آفتابنیوز : آفتاب: حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی صریحی تحت عنوان «رقص گرگها» به انتقاد از زمزمههایی پرداخته که از مسئولان بلندپایه دولتی در مورد مذاکره با آمریکا شنیده میشود. وی دراین نوشتار با خطرناک خواندن و ناپسند دانستن چنین اقدامی به دولت نهم هشدار میدهد که از «دست دادن با شیطان» خودداری کند چرا که این امر میتواند به بهای از دست رفتن عزت و اقتداد جمهوریاسلامیو جایگاه آن در سطح جهان منجر شود.
متن نوشتار مدیر مسئول کیهان به شرح زیر است:
این روزها از برخی مسئولان بلندپایه دولتی زمزمههایی شنیده میشود كه اگر جدی باشد از تصمیم دولت برای دست زدن به یك اقدام خطرناك حكایت میكند. اقدام ناپسندی كه میتواند به عزت و اقتدار جمهوری اسلامیایران و جایگاه برجستهای كه مردم طی 28 سال گذشته با خون دادن و خون دل خوردن برای نظام اسلامیفراهم آوردهاند، آسیب جدی برساند و در همان حال نهضتهای رهایی بخش در جهان اسلام را با ناامیدی روبرو كند. زمزمه مذاكره با آمریكا!
روز یكشنبه 16 اردیبهشت ماه- 6 می2007- آقای منوچهر متكی وزیر امور خارجه كشورمان طی مصاحبهای با مجله آمریكایی تایم كه در حاشیه اجلاس شرم الشیخ صورت پذیرفته بود گفت «ایران دارای عزم سیاسی برای مذاكره با آمریكاست» وی در ادامه تاكید كرد «در جمهوری اسلامیایران اراده سیاسی برای بررسی مسائل دو طرف وجود دارد اما باید از طرف دیگر نیز علامتی دریافت كنیم»!
اظهارات متكی بلافاصله در سطح گسترده ای بازتاب یافت و خبرگزاریهای آمریكایی و اروپایی اظهارات وی را در صدر اخبار خود جای دادند و محافل سیاسی به اظهارنظر درباره این تصمیم ایران كه برای آنان غیرمنتظره بود پرداختند. پیش از این، آقای بروجردی رئیس كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامینیز به خبرنگاران گفته بود «ایران خود را برای مذاكره با آمریكا در اجلاس شرم الشیخ آماده كرده بود ولی شرایط فراهم نشد!»
درباره تصمیمیكه احتمالا دولت درپی آن است گفتنیهایی هست؛
1- زمزمه مذاكره با آمریكا یك سال قبل- اسفند 84 و فروردین 85- نیز شنیده شده بود ولی بنا به دلایلی- كه در یادداشتهای روز كیهان 27 اسفند 84 و 19 فروردین 85 به آن اشاره داشتیم- قبل از آن كه به اقدام عملی تبدیل شود خاموش شد و عبرت انگیز آن كه خاموشی این زمزمه درپی برخورد تحقیرآمیز آمریكا صورت پذیرفت. در آن هنگام، چند ساعت بعد از اعلام آمادگی ایران برای مذاكره، شبكه سراسری PBS آمریكا در تفسیری به كنایه از تسلیم ایران بعد از 27 سال مقاومت سخن گفت و «آدام ارلی» سخنگوی وزارت خارجه آمریكا كه به همین منظور در جمع خبرنگاران حاضر شده بود در پاسخ به یك خبرنگار كه پرسیده بود «این درخواست ابتدا از سوی آمریكا مطرح شده است» گفت «دولت ایران یك دولت تروریست است و در ناآرامیهای عراق دست دارد بنابراین پیشنهاد سفیر آمریكا در عراق برای مذاكره با ایران از نوع احضار سفیر یك كشور و هشدار به وی بوده است»!!
2- آقایان در توضیح تلاش خود برای مذاكره با آمریكا- كه افرادی از دولت اصلاحات نیز 8 سال درپی آن میدویدند- اظهار میدارند؛ مگر جمهوری اسