پس از کنارهگیری رهبر حزب سوسیال دموکرات آلمان بسیاری میپرسند مشکل این حزب مردمی بزرگ چیست؟ سوسیالدمکراتهای آلمان در دفاع از حقوق کارگران پیشرو بودهاند. این حزب حالا با یکی از سختترین بحرانهای خود روبروست.
آندریا نالس نخستین زنی بود که به رهبری حزب سوسیال دموکرات آلمان رسید. این حزب که سال ۱۸۹۰ میلادی تأسیس شد، پرسابقهترین حزب مردمی آلمان است که با چهرههای نامداری چون ویلی برانت، صدراعظم دوران جنگ سرد، نقشی تأثیرگذار در تاریخ دمکراسی آلمان داشته است.
آخرین رهبر این حزب، آندریا نالس ۴۸ ساله که وعده داده بود حزب سوسیال دمکرات را دوباره به اوج برمیگرداند، یکشنبه ۱۲ خرداد (دوم ژوئن) در نامهای سرگشاده خطاب به اعضای حزب خودد نوشت: «من از حمایت لازم برای انجام وظایفم به عنوان رهبر حزب برخوردار نیستم و به همین علت کنارهگیری میکنم.»
حقیقت انجاست که آندریا نالس در پی یک جنگ قدرت درون حزبی، یک سال پس از آنکه به رهبری حزب رسید از این مقام کنارهگیری کرد و تمامی پستهای خود از جمله ریاست فراکسیون حزب در مجلس را هم کنار گذاشت.
سوسیال دمکراتها حال در بدترین وضعیت تاریخ خود قرار دارند. آخرین نظرسنجی سراسری در آلمان حاکی از آن است که تنها حدود ۱۶ درصد رأیدهندگان در این کشور از سوسیال دموکراتها حمایت میکند. در سالهای اخیر غیر از زیگمار گابریل که همزمان با رهبری حزب، وزیرخارجه پیشین آلمان هم بود، هیچ کدام از رهبران سوسیال دمکراتها بیشتر از پنج سال دوام نیاوردهاند.
با این حال برای بسیاری روشن است که مشکل سوسیال دمکراتها، رهبری این حزب نیست. اولاف بونکه، تحلیلگر و مشاور سیاسی به دویچهوله میگوید: «رأیدهندگان ۱۵ سال است که از خود میپرسند انتخاب سوسیالدمکراتها چه سودی برای آنها دارد. اما هیچکس پاسخی برای این سوال ندارد.»
بونکه معتقد است سوسیالدمکراتها از لحاظ تاریخی، همیشه توانستهاند روی آراء طبقه ساده کارگر حساب کنند. آنها چندین دهه برای بهبود وضعیت اتحادیههای کارگری قوانین کار، آموزش بیشتر و بهرهمندی بیشتر طبقه کارگر از رفاهاجتماعی تلاش کردند. اما حال از هر دو آلمانی یکی به طبقه متوسط تعلق دارد و جمعیت رأیدهندگان سنتی سوسیالدمکراتها کوچکتر شدهاست .
اصلأ چه نیازی به سوسیال دمکراتهاست؟
آلمان علیرغم پیشرفت چشمگیر در بسیاری از زمینهها هنوز مشکلات اجتماعی بسیاری دارد. بر اساس استانداردهای این کشور یک شهروند از هر پنج شهروند آلمان در معرض فقر و عدم حضور در فعالیتهای اجتماعی و گروهی (مثل رفتن به تئاتر یا سینما) قرار دارد.
از هر ده نفر یکی به دلیل پرداخت اجاره خانه تحت فشار است. این شهروندان به جای حزب سوسیالدمکرات در انتخابات به حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان رأی میدهند.
تورستن فاس، کارشناس علوم سیاسی و استاد دانشگاه آزاد برلین به دویچهوله میگوید: «حزب سوسیال دمکرات آلمان در سالهای اخیر بخش قابل توجهی از اعتبار خود را از دست داده است.»
فاس معتقد است این حزب به دلیل مشارکت با حزب دمکرات مسیحی در ائتلاف دولت آلمان همواره مجبور بوده با سیاستهای دولت تفاهم نشان دهد و نتوانسته وعدههای انتخاباتی خود را تمام و کمال عملی کند.
آغاز پایان یک حزب مردمی کجا بود؟
بسیاری بر این باورند که آخرین ائتلاف سوسیالدمکراتها با احزاب دمکرات مسیحی و سوسیال مسیحی آلمان برای تشکیل دولت کنونی، آغاز پایان سوسیالدمکراتها بود. این حزب که در انتخابات پارلمانی آلمان با شکستی فاجعهبار تنها ۲۰ درصد آرا را کسب کرد، بار دیگر با حزب آنگلا مرکل برای تشکیل دولت به توافق رسیدند.
سوسیال دمکراتها در جریان مبارزات انتخاباتی وعده داده بودند که برای افزایش جقوق بازنشستگی، حمایت از حقوق مستاجرین، حمایت از افرادی که از اعضای سالمند و بیمار خانواده حمایت میکنند و همینطور برای افزایش حداقل دستمزد کارگران تلاش میکنند. آنها اما موفق نشدند وعدههای انتخاباتی خود را در دستور کار دولت قرار دهند.
برخی دوره ریاست سوسیال دمکراتها بر دولت آلمان یعنی زمان صدراعظمی گرهارد شرودر در فاصله سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ را زمان آغاز سقوط سوسیالدمکراتها میدانند.
اولاف بونکه میگوید: «طرح شرودر که به طرح ۲۰۱۰ مشهور است از آن زمان بحثبرانگیز بود. هدف این طرح، آزادسازی بازار کار (کاهش حق و حقوق کارمندان و کارگران) و کاهش مزایای دولتی بود.»
با این حال سوسیال دموکراتهای آلمان تنها حزبی نیستند که در سالهای اخیر رأیدهندگان خود را از دست دادهاند.
در فرانسه، فهرست نمایندگان حزب سوسیالیست در انتخابات اروپا تنها شش درصد رأی آورده است. در اتریش سوسیال دمکراتها از دولت خارج شدند و حتی در سوئد، کشوری که حزب سوسیال دموکرات در آن همواره بزرگترین حزب مردمی بود، محبوبیتش به کمتر از ۳۰ درصد رسیده است.
اولاف بونکه معتقد است در سطح اروپا مشکلات بسیاری وجود دارد که احزاب سوسیال دمکرات میتوانند روی آنها دست گذارند و رأی دهندگان را به خود جلب کنند، اما آنها باید استراتژی کنونی خود را تغییر دهند.
او میگوید: «بحث بر سر این است که یک موضوع چطور باید عرضه شود.» به عقیده بونکه در این میان، بحث انتخابات فرد مناسب برای معرفی سیاستهای حزب هم اهمیت بسیاری دارد.
پرسش اینجاست که این فرد مناسب برای حزب سوسیال دمکراتآلمان کیست؟
از آن گذشته این حزب باید تصمیم بگیرد که آیا در ائتلاف دولت آلمان باقی میماند یا به همکاری خود با احزاب محافظهکار پایان میدهد. اولافبونکه معتقد است سوسیال دمکراتها باید به موقعیت اپوزیسیون بازگردند، تا بتوانند برای کسب بخشی از اعتبار از دست رفتهشان تلاش کنند.
بونکه میگوید: «کسی چه میداند شاید آنها در این صورت بتوانند در انتخابات آینده با احزاب چپ و سبزها ائتلاف دولتی تشکیل دهند.»