربیای بخواهد به ایران بیاید با کیروش هماهنگ میشود و تمام اشکالات ما را کیروش به آنها خواهد گفت. دعوایی که بین کیروش و وزارت ورزش شکل گرفت مشخص کرد که دیگر او در ایران ماندنی نیست. فقط در یک صورت ممکن بود او در ایران بماند آن هم در صورت قهرمانی ایران و ایجاد فشار از سوی مردم بود. اما حالا که نتیجه نگرفته است شرایط برای وزارت ورزش فراهم شده است. مردم عصبانی هستند و وزارت ورزش برای آرام کردن مردم مجبور است با این نامها بازی کند تا کسی به رفتن کیروش اعتراض نکند. این مربیان بدون تحقیق جایی نمیروند یا اگر به ایران بیایند دوباره شرایطی مثل زمان کیروش به وجود میآید و دوباره ما آدم آنها میشویم. اگر هم مربی کوچکتر از کیروش برای تیم ملی انتخاب کنیم قطعاً خیلی به مشکل میخوریم. ساختار ایجاد شده در تیم ملی دچار مشکل میشود و نظم و انضباط از بین میرود.
او اضافه کرد: اگر مربی ایرانی انتخاب کنیم به خاطر وضعیت کشور همهاش باید بگوییم حالا که اقتصادمان اینگونه است پس تیم به اردو نرود، یا با هواپیمای معمولی سفر کند. یعنی تمام چیزهایی که کیروش به فدراسیون تفهیم کردهاست باید حفظ شوند چون اینها پرستیژ یک کشور است. به نظر من فدراسیون کار خیلی سختی دارد. کیروش یک مربی شناخته شده و حرفهای بود اما نمیشود اشکالاتش را هم ندید. بخشی از این اشکالات به فدراسیون برمیگشت و بخشی از آن به نوع شخصیت پرخاشگری کیروش. در مجموع به نظرم شرایط برای فوتبال ما سخت است. لیگ ما کیفیت فنی بالایی ندارد. ما همیشه در جاهای حساس کم میآوریم و نشان میدهیم تفکرات قدرتمندی نداریم. شما قطر را نگاه کنید که در این مسابقات همه تیمهای قوی را شکست میدهد. واقعاً آدم حسرت میخورد که قطر با این جمعیت کم سرمایهگذاری میکند و ادامه میدهد. ۸ سال پیش که با ذوبآهن در قطر بودم دیدم که با چه همتی به دنبال ساختن زیرساختها بودند ولی ما همیشه نما را درست میکنیم ولی زیربنا را درست نمیکنیم.