سازمان تامین اجتماعی باز هم کم آورده است. این را می توان به سادگی از سخنان مدیران آن دریافت. این دفعه اما، خطاب مدیران، به مردم است. آنها می گویند برخی از مردم و اعضای خانواده بزرگ تامین اجتماعی، با ترفند و نیرنگ، به دنبال دوشیدن این سازمان هستند. سخنانی که به نظر می رسد ماجراهای زیادی پشت سر خود دارد.
از جمله این مدیران، سرپرست تامین اجتماعی است که به ازدواج دختران جوان با مستمری بگیران تامین اجتماعی اعتراض کرده و گفته چرا باید دختران جوان به عقد مستمری بگیران سالخورده دربیایند تا پس از مرگ آنها، حقوق و مستمری دریافت کنند.
محمدحسین زدا سرپرست سازمان تامین اجتماعی درباره گرفتن مستمری بیمه شدگان کهنسال توسط بیوه های جوان آنان گفته: برخی دختران جوان به عقد مستمریبگیرانی که سن بسیار بالایی دارند و احتمال فوتشان زیاد است، در میآیند تا پس از فوت آن فرد، موفق به دریافت مستمری سازمان شوند.
این سخنان به اندازه ای عجیب است که بعید به نظر می رسد با هدف جلوگیری از ضرر و زیان سازمان تامین اجتماعی به عنوان صندوق و سرمایه ای بین نسلی که سرمایه های آن متعلق به نسل های آینده است، بیان شده باشد، چون برد تبلیغاتی این سخنان، بیش از آنکه درباره حجم ازدواجهایی از این دست باشد، نام زدا را برای نشستن روی صندلی مدیرعاملی تامین اجتماعی، برجسته می کند. صندلی ای که ماههاست پس از تصادف و فوت مرحوم تقی نوربخش، بلاتصدی باقی مانده است.
به نظر می رسد زدا تلاش می کند تا به رئیس جمهور و وزیر کار اثبات کند توان مدیریت سازمان تامین اجتماعی را دارد، مانند اینکه او از رکوردشکنی اخذ حق بیمه از بیمه شدگان در امسال خبر داده و گفته: این رکوردشکی در شرایط نامناسب اقتصادی واحدهای تولیدی از جمله تشدید بی سابقه تحریم های ظالمانه، رکود اقتصادی، تعطیلی ارادی و غیر ارادی واحدهای صنعتی به ویژه در مناطق سیلزده به دست آمده است.
حمله رسانه ای به مستمری بگیران
با این وجود، به نظر می رسد سخنان برخی مدیران تامین اجتماعی بوی آن می دهد که این سازمان تلاش دارد تا از پرداخت حقوق قانونی بیمه شدگان و بازماندگان آنها را به شکل های مختلف، شانه خالی کند. از جمله سخنان ناهید حیدری مدیرکل تأمین اجتماعی غرب تهران در این باره جالب توجه است که به خبرنگاران گفته بود: درباره مستمری اناث فرد متوفی تخلفاتی را در این بخش شاهدیم. طبق قانون در صورتی که دختری ازدواج نکرده باشد میتواند از مستمری پدر متوفی خود استفاده کند، اما وقتی ازدواج کرد از شمول پدر و مادر خارج میشود. به همین علت، عدهای مبادرت به طلاق صوری میکنند تا بتوانند از این مستمری استفاده کنند، در حالی که حق بیمه تأمین اجتماعی و مستمری آن، حق بیمه شدگان و حق الناس است و بار معنوی دارد. به لحاظ وجدانی هم صحیح نیست حق بیمهای که متعلق به فرد دیگری است را به صورت صوری استفاده کنند.
نکته اینجاست این مدیر تامین اجتماعی از مردم خواسته درباره شناسایی طلاقهای صوری، تامین اجتماعی را یاری کنند. او گفته: علاوه بر بازرسان تأمین اجتماعی، مردم هم در حکم بازرسان ما هستند. مردم به ما اطلاع دهند، به محض آنکه گزارشی بر این اساس به دستمان برسد و به این جمع بندی برسیم که طلاق صوری انجام شده، مستمری را قطع میکنیم و از تاریخی که بدانیم من غیرحق مستمری پرداخت شده، فرد باید آن را برگرداند.
حتی پیش از او هم ناصر ملک نژاد عضو هیات مدیره کانون بازنشستگان تهران گفته است برخی از زنها ترجیح می دهند از همسرانشان طلاق بگیرند و بعد صیغه ۹۹ ساله شوهرانشان شوند تا از مستمری تامین اجتماعی پدر خود برخوردار شوند.
