آفتابنیوز : خرداد ماه و موعد انتخابات هیات رییسه مجلس که میرسد، ولولهای در دل اهالی پارلمان میافتد. هر کدام از فراکسیونهای سیاسی هرم سبز تلاش میکنند تا از یک سو وزنه سیاسی خود را به رخ یکدیگر بکشد و از سوی دیگر حیات سیاسیشان را با نفوذ بیشتر در هیئت رئیسه جانی دیگر ببخشند.
این روزها نیز گوشه و کنار پارلمان، درگیر رایزنیها و لابیهای فراکسیونی است و هر فراکسیون تلاش دارد در آخرین انتخابات هیات رییسه مجلس دهم دست برتر را در هیات رییسه چهارم داشته باشد.رقابت اصلی اما بر سر کرسی «ریاست مجلس» است.
رقبایی که نتوانستند مقابل لاریجانی قد علم کنند
در سه انتخابات گذشته هیات رییسه و حتی انتخابات هیات رییسه موقت، تنها چهار نفر از نمایندگان خود را با نامزد شدن برای کرسی ریاست مجلس محک زدند و در مقابل علی لاریجانی که از مجلس هشتم مرد شماره یک خانه ملت بوده، قدم علم کردند.
محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید،مصطفی کواکبیان دیگر عضو این فراکسیون و حمیدرضا حاجی بابایی رئیس فراکسیون ولایی، سه نفری بودند که در هیاهوی انتخابات هیئت رئیسه هر یک به دلایلی نام خود را به عنوان کاندیدای ریاست مجلس ثبت کردند اما هیچ کدام هم نتوانستند از سد لاریجانی عبور کنند و قدمی پیش بگذارند. شکست رقبای لاریجانی اما از چند منظر قابل بررسی است، ردپای این پیروزی های پی در پی لاریجانی را نه فقط در مجلس فعلی بلکه در دو مجلس گذشته را، باید در وزنه سیاسی و قدرت لابی فراکسیون نزدیک به رئیس مجلس جستجو کرد؟ یا تجربه و مدیریت لاریجانی در اداره پارلمان زمینه ساز اجماع فراکسیون ها در رای دادن به او شده است؟ یا ....
عارف؛ امید اصلاح طلبان در پارلمان نشد
اولین روزهای مجلس دهم، روزهای سرخوشی اعضای فراکسیون امید بود، بسیاری از نمایندگان تحت لوای لیست جریان اصلاحات وارد مجلس شده بودند و این حضور پر رنگ این امید را در دل اصلاح طلبان ایجاد کرده بود که نوبت به جلوس یک اصلاح طلب بر صندلی ریاست مجلس رسیده است. این رویا در همان هیئت رئیسه موقت و با شکست عارف در برابر لاریجانی رنگ باخت، حتی زمانی که عارف، اجلاسیه سوم را سکوی پرشی برای خود انتخاب کرد، باز هم تلاشهایش به ثمر ننشست و تنها در گام اول توانست رایی بالاتر از لاریجانی بیاورد ولی در گام دوم بازهم بازنده رقابت با لاریجانی شد و کرسی ریاست را نتوانست تصاحب کند.
اما پشت پرده این شکست ها چه بود؟ یک سر این ناکامی ها را باید در درون فراکسیون امید مجلس جستجو کرد. چه آنکه از یک سو برخی از نمایندگانی که با لیست امید وارد مجلس شده بودند به سرعت راه خود را از این فراکسیون جدا کردند و وزنه امیدیهای مجلس روز به روز کمتر و کمتر شد. از سوی دیگر نیز عملکرد عارف در پارلمان نتوانست انتظارات اصلاح طلبان را برآورده کند و او در حد و اندازه یک لیدر اصلاح طلب در پارلمان ظهور و بروز نیافت.
ناتوانی عارف در «لابی» کردن که بدون شک برگ برنده لیدرهای سیاسی در همه ادوار پارلمان بوده است، بارها و بارها به زیان اصلاح طلبان شده است. قدرت لابی عارف طی سه سال گذشته آنقدر نبوده است که حتی در برخی طرح ها و لوایح مجلس به کمک اصلاح طلبان و دولت بیاید. «لابی» که می توانست حداقل در اجلاسیه سوم به عارف برای پیروز شدن بر لاریجانی کمک کند ولی عارف گویی قرارش را در مجلس دهم بر سکوت گذاشته بود. سکوتی که در سال پایانی این مجلس باب انتقادات از عملکرد سه ساله او را باز کرده است.
این روزها که بحث آخرین انتخابات هیات رییسه مجلس درمیان است بازهم از عارف به عنوان یک کاندیدا نام برده می شود، کاندیدایی که برخی از امیدی ها اصرار دارند تا آخر در میدان رقابت بماند و برخی دیگر از همان امیدی ها نگرانند اگر اینبار هم عارف در رقابت با لاریجانی بازنده شود پیامی منفی به بدنه رای اصلاح طلبان مخابره شود. پیامی که آنها را در انتخابات اسفند ماه دچار مشکل کند.
