اين شكست نتيجه بىدقتى و ضعف مفرط بازيكنانى بود كه از ارسال يك پاس ساده چند مترى عاجز بودند و قطعاً در اين ميان كادر فنى تيم پرسپوليس را هم مقصر میدانيم.
شكست پرسپوليس نتيجه اخراج ابراهيم اسدى نبود؛ محصول غيبت نيكبخت واحدى هم نبود، بلكه ماحصل بد تمرين كردن و بى ثباتى حاكم بر پرسپوليس است كه يك روز الونگ الونگ در كارگران حاضر نمیشود و هيچ كس نيست كه بداند او كجاست، چه میكند و چرا در سر تمرين حاضر نشده است. نتيجه غيبت الونگ، سرماخوردگى ساها و صلاح حسن میشود بىنظمیو هرج و مرج كه بازتاب آن را در شكل بازى اين تيم مشاهده میكنيم. آنها ۹۰ دقيقه مقابل استقلال اهواز همه را دق دادند و براى دلخوشى هم كه شده حتى ۴ پاس پشت سر هم سالم براى هم ارسال نكردند. واقعاً بر پرسپوليسى كه اول فصل نماد و سمبل فوتبال زيبا لقب گرفته بود و فوتبال شكيل و روان اين تيم، تحسين همه را موجب شده بود، چه آمده است كه اين چنين درمانده و بيمار فوتبال بازى میكند؟
آيا اين تيم متعلق به مصطفى دنيزلى است كه چه در پاس و چه در پرسپوليس، هوادار فوتبال زيبا بود و از نتيجه گرايى و ضد فوتبال واهمه داشت؟
پرسپوليس- تيمیكه ۹۰ دقيقه مقابل استقلال اهواز هيچ نكته جذابى نداشت- انگار به انتهاى خط رسيده است و براى بلند شدن اين تيم ديگر كارى از مصطفى دنيزلى هم ساخته نيست.
او روى نيمكت خود لم داده است و نظاره گر نمايشى است كه به فوتبال شباهتى ندارد؛ دنيزلى از پرسپوليس قطع اميد كرده است و اين يعنى پايانى غم انگيز بر داستان فصل ۸۶-۸۵ كه با پيروزى مقابل پيكان و استقلال اهواز در تهران، پرهياهو و جذاب شروع شده بود.
زمانى میفهميم كه پرسپوليس به انتهاى خط رسيده كه مصطفى دنيزلى، چارهای ندارد جز اينكه۸ براى خروج از بحران به فراز فاطمیبازى بدهد و برگ برندهای جز او ندارد.
بايد بگوييم خداحافظ پرسپوليس و خدانگهدار قهرمانى سرخ و براى مصطفى دنيزلى هم كه چمدانهايش را براى سفر بسته است، دست تكان بدهيم و در انتظار شروع ديگرى باشيم و رؤياى پرسپوليس بزرگ، پرسپوليسى كه زيبا بازى میكند و لااقل در بازى اش ۱۶-۱۵ پاس متوالى را تماشا كنيم را در ذهن نگه داريم.
۱۶-۱۵ پاس متوالى يعنى همان چيزى كه مجيد جلالى میگويد و منتقدانش او را به تمسخر و استهزا میگيرند و براى ايدهها و تفكراتش ارزشى قايل نيستند. پرسپوليس فصل ۸۶-۸۵ نه تنها نتيجهای درخور پرسپوليس كسب نكرده، بلكه هواداران خود را هم از تماشاى يك فوتبال زيبا محروم كرده است و نگرانيم كه با اين رويه و با اين نمايشها، آيا در ادامه ليگ باز هم ۵۰ هزار نفرى كه براى تماشاى بازى پرسپوليس و سپاهان آمده بودند، رغبت حضور در ورزشگاه آزادى را دارند، بعيد به نظر میرسد!
تحولى كه محمدحسن انصارى فرد در ابتداى ليگ با خريدن ستارهها و آوردن مربيان خارجى بزرگ و البته اخراج بچه شيطانها و ياغىها شروع كرده بود، به نظر به نتيجه نرسيده و در اين ميان بايد فكرى اساسى به حال مديريت اين باشگاه انديشيد كه اگر امروز را از دست داده، آينده را از دست ندهد.
منبع: ایرانورزشی