آفتابنیوز : پاسخ به این پرسش به یک دلیل میتواند «منفی» باشد و آن دلیل هم این است: این پیشنهاد که در ملاقات اعضای ارشد جهبه پیروان خط امام و رهبری (ائتلاف گروههای راست سنتی) با مهدوی کنی به وی ارائه شده، صرفا پیشنهادی از جانب همین تشکل بوده و دیگر احزاب و گروههای سیاسی موجود در میان اصولگرایان در تدوین و ارائه آن نقشی نداشتهاند بنابراین وقتی دامنه به اندازه تمام این جریان فراگیر نبوده بالتبع بحران ناشی از آن هم دامن تمام این جریان را نخواهد گرفت.
از این منظر، اقدام جبهه پیروان خط امام و رهبری را میتوان اولین واکنش جدی این تشکل سنتی راست به کنارهگیری و شاید حذف ناطق نوری از امور تشکیلاتی و تصمیمگیری جریان اصولگرا و احساس نیاز به پیدا نمودن جانشینی برای او دانست که در مقطع انخابات دوره نهم ریاست جمهوری در قالب شورای هماهنگی نیروهای انقلاب فعالیت میکرد اما بداخلاقیها و ناسازگاریهایی که با او شد کار را به آنجا کشید که ناطق نوری صرفا حضور در برنامه «فوقالعاده» سیما و مصاحبه با روزنامه «شرق» را به ریاست و مدیریت اصولگرایان ترجیح داد.
اینگونه است که جبهه پیروان به عنوان اصلیترین نیروی تشکیل دهنده شورای هماهنگی بنابر اعترافات مکرر اعضایش که خلاء ناطق نوری را در شرایط کنونی «پرناشدنی» ارزیابی میکنند به سراغ شخصی میرود که شاید جزو انگشت شمار روحانیونی باشد که حداقل در طیف سنتی راست از نفوذ و کاریزمایی حتی بیشتر از ناطق نوری برای مدیریت این جریان و ایجاد اتحاد بین زیرمجموعههای آن در انتخابات مجلس هشتم برخوردار باشد: «محمدرضا مهدویکنی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز و رئیس دانشگاه امام صادق(ع)».
به رغم این شرایط، یک نکته را نباید از نظر دور داشت و آن این است که حتی در صورتی که مهدویکنی ریش سفیدی اصولگرایان را میپذیرفت باز هم بعید بود که این مساله باعث اجماع نه صد در صدی بلکه لااقل حداکثری این جریان در آوردگاههای مهمی مانند انتخابات مجلس هشتم و شاید ریاست جمهوری دهم شود. چه آنکه اصل «مدیریت ریش سفیدان» در جناح راست، اصلی است که برای احزاب و گروههای جدیدتر این مجموعه «کاملا فراموش شده» است.
این اصل از آن رو «فراموش شده» خوانده میشود که اگرچه جبهه پیروان خط امام و رهبری که مجموعه گروههای تشکیل دهندهاش روزی با عنوان «تشکلهای همسو با جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» فعالیت میکردند، کماکان توانایی انطباق با مکانیسم «حکمیت» یا «ریسسفیدی» را از خود بروز میدهند اما این مکانیسم به همان اندازه در میان احزاب جدیدتر مانند جمعیت
ایثارگران یا آبادگران جوان که به مکانسیم «حکمیت ریش سفیدان» و نه ریش سفیدی معتقدند و یا
ستادهای حامی دولت نهم که اساسا هرگونه تجارب گذشته را بر نمیتابند، کنار گذاشته شده است.
«بحران اصلی» اصولگرایان؛ شکل، نوع و خاستگاه دیگری دارد که در جای خود باید به آنها پرداخت.