عموما به کودکی، کودک کار گفته میشود که مشغول به فعالیتی باشد که برای سلامت فیزیکی، روانی، اجتماعی، اخلاقی و شخصیتی وی مضر بوده و با تحصیل کودک تداخل داشته باشد. با این تعریف میتوان متوجه تعداد زیادی از کودکان شد که امروزه در شهرهای بزرگ از جمله تهران، مشهد و اصفهان مشغول به کار هستند.
بنابر اطلاعات بدست آمده از نتایج پژوهشهای اجتماعی در تهران و در حوزه کودکان کار مشخص شده که این کودکان بر اثر مشکلات مالی خانواده در تأمین هزینهها ناگزیر به کار شده و غالباً در قالب گروههایی ساماندهی میشوند که تحت نظارت فرد یا افرادی بزرگتر بوده و در معرض آسیبهای فراوانی قرار دارند.
اخیرا نیز شاهد اقدامی از سوی شهرداری به منظور ساماندهی بهتر این کودکان شاهد هستیم که این اقدام واکنش های بسیاری از سوی سازمان های غیر دولتی و اعضای کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران مبنی بر نادرست و ناکارآمد بودن و بازگشت دوباره کودکان به سطح خیابان در پی داشته است. اما اینکه اصل این ماجرا چیست و چرا این این کار یک دور باطل و ناکارآمد شناخته می شود، سبب شد با فاطمه قاسم زاده، رییس هیات مدیره شبکه یاری کودکان کار به گفت وگو بنشینیم.
آمار تقریبی در خصوص کودکان کار
قاسم زاده در خصوص آمار تقریبی کودکان کار گفت: آماری در خصوص کودکان کار که دقیق باشد، نداریم. ما سازمان های غیر دولتی بطور کلی به آمار دسترسی نداریم. اما بر اساس آخرین تحقیقی که توسط گروهی در جلسه22 خرداد در روز جهانی کودک مطرح شد، تعداد کودکان کار به رقمی حدود 1 میلیون و 600 نفر می رسد.
وی افزود: کودکان کار در خیابان تنها بخشی از کودکان کار هستند. ما کودکان کار در مراکز مختلف داریم. برای مثال در اماکن مختلف، کارگاه ها، مزارع و ساختمان ها کودکانی داریم که مشغول به کار هستند. حتی کودکان و نوجوانان کولبر هم داریم. بنابراین بطور کلی کودکان کار در ابعاد وسیعی هستند و صرفا به این معنا که در خیابان باشند، نیستند. در مورد دختران حتی کارهای خانگی داریم که دیده نمی شوند. کارهای دیگر هم مثل کار در کارگاه های زیر زمینی و قالی بافی هستند که دیده نمی شوند. بنابر این به طور کلی تعدادی از این افراد در خیابان ها هستند و به چشم می آیند و تعدادی در مراکز مختلف کار می کنند و دیده نمی شوند. در حالی که کار در این اماکن در مواردی بسیار سخت تر و دشوارتر از کار در خیابان است.
دلایل کار کودکان
قاسم زاده در خصوص دلایل کار کودکان گفت: تا آنجایی که بررسی های مختلف نشان می دهند چه در سطح کشوری و چه در سطح بین المللی علت کار کودکان فقر است. منتها فقر هم در بعد اقتصادی و هم در بعد فرهنگی است.
وی افزود: برنامه هایی که برای تصمیم گیری در سطح بین المللی خصوصا از طرف سازمان بین المللی کار برای کاهش کار کودکان توصیه می شود، متکی بر کاهش فقر است. به عبارتی به عنوان یک برنامه کاهش فقر در نظر گرفته می شود. حال این کاهش فقر در کشورهای مختلف روش های مختلفی می تواند داشته باشد. ولی این برنامه در کشورهایی که با پدیده کودکان کار مواجه هستند در واقع در بالاترین سطح برنامه ریزی انجام می شوند.
قاسم زاده افزود: کاهش فقر برنامه ای است که باید از طریق سیاستگذاری و برنامه ریزی در سطح کلان صورت بگیرد. اگر در سطح کلی، برنامه کاهش فقر صورت بگیرد و برای اجرای برنامه روش های لازم مخصوص گروه های کم درآمد صورت بگیرد، طبیعتا می تواند بسیار اثر گذار باشد. همچنان که الان در کشور های آمریکای لاتین و خیلی از کشورهای دیگر برنامه های کاهش فقر بصورت های مختلف از قبیل دادن وام خرد صورت می گیرد. این موارد از اشتغال زایی برای خانواده های با دهک های پایین گرفته تا افرادی که در وضعیت نامناسب به سر می برند را شامل می شود.
وی افزود: فقر فرهنگی هم بعد دیگر این قضیه است. گاهی وقت ها فقر فرهنگی از قبیل اعتیاد منجر به واداشتن کودکان به کار شده است. هر چند بعد فرهنگی نسبت به بعد اقتصادی در سطح کم رنگ تری قرار دارد.
جمع آوری کودکان کار از خیابان ها
قاسم زاده در خصوص دلایل جمع آوری کودکان کار از سطح خیابان ها گفت: علت اصلی این کار این است که زیبایی شهر بهم می خورد و حضور کودکانی که در خیابان به کار می پردازند، به چشم می آید. در واقع مسوولین می خواهند این جنبه را رفع کنند. اگر واقعا نسبت به کار کودک در همه زمینه ها حساسیت داشتند طبیعی بود که در مورد سایر کودکان کار هم برنامه ای در نظر می گرفتند اما در این مدت یعنی در طی چند دهه فعالیتی که سازمان های دولتی مثل بهزیستی، شهرداری و... انجام دادند تنها حدود 32 بار به جمع آوری کودکان کار منجر شد و غیر از این اقدام دیگری ندیدیم.
