با اندرانیك تیموریان در مورد تفاوتها صحبت میكنیم. میخواهیم از زبان پسر ایرانی ـ كه حالا در انگلستان لقب گراندو یا هماناندوی بزرگ را میان هواداران به دست آورده ـ تفاوتهایی كه میان شیوه زندگی در فوتبال ایران و انگلستان وجود دارد را بشنویم.اندو میگوید: <مسلماً باید بهاندازه 7 ماه برای شما حرف بزنم تا متوجه فاصلهها شوید>! امااندرانیك تجربیاتی را پشت سر گذاشته كه مطمئناً میتوان از آنها برای فوتبال ایران استفاده كرد.
آقای مربی! این نكات را میدانی:<باور كنید همه چیز زمین تمرین و امكانات سختافزاری نیست. آنها به چیزهایی فكر میكنند كه تا حالا به مغز ما هم نرسیده>! این خلاصه حرفهای اندو بود. او از اولین روزهای تمرین در بولتون حرف میزند: <من بعد از جام جهانی خسته بودم. تمرینات منظمی هم نداشتم. وقتی به انگلیس رفتم، تیم بولتون درحال بدنسازی بود. فشار زیادی را تحمل میكردم و همین روی تمریناتم تاثیر میگذاشت. روزهای اول در زمان دویدن دور از چشم آلاردایس و بقیه مربیان به خودم استراحت میدادم و كمتر میدویدم. یك روز آلاردایس مرا صدا زد و گفت بیا به اتاقم در ساختمان باشگاه. بدون هیچ حرفی تلویزیون را روشن كرد و گفت نگاه كن. من نمیدانستم بعد از دیدن آن فیلم چه حرفی بزنم. مربیان بولتون بالای ورزشگاه یك دوربین مخفی جاسازی كرده بودند كه از تمام تمرین فیلم میگرفت. آلاردایس گفت میدانم كه بدنت خسته است! اما بهتر بود به خودم میگفتی نه این كه از دوربین حرفهایت را به من بزنی>!آیا در فوتبال ایران چنین توجه موشكافانهای به شیوه تمرین بازیكنان میشود؟! آیا اصلا مربیان فوتبال ایران در شكل تمرین دادن خود و البته در تمرینات خود اهمیتی به میزان جدیت بازیكنان خود میدهند؟! امروز میتوان ادعای لژیونرهای فوتبال ایران مبنی بر این كه تمرین معیار انتخاب بازیكنان برای قرار گرفتن در تركیب است را بهتر از قبل باور كرد.اندرانیك میگوید: <ما از روز اول آغاز تمرینات میدانیم تا پایان سال به چه شكل تمرین خواهیم كرد. حتی برنامه تمرینات هم در اختیار ماست.>
آقای بازیكنان حرفها به گوشت خورده است: بیتردید در بازیهای ملی او هم متوجه میزان رشد و ترقیاش شدهایم. اندرانیك تیموریان پختهتر شده و در خدمت تیم بازی میكند. داشتن چنین مهرهای از آرزوهای هر مربی ایرانی است. تیموریان میگوید: <شاید اگر بگویم هر روز چیز تازهای یاد گرفتهام، اصلاً حرف دروغی نزده باشم. روزهای اول میخواستم پاس بلند بدهم و زیاد بازی را عوض كنم. آلاردایس بازی را قطع میكرد و میگفت با یاران كناریات كار كن. یك بار برایم توضیح داد كه وقتی پاس بلند میدهی و منطقه بازی را عوض میكنی، اگر میانه راه بازیكن حریف توپ را بگیرد و با پاس عمقی مهاجم تیمش را صاحب توپ كند، تمام هافبكهای ما از جریان بازی محو میشوند و فقط یك مدافع جلوی یك مهاجم حریف قرار میگیرد. ما باید از تمام نیروهایمان برای حمله كردن و دفاع كردن استفاده كنیم. برای همین با پاس كوتاه هافبكهای حریف را یكی یكی حذف كنید، نه با پاس بلند>!
حضوراندرانیك تیموریان در فوتبال انگلیس به بالا رفتن سطح دانستههای فنی ملیپوشان ما كمك میكند. به بازیكنانی كه قرار است سالهای آینده در فوتبال ایران مربی و معلم شوند. میتوان امروز دانستههای فنیاندرانیك یا مهدویكیا، هاشمیان و كریمی را با بازیكنانی همچون مبعلی، برهانی و عنایتی قیاس كرد كه اولین معیار خود را در رقم قراردادشان در فوتبال امارات دیدند.
آقای مدیر باشگاه، آقای همهكاره، این كارها را بلدی؟سومین موردی كه مورد اشارهاندرانیك تیموریان قرار گرفت، فاصله عمیق فوتبال باشگاهی ایران و لیگ برتر انگلستان را نشان میدهد.اندو میگوید: <بعد از هر مسابقه به تكتك بازیكنان تیم یك فیلم كامل از بازی را به شكلCD میدهند اما بازیكنانی كه آن هفته بازی كردهاند ـ چه برای 90 دقیقه و چه برای یك دقیقه ـ یكCD اضافه میگیرنCD .د دوم را آلاردایس تهیه میكند كه شامل تمام اشتباهات هر بازیكن در جریان مسابقه است. مربی ما شب بازی فیلم را تماشا میكند و برای هر بازیكن یكCD با مورد اشتباهات و ذكر حركت صحیح تهیه میكند. ما باید این فیلم را فردای مسابقه تحویل بگیریم و تماشا كنیم. اگر بازی بعد همان اشتباهات تكرار شود، مطمئناً با بازیكن برخورد میشود>!اندو حرفهایش را تمام میكند و ما را مبهوت میگذارد. آیا در فوتبال ایران چنین توجهاتی از سوی مربیان وجود دارد؟ اگر چنین توجهی هم از سوی گروهی وجود داشته باشد آیا امكاناتی برای عملی شدن این برنامه موجود است؟! وقتی مربیان اروپایی و آمریكای جنوبی به ایران سفر میكنند و از فقر امكانات مینالند، فقط زمین تمرین ناهموار و نداشتن توپ كافی را نشانه نرفتهاند. باید به عمق خاطرات اندرانیك تیموریان پیبرد. بازیكنی كه در فوتبال انگلیس طی 7 ماه، راه 10 ساله را رفته است!
منبع: جهانفوتبال