او گفته: طلاقهای صوری به یک آسیب اجتماعی تبدیل شده و چنانچه برای آن چارهاندیشی نشود، سازمان تامین اجتماعی را در مرز نابودی قرار میدهد اما متاسفانه مسئولان تامین اجتماعی گوش شنوایی ندارند.
حملات رسانه ای از این دست علیه مستمری بگیران تامین اجتماعی که در چهارچوب قانون، اقدام به استیفای حقوق خود می کنند، در ماههای اخیر شدت بیشتری گرفته است. کار حتی به جایی رسیده که یکی از مدیران تامین اجتماعی گفته بیشتر درآمد این سازمان، خرج مستمری بگیران می شود.
علی اصغر محمودی مدیرکل تامین اجتماعی مازندران اعلام کرده: حدود ٨٠ درصد از درآمد تامین اجتماعی صرف پرداخت حقوق مستمری بگیران می شود و این مخارج باعث کسری بودجه نجومی در تامین اجتماعی شده است.
واقعیت این جاست که زیر پوست این سازمان، جنگ و دعوای حقوقی شدیدی بین مردم و کسانی که یک عمر حق بیمه به این سازمان پرداخته اند و قوانینی که سنگ اندازی میکنند در جریان است.
چرا تامین اجتماعی اینقدر شاکی دارد؟
تامین اجتماعی دارای شاکیان بسیاری در بین شهروندان و سهامداران خود یعنی کارگران و کارفرمایان و خانواده آنهاست. اواخر فروردین ماه ۹۸ محمد بهرامی، رئیس دیوان عدالت اداری در گفتوگو با خبرگزاری صدا و سیما، آمار شکایتهای مردمی به این دیوان را اعلام کرد. وی در رابطه با بیشترین شکایات مردمی واصله به دیوان عدالت اداری گفت: «سال گذشته بیشترین شکایات از سازمان تأمین اجتماعی با ۳۵ هزار و ۹۳۰ دادخواست بوده و پس از آن وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با ۳۱ هزار و ۹۷۰ دادخواست و سازمانها و دستگاههای زیرمجموعه ریاست جمهوری با ۱۳ هزار و ۹۰۴ پرونده در صدر شکایات بودهاند».
همچین در شهریور ماه سال گذشته حجت الاسلام والمسلمین کرمی، رئیس کمیسیون تخصصی بیمه، کار و تأمین اجتماعی دیوان عدالت اداری، اعلام کرد در تیرماه ۹۷ تعداد ۵۶۹۸ فقره شکایت از سازمان تأمین اجتماعی در دیوان به ثبت رسیده است و تعداد ۱۳۴ پرونده از اداره کار و ۹۳۷ پرونده از سازمان تأمین اجتماعی در همین ماه مختومه شده است.
این در حالی بیان شده که به نظر می رسد تامین اجتماعی با یک نهاد بزرگ دیگر هم سر دعوا دارد ولی توان گرفتن طلب خود را از این نهاد ندارد: دولت!
واقعیت اینجاست که دولت، رقم نجومی و بسیار کلانی را به تامین اجتماعی بدهکار است و شواهد نشان می دهد چون مدیران این سازمان از سوی دولت منصوب می شوند، توان گرفتن مطالبات سهامداران تامین اجتماعی از دولت را ندارند، دلیل آن هم آشکار است، به محض جدیت مدیران تامین اجتماعی در گرفتن حق و حقوق بیمه شدگان، احتمال برکناری آنها بالا می رود.
دیماه سال گذشته، محمد شریعتمداری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بدهی واقعی دولت به تامین اجتماعی را ۱۵۰ هزار میلیارد تومان عنوان کرد و گفت: بدهیها به تایید سازمان حسابرسی رسیده است. اسفندماه پارسال هم علی دهقان کیا رئیس کانون کارگران بازنشسته و مستمری بگیران تامین اجتماعی تهران گفت: مبلغ بدهی دولت به تامین اجتماعی ۱۸۲ هزار میلیارد تومان تا سال ۹۶است و این مبلغ در سال ۹۷ به بالای ۲۰۰ هزار میلیارد تومان رسید.
این ارقام درشت نشان می دهد وقتی سازمان تامین اجتماعی، کم می آورد و توانی برای گرفتن حقوق بیمه شدگان از نهاد بزرگ دولت ندارد، طبیعی است به سراغ مستمری بگیرانی برود که توان دفاع از خود ندارند، زمانی طلاق گرفتن آنها را صوری بخواند و اخیرا هم به ازدواجشان، ایراد بگیرد.
ولی دلیل کم آوردن تامین اجتماعی فقط عواملی مانند رکورد اقتصادی، حقوق مستمری بگیران و بدهی عظیم دولت نیست، بلکه ماجرای اصلی درباره «فساد» در این سازمان بزرگ و کارتل های اقتصادی زیر مجموعه آن است.