وی افزود: وزارت کار موظف است بر مراکزی که کودکان، کار می کنند نظارت داشته باشد. اما به گفته مسوولین خود وزارت خانه به دلیل نداشتن کارشناسان کافی که وضعیت کار بچه ها را بررسی کنند، عملا نظارتی هم صورت نمی گیرد.
آسیب های مربوط به جمع آوری کودکان کار از سطح خیابان ها
قاسم زاده در خصوص سایر علت ها و آسیب های مربوط به جمع آوری کودکان کار از سطح خیابان ها گفت: در درجه اول، طرح جمع آوری کودکان کار به کسانی بر می گردد که در سطح برنامه ریزی هستند. اگر بخواهیم مثال بزنیم شورای اجتماعی کشور، فرمانداری و سازمان های دولتی در واقع وقتی تصمیم می گیرند که روش جمع آوری بچه ها را اجرا کنند علی رغم اینکه این روش 32 بار اجرا شده و اگر می خواست نتیجه بدهد در این مدت می بایست نتیجه بخش می بود، باز این کار را انجام می دهند. در حالی که ما می بینیم تعداد کودکان در خیابان روز به روز بیشتر می شود. بنابراین تصمیم گیری ها درست نیست حالا چرا درست نیست؟ زیرا ما در ارتباط با کودکان رویکردهای نامناسبی داریم. این رویکردها اگر درست نباشند منجر به برخوردهای نادرست می شوند.
وی افزود: یک رویکرد، رویکرد انکار است. زمانی در کشور خودمان این رویکرد وجود داشت که گفته می شد ما کودکان کار نداریم اما متاسفانه وضعیت کودکان کار به شکلی است که همه ما می بینیم و نمی توان وجود شان را انکار کرد. رویکرد دوم، رویکرد مقابله است. جمع آوری کودکان از سطح خیابان ها به نحوی رویکرد مقابله با کودکان کار است. یعنی به جای اینکه با کار کودک مقابله شود با خود کودک مقابله می شود.
قاسم زاده افزود: طرح جمع آوری کودکان کار حدود 32 بار صورت گرفته است برای مثال 15 یا 20 روز و یا 1 ماه کودکان را جمع آوری و در مراکزی نگهداری می کنند و بعد دوباره این کودکان تحویل خانواده ها می شوند. خانواده ها نیز به دلیل وضعیت اقتصادی شان این کودکان را برای کار دوباره به خیابان می فرستد. بنابراین دوباره این سیکل و چرخه کار کودکان تکرار می شود و نتیجه این می شود که طرح جمع آوری کودکان کار نتوانسته موثر باشد.
وی افزود: ما هنوز به عنوان سازمان های غیردولتی قانع و آگاه نشدیم که بعد از مرحله جمع آوری می خواهند چه کار کنند. آیا می خواهند نیازهای این کودکان را برآورده کنند در حدی که خیابان نیایند. آیا امکانات لازم را دارند و یا بودجه لازم را دارند و یا از چه طریقی می خواهند این کار را انجام دهند. خیلی از سازمان های غیر دولتی نسبت به جمع آوری کودکان کار از سطح خیابان ها معترض شده اند. ما هم فکر می کنیم تکرار همان 32 باری است که صورت گرفته و کودکی 5 بار یا 10 بار جمع آوری شده ولی باز همچنان در خیابان مشغول به کار است. به نظر من، این نوعی هدر رفت نیرو، وقت و حتی سرمایه مالی است.
قاسم زاده افزود: در هر حال سیستم تعقیب و گریز به معنای جمع آوری کودکان کار و فراری شدن آنها همیشه کار ساز نیست و باید به دنبال برنامه ها و سیاست های دیگر بود.
وی به عنوان پیشنهاد گفت: اولا مساله کار کودک در واقع مساله ای نیست که سازمان های غیر دولتی از عهده اش برآیند. همانطور که گفتم این مساله نیاز به برنامه ریزی در سطح کلان دارد که بتوانند در آنجا برای این کودکان یک فکر اساسی صورت بگیرد. ما سازمان های غیر دولتی باید بتوانیم در برنامه هایی که در سطح کلان انجام می شود، همکاری کنیم. این در حالی است که در خصوص برنامه های جمع آوری کودکان با سیستمی که در نظر گرفته شده است به دلیل آسیب زا بودن، نمی توانیم مشارکت لازم را داشته باشیم.
وی افزود: وقتی شورای اجتماعی کشور تشکیل شد، مقداری امیدوار شدیم و گفتیم به هر حال شورای اجتماعی کشور در بالاترین سطح تشکیل شده و نماینده همه سازمان های دولتی هست و خب قاعدتا باید تصمیمات را حساب شده تر بگیرند. اما عملا می بینیم با توجه به اینکه این شورا حدود 5 یا 6 سال است که تشکیل شده باز هم همان شیوه جمع آوری به کرات صورت می گیرد. آنها پیشنهاد ما را مبنی بر عدم جمع آوری کودکان کار نپذیرفتند و در حالی که ما لیستی از این کودکان و خانواده های آنها داشتیم از آنها استفاده نکردند. به نظر من اگر این همکاری بین سازمان های مختلف صورت بگیرد از هدر رفت منابع بیسار می تواند جلوگیری کند و برنامه های بهتر و موثر تر دیگری می تواند از سر گرفته شود.
وی افزود: اکنون ما سمن ها بسیاری از فعالیت های کودکان را به عنوان شبکه یاری کودکان کار انجام می دهیم. هر چند این شبکه مجوز ندارد اما همکاری اثربخشی بین سمن های موجود در این زمینه صورت گرفته است.