چند برگ برنده در دست لاریجانی
در نقطه مقابل اما علی لاریجانی با اینکه در این مجلس ریاست هیچ فراکسیونی را برعهده نگرفته است و خود را از معادلات فراکسیونی دور نگه داشته است اما هم فراکسیون مستقلین از حامیان او هستند هم برخی دیگر از نمایندگان فراکسیون امید و ولایی او را گزینه مناسبی برای ریاست مجلس می دانند. شاید علت این گرایش سه گانه به لاریجانی را باید در مدیریت و تسلط او به مباحث پارلمانی و نحوه تعاملاتش با دیگر قوا جستجو کرد، لاریجانی در دو مجلس قبلی و سه سال اخیر علی رغم آنکه گاها با انتقاداتی درباره نحوه مدیریت پارلمان روبرو بوده است اما بسیاری نیز او را فردی مناسب در قامت ریاست قوه مقننه می دانند که قدرت مدیریت کردن پارلمان و تعامل با دیگر نهادهای نظام را دارد. خاصه آنکه در بزنگاهها توانسته است جایگاه «در راس امور بودن» مجلس را به دیگر قوا گوشزد کند.امتیازاتی که رقبای او چون عارف از آن برخوردار نیستند.
* حاجیبابایی و کاندیداتوریهای بی نتیجه
حمیدرضا حاجی بابایی دیگر رقیب لاریجانی در سه انتخابات اخیر، تا پیش از مجلس دهم، تجربه 4 دوره نمایندگی مجلس را در چنته داشت و شاید با تکیه بر همین تجربیات خود را در قامت رییس مجلس می بیند.
او در انتخابات هیئت رئیسه دو سال اول مجلس، بین کاندیدا شدن برای کرسی نواب رئیسی اول و دوم در رفت و آمد بود و هر بار هم بازی را به علی مطهری و مسعود پزشکیان کاندیداهای فراکسیون امید واگذار کرد.
اما در اجلاسیه سوم با رفتار جدیدی از حاجیبابایی مواجه بودیم. او در این اجلاسیه خود را در قامت رقابت با لاریجانی دید اما در لحظه آخر در نهایت براساس تصمیمات فراکسیون متبوعش یعنی فراکسیون ولایی مجبور به کنارهگیری از رقابت به نفع لاریجانی شد. گویی ولایی های مجلس هم در بزنگاه آن انتخابات لاریجانی را گزینه ای بهتر برای ریاست مجلس دیدند و ترجیح دادند به جای تقدیم کردن ریاست مجلس به یک اصلاح طلب از لاریجانی که نزدیکی سیاسی و فکری بیشتری به آنها دارد حمایت کنند و حاجیبابایی را مجبور به انصراف کردند.
کواکبیان؛ مرد همیشه هشدار
«اگر عارف نیاید، خودم کاندید میشوم.»؛ هر چند این موضعگیری از سوی کواکبیان و در شرایطی که حضور عارف برای انتخابات هیئت رئیسه مجلس در هالهای از ابهام قرار دارد، به گوش رسید اما باید گفت این جمله مختص این روزها نیست، او در اجلاسیه اول هم با همین لحن هشدارگونه با عارف روبرو شد و خود را گزینه جایگزین عارف معرفی کرد.
کواکبیان در انتخابات هیئت رئیسه دائم اجلاسیه اول زمانی که دید عارف بعد از شکست در هیئت رئیسه موقت به رقابت دوباره تن نمیدهد، حرفش را عملی کرد. او به عنوان تنها رقیب لاریجانی پا به عرصه گذاشت و در لحظات آخر از رجزخوانیهایش منصرف شد اما به دلیل آنکه اخذ رأی شروع شده بود، انصراف او ثبت نشد و به جایش تنها 11 رأی موافق برایش به یادگار ماند.
سال آخر معادلات در هیات رییسه تغییر میکند؟
سال آخر انتخابات هیئت رئیسه مجلس معادلات را برای نمایندگان پیچیدهتر کرده است، چرا که برد و باخت در این رقابت شاید آخرین فرصت برای نشان دادن قدرت سیاسی و فراکسیونیشان در پارلمان باشد. به همین دلیل باید تا لحظات آخر خیره به صندلی شماره یک مجلس ماند و دید که قدرت فراکسیونها و کاندیداهایشان در برابر تجربه و وزنه سنگین لاریجانی مجبور به عقب نشینی خواهد شد یا صندلی ریاست بعد از یازده سال به کسی دیگر تقدیم میشود.
منبع: خبرانلاین