فساد عظیم در تامین اجتماعی
واقعیت اینجاست که تامین اجتماعی و سازمانهای اقتصادی وابسته به آن از جمله هولدینگ شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی، استعداد زیادی در بروز فساد دارند و البته این فساد، مختص امسال و پارسال نیست، ولی در دوره هایی مانند دولتهای نهم و دهم که مدیران فسادپروی در نظام سیاسی کشور مستقر شده اند، اعلام فساد در تامین اجتماعی هم چشمگیر بوده است.
تامین اجتماعی به دلیل آنکه پول بسیار هنگفتی در آن جا به جا می شود و نظارت درست و درمانی هم روی مخارج آن نیست، همواره مستعد فاجعه فساد بوده است. اخبار متعددی از فساد کوچک مقیاس کارمندان در شهرهای کوچکی مانند اراک گرفته تا فسادهای چندهزار میلیاردی و سیستماتیک که مجلس در کشف آن سنگ تمام گذاشت، همواره در رسانه ها منتشر شده است.
ماجراهای متعدد رسوایی های مالی بزرگ در تامین اجتماعی به اندازه ای زیاد است که نوشتن آن مثنوی هفتاد من کاغذ می شود، ولی آیا این مفاسد مالی تمام شده است؟ با وجودی که در آذرماه سال گذشته تحقیق و تفحص مجدد از تامین اجتماعی کلید خورد ولی همچنان تحقیق و تفحص از تامین اجتماعی روی کاغذ مانده و خبری از آن نیست.
در راس سازمانهای اقتصادی تامین اجتماعی، هولدینگ شستا (شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی) قرار گرفته است که اقتصاد بسیار بزرگی دارد. در برآورد حجم اقتصادی این سازمان همین بس که اخیرا حسین محمدی مدیر روابط عمومی شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی گفته است: این شرکت با حدود ۴۲ میلیون نفر عضو در عرصه های مختلف اقتصادی کشور فعال است و شستا سالانه حدود چهار هزار میلیارد تومان درآمد دارد.
این سازمان عریض و طویل از دیرباز، محل پرورش فساد اداری و اقتصادی زیادی بوده است. حتی محمدرضوانی فر، مدیرعامل شستا هم در مراسم معارفه خود از فساد فزاینده در شستا انتقاد کرده و گفته: عدهای متصور هستند که نام شستا مترادف با فساد است. ما باید این تصویر را اصلاح کنیم تا بتوانیم سیاستهای خود را پیاده کنیم. من همینجا در پیشگاه آقای شریعتمداری و سایر دوستان قسم می خورم که پیگیر پروندههای حقوقی باشم و با تمام جدیت از ابزارهای حقوقی استفاده کنم. ما نمیتوانیم به راحتی از کنار کسانی که پول شستا را می خورند بگذریم.
آیا این قول و قسم ها را می توان سرآغازی برای مبارزه با فساد در تامین اجتماعی و سوپرشرکتهای چندهزار میلیاردی آن دانست؟ واقعیت این است که یکی از سرمنشاءهای فساد مالی، فساد اداری و به بیان دیگر پارتی بازی است. آمار و اطلاعات انتصابات اخیر در شستا به خوبی نشان می دهد نورچشمی ها و آقازاده هایی که در دوره جدید در شرکتهای زیرمجموعه شستا، صندلی مدیریتی گرفته اند، آنچنان کم هم نیستند.
پیش از انتصاب رضوانی فر، رضا نوروز زاده مدیرعامل وقت شستا در یک گفتگوی تلویزیونی درباره تخلف بزرگ دو هلدینگ اقتصادی یعنی شرکتهای زیرمجموعه شستا و هلدینگ خلیجفارس توضحی داد و تلویحا این تخلفات را پذیرفت ولی خطاب به مجری برنامه و ابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس که در استودیو بود، گفت: این تخلفاتی که اشاره کردید اداری است ولی بهگونهای گفته شد که مردم فکر میکنند تخلفات مالی است!
به نظر می رسد نگاه مدیران تامین اجتماعی و مجموعه های اقتصادی آن به مقوله جلوگیری از حیف و میل اموال سازمان و پرداخت قانونی به بیمه شدگان و خانواده آنها، زاویه عجیبی دارد. در یک سو، از تخلفات برخی مدیران و نورچشمی ها اغماض می شود و در سوی دیگر، حتی از دادن «حق طلاق و حق ازدواج» به مردم با بیان اینکه طلاقها و ازدواجها صوری و تخلف است، جلوگیری می کنند تا مبادا مستمری به دختران یا بیوه های کارگران بدهند.