همه دوست داریم زندگی را به بهترین شکل ممکن سپری کنیم. دوست داریم در حالی به دوران کهنسالی میرسیم که کوهی از موفقیتها و شادیها را پشت سر گذاشته باشیم. برای همین، جای تعجب نیست اگر بگوییم زندگی به شکل دلخواه یکی از آرزوهای همگانی است.
با علم به راهها و ابزارهای رسیدن به چنین هدفی، هر کسی میتواند مطابق میلش به استقبال زندگی برود.
فردریش شیلر: «زندگی شیرین است. انسانها با دست خودشان این شیرینی را تلخ میکنند.»
راز اول داشتن زندگی دلخواه: انتخاب هدف و تمرکز روی آن
"در تولد ما پدر و مادر نقش اصلی را دارند، اما راه زندگی خودت را خودت باید انتخاب کنی. "– آندرسن
طبیعی است برای داشتن زندگی دلخواه لازم است هدفی برای خودمان داشته باشیم. در این راستا باید دقیق و هوشمندانه عمل کنیم. چون قرار است مسیر زندگیمان مشخص شود.
بنشینید و اهدافتان را سبکوسنگین کنید. اولویتهایتان کدامها هستند؟ چه استعدادهایی دارید که به کمکتان میآید؟ کدام مسیر زندگی برایتان جذابتر و زیباتر به نظر میرسد؟
کسی که در چند زمینه استعداد دارد بهتر است یک الی دو عدد از زمینهها را انتخاب کند. عمر آنقدر طولانی نیست که بتوانیم به همه چیز رسیدگی کنیم.
از طرفی، قدرت این را نداریم تا انرژیمان را صرف کارهای متعدد زیادی کنیم. بهخاطر داشته باشید تمرکز روی هدف دلخواه نتیجه بهتری در بر دارد و رسیدنمان به قلۀ موفقیت را تضمین میکند.
به سوی کمال پیش بروید، ولی کمالگرا نباشید. کمالگرایی چشمانتان را روی موفقیتهای کوچک میبندد. موفقیتهایی که دیگران غبطۀ آنها را میخورند. تاریخ میتواند معلم خوبی در این راه باشد.
"از گذشته دیگران برای زندگی خود استفاده کن. "– ویکتور هوگو
راز دوم داشتن زندگی دلخواه: اضافه کردن مقداری چاشنی خودخواهی به اهدافتان
"تنها راه به وجود آوردن تغییرات مستمر در زندگی داشتن یک هدف دراز مدت است. "– آنتونی رابینز
اهدافتان را مشخص کردید و آنها را با استعدادهایتان منطبق کردید. در این مسیر، لازم است اندکی خودخواهی هم بهخرج داد. همه میدانیم که والدین اولین کسانی هستند که میخواهند برای فرزندانشان مسیر زندگی را انتخاب کنند. از بچگی تا زمانی که به نوجوانی میرسیم چه خوابها و آرزوهایی که برایمان ندیدهاند. اما آیا هر فرزندی توانایی و میل برآورده کردن این خواستهها را دارد؟
باید به این قضیه از زاویهای تازه نگاه کرد. بهجای اینکه اجازه دهیم آنها مسیر راه را برایمان مشخص کنند، با مشورت گرفتن از خودشان و همچنین مشاوران مسیرمان را تعیین کنیم. این مشورت باید فقط به گذاشتن گزینهها پیش روی شما خلاصه شود. تصمیم آخر به عهدۀ خودتان است.
اینجاست که بدون هر گونه فشار و استرسی بهتر میتوانید مسیر را تعیین کنید. همیشه که نمیتوانیم هر چیزی را توضیح دهیم.
همانطور که صادق هدایت نویسنده قرن معاصر در آثارش میگوید: «احساسات و چیزهایی هست که نمیشود به دیگران فهماند و نمیشود حتی بیانشان کرد. آدم را مسخره میکنند. هر کسی مطابق با افکار خودش دیگری را قضاوت میکند.»
راز سوم و چهارم داشتن زندگی دلخواه: مثبت بیندیشید و اعتمادبهنفس داشته باشید
قرار نیست همه راه هزارساله را یک شبه طی کنند. عینک خوشبینی به چشم بزنید و با نگاه به هدف، مسیر را طی کنید. قرار نیست حالا که هدف و مسیر تعیین شده است همه چیز مثل قطعات پازل بهزیبایی کنار هم چیده شوند.
در این مسیر، مشکلاتی پیش رویمان سبز میشود و ما را از ادامه راه باز میدارد. موضوع مهم این است که نگذاریم برای همیشه زمینگیر شویم.
مثبتنگری باعث میشود موفقیتهای کوچکمان را با ارزش بدانیم. دست از تلاش بر نداریم. پیوسته نقشهمان را مرور کنیم و هرگز دلسرد نشویم.
اعتمادبهنفس سپر شما در برابر شکستهاست. قرار نیست که تا زمین خوردید دست از دوچرخهسواری بردارید. با این خصلت، هر شکست و زمین خوردنی را به پلههایی جهت رسیدن به موفقیت بدل میکنید. در این مطلب میتوانید چند روش برای بالا بردن اعتماد به نفس را مطالعه کنید.
اعتمادبهنفس را باید مهارت دانست و آن را در کتابها جست. این خصلت اجازه نمیدهد حتی یک لحظه فکر کنیم در رسیدن به یک زندگی خوب ناتوان هستیم. بلکه در مواجه با در بسته، کافی است نقشه و مسیرمان را تغییر دهیم.
راز پنجم و ششم داشتن زندگی دلخواه: به استقبال تغییر بروید و امیدوار باشید
اگر از غالب مردم عادی بپرسید بزرگترین ترسشان در داشتن یک زندگی دلخواه چیست؟ به احتمال زیاد میگویند «تفییر». بله، همگی دوست داریم به اهداف و خواستههایمان برسیم، ولی در ناخودآگاه وجودمان از تغییر میترسیم.
طبیعی است که تغییر کردن ناخوشایند باشد. تغییر سبب میشود چیزهایی را که دوست داشتیم کنار بگذاریم. کارهایی انجام دهیم که برایمان تازگی دارند. کارهایی که نیازمند صرف انرژی بیشتری است. تغییر ما را از کنج خلوتمان بیرون میکشد و سوپی از سختیها و تلخ کامیها را جلویمان میگذارد.
ولی مگر میشود بدون تغییر به موفقیت رسید؟ اصلا این چه زندگی دلخواهی است که بدون هر گونه موفقیتی بهدست میآید؟ ترس را باید کنار گذاشت و با تغییر کنار آمد.
هر چقدر با تغییر بیشتر کنار بیاییم و آن را قبول کنیم، سرعتمان چند برابر میشود. رسیدن به زندگی دلخواهمان دستیافتنیتر میشود. حتی در صورت دیر شدن، لااقل کولهباری از تجربه را در بین راه کسب میکنیم.
امید است که انسان را زنده نگه میدارد. امید به رسیدن به خواستههایمان، امید به آیندهای روشن امید به اینکه سختیها خواهد گذشت و میشود دوباره لبخند زد.
در مسیر دستیابی به زندگی دلخواهتان امید را سوخت موتورتان انتخاب کنید. این را هم بدانید که اگر امید نبود، هیچکدام از موفقیتهای بشر تحقق نیافته بود. پس شما هم با داشتن هدف، نقشه راه و اراده، سوار بر اسب امید شوید و به جلو پیش برانید. پیشنهاد ما این است که برای موفقیت در زندگی و خودشناسی بیشتر مطالعه کنید و یکی از بهترین کتابهایی که میتوانید در این زمینه بخوانید کتاب شفای زندگی است که فایل صوتی آن نیز در سایت فیدیبو موجود است.
ما هم امیدواریم با رعایت موارد مذکور و مسایلی که در طول این تجربه کسب میکنید، هر چه زودتر شاهد موفقیت و رسیدن به زندگی دلخواهتان باشید.
در پایان، شعری از مولوی در مورد امیدواری در زندگی را با هم بخوانیم:
گرچه هیچ نشانه نیست اندر وادی
بسیار امیدهاست در نومیدیای دل مبُر امید که در روضهی جان
خرما دهی ار نیز درخت بیدی