محمود احمدینژاد همچنان در سودای قدرت است. حتی اگر اپوزیسیونترین فرد در داخل کشور باشد باز هم فکر میکند که آن قدر حامی دارد که صلاح نیست از انتخابات دور بماند. یک روز انتخابات ریاستجمهوری و امروز انتخابات مجلس.
احمدینژاد به بهارستان چشم دوخته است؟
در میان خوف و رجای اصلاحطلبان برای ورود به انتخابات و سرگردانی اصولگرایانی که هنوز نمیدانند این بار هم همای وحدت بر شانههایشان مینشیند یا نه، محمود احمدینژاد گاه و بیگاه سرکی در دنیای سیاست میکشد. البته نه بیانیهای علیه قوه قضاییه صادر کرده و نه عکس و فیلمی از مراسم بدرقه دو یار زندانیاش نشر داده است. او این بار رسانه خارجی را محفل اظهار نظر دیده تا هم ترامپ را مرد عمل بنامد و هم از ضرورت مذاکره ایران و آمریکا بگوید.
اما این تنها خبر احمدینژادی این روزها نیست، اگر خبر عجیب سکته مغزی بقایی را هم که هنوز صحت و سقم آن مشخص نشده فاکتور بگیریم، روز گذشته انتشار یک لیست انتخاباتی در فضای مجازی باز هم احمدینژاد را وارد فضای خبری کرد.
در فاصله ۸ ماه مانده تا انتخابات مجلس یازدهم دو لیست منتسب به احمدینژاد منتشر و گفته شد یکی با عنوان «زندهباد بهار» به سرلیستی بهمن شریفزاده و دیگری با نام «مهر عدالت» به سرلیستی عبدالرضا شیخالاسلام قرار است وارد رقابتهای ۹۸ شوند.
هرچند این لیستها که دیروز در فضای مجازی منتشر شده، بلافاصله از سوی بهمن شریفزاده یکی از اندک یاران باقیمانده احمدینژاد تکذیب شد اما فراتر از تکذیب یار احمدینژاد نمیتوان از نظر دور داشت که احمدینژاد و احمدینژادیها این روزها نیمنگاهی به بهارستان و نیمنگاهی دیگر به فضای کلی جامعه دارند تا باز هم اگر فضا را برای عرض اندام انتخاباتی مناسب دیدند وارد گود رقابت شوند. اما اگر اظهارات شریفزاده را حمل بر صحت بگیریم که لیست منتشر شده مربوط به چند سال قبل است، سوال این است که آیا احمدینژاد به اندازه همان چند سال قبل در اطرافش کسانی را دارد که نه یک لیست که با دو لیست وارد انتخابات شود؟
کدام یار؟ کدام لیست؟
با رد صلاحیت احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶، حملاتش به ارکان نظام هم تشدید شد. این حملات که بیشتر ناشی از داغی بود که از بازداشت دو یار غارش یعنی بقایی و مشایی بر دلش مانده بود، برخی دیگر از شیفتگان و همراهانش را که تا آن روز در کنارش بودند، هم راند و دورش خلوتتر از قبل شد. چه آن که پیشتر هم ۴۳ نفر از دولتمردانی که روزی خط قرمز محمود احمدینژاد بودند و کسی قادر به نازکتر از گل گفتن به آنان نبود، وقتی رفتارهای او را دیدند در بیانیهای از رییس خود تبری جستند و هر یک دنباله کار خود گرفته بودند.
بخش عمدهای از آن همراهان روزهای دور احمدینژاد علم یکتا و بعد هم جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب) را بالا بردند و به تنها چیزی که فکر نمیکرده و نمیکنند، همراهی و حمایت محمود احمدینژاد است.
عدهای دیگر نیز ترجیح میدهند زیر علم حزب و تشکیلات خود سینه بزنند تا این که گرد فردی حلقه بزنند که محال است مانند گذشته تز پوپولیستی او پاسخگو باشد. مهمتر از همه این که از میان اعضای جبهه پایداری هم که روزی عاشق سینهچاک محمود احمدینژاد بودند، کسی دیگر دل به او نبسته یا علنا ابراز حمایت از او نمیکنند. هر چند تک و توک هستند کسانی در جمع پایداریها که هنوز احمدینژاد این روزها را احمدینژاد آنروزها میدانند.
حال محمود احمدینژاد اگر بهمانند انتخابات مجلس قبل قصد و عزم ورود به انتخابات مجلس را هم کرده باشد با کدام عِده و عُده قرار است لیستی را بسته و پای آن را امضا کند؟ به فرض تصمیم او به ماندن در خارج از گود و همراهی و حمایت از نزدیکان خود برای ورود به مجلس، او چه کسی را دارد که نماینده خود در پارلمان کند؟ پُر کردن دو یا حتی یک لیست، یعنی این که محمود احمدینژاد همین حالا باید ۳۰ تا ۶۰ نفر را در چنته و کنار خود داشته باشد. این در حالی است که به راحتی میتوان اصحاب او را با کمک انگشتان دو دست شمرد.
بقایی و مشایی که تنها باقیماندگان از دسته عاشقان و مشتاقان احمدینژاد محسوب میشوند، هر دو در زندان هستند و به فرض آزادی هم با کدام صلاحیت خواهند توانست از شورای نگهبان مُهر تایید بگیرند؟ عبدالرضا شیخالاسلام که زمانی وزیر کار محمود احمدینژاد بود و تا مدتها پس از پایان ریاستجمهوری او نیز جز حلقه نزدیکان او به حساب میآمد، همچون بسیاری دیگر از دولتمردان کابینه دهم، او نیز مدتی است از نظرها پنهان شد؛ آنچنان که دیگر چندان خبری از الهام و ثمره هاشمی و حتی تمدن هم در اطراف احمدینژاد نیست.
بهمن شریفزاده هم که سرلیست دیگر فهرست انتخاباتی منتسب به او بود، چقدر شانس عبور از شورای نگهبان و چقدر شانس رایآوری دارد؟ تقریبا هیچ. جوانفکر و داوری هم که از مریدان این روزهای او هستند آیا با پروندههای قضایی که دارند قادر به گرفتن تایید صلاحیت از شورای نگهبان هستند؟ حتی اگر این چند یار همیشه همراه را کنار بگذاریم آیا احمدینژاد که نه تشکیلات حزبی و سیاسی دارد و نه تشکیلات حزبی و سیاسی حاضر است از او حمایت کند توان بستن لیستی چهرهمحور برای انتخابات ۹۸ را دارد؟
تنها یک راه باقی میماند و آن این که محمود احمدینژاد با چهرههای ناشناختهای که بیشتر حامیان مردمی او هستند وارد رقابت شود. چهرههای ناشناختهای که تنها بتوانند لیستپرکن باشند، چه عایدی برای رییس دولتهای نهم و دهم دارد. آیا چیزی غیر از باخت را نصیب او خواهد کرد؟