جواد امام،یکی از اعضای شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان گفته «ما برای حضور در انتخابات فقط یک شرط داریم و آن هم داشتن شرایط برابر با اصولگرایان است!» از این گفته چنین استنباط میشود که مقصود همفکرانش آن است که این جریان تاکنون از شرایط برابر در رقابتهای انتخاباتی برخوردار نبوده است.
اگر مقصود «جواد امام» از وجود شرایط برابر در انتخابات، قدرت رسانهای – تبلیغی باشد که هر عاقل منصفی با او اتفاق نظر دارد که شرایط برابر نیست و بلکه کفه ترازوی جریان متبوع وی به مراتب سنگینتر است و نشانههای آن را هم از تعداد چندبرابری روزنامه طیف موسوم به اصلاحات و هزینههای نجومی کاندیداهای این جریان، همپیمانی این جریان با جریانی حاکم بر قوه مجریه و مجری انتخابات و حمایتهای آشکار و پنهان رسانههای ضدانقلاب و شبکههای ماهوارهای نظام سلطه از این جریان و مواضعش میتوان مشاهده کرد.
البته سیاسیون این جریان مطابق معمول با حمله به شورای نگهبان و نظارت استصوابی میکوشند اینگونه وانمود کنند که فرصت برابری برای معرفی نامزدهای انتخاباتی ندارند و گاه شنیده میشود که ادعا میکنند امکان معرفی نامزدهای اصلی خود را نداشته و مجبور به معرفی «اصلاحطلبان بدلی» شده اند. این ادعا را بیش از آنکه تخریبکننده شورای نگهبان بدانیم، باید نوعی حمله ضمنی به طیفی از اصلاحطلبان شناخته شده و مشهور دانست که هماکنون در مجلس حضور دارند و در اصلاحطلبان تندرو به زبان اصطلاحا بیزبانی در حال تخطئه امثال محمدرضا عارف هستند که روزگاری معاون اول دولت این جریان بوده است.
اما در وجه دیگر نیز باید از هدایتکنندگان جریان موسوم به اصلاحات پرسید بر فرض محال صحت ادعای نابرابری در شرایط حضور در انتخابات، چگونه افراد و جریاناتی انتظار دارند برای جولان سیاسیشان فرش قرمز پهن شود که خود شرایط حداقلی برای چنین حضوری را فراهم نیاورده و نمیآورند؟ اساسا تعریف این جریان از خود و نسبت آن با نظام و ساختارهای قانونی کشور چیست؟ زمانی که از دبیرکل حزب «اتحاد ملت» شنیده میشود که «ما محمدرضا عارف را نه یک اصلاحطلب، بلکه یک فرد وفادار به نظام میدانیم» نباید مستمع احتمال قوی دهد که تندروهای این جریان اصلاحطلبی (و به عبارتی هویت خود را) در تعارض با وفاداری به نظام میدانند؟
از فردی همچون شکوری راد باید پرسید اگر هویت جریان شما در تضاد با وفاداری با نظام است، چگونه توقع دارید که برای معارضان وفاداری به نظام فرش قرمز پهن شود؟ همه میدانیم که در فرهنگ لغات فارسی، متضاد واژه «وفاداری» واژگانی همچون «بی وفایی، خیانت و ...» است؛ خوب است تندروهای دوم خردادی پاسخ دهند که کدام عقل سلیمی اجازه نفوذ کسانی را که از خائن نامیدن خود ابایی ندارند به ارکان خود میدهد؟
منبع: روزنامه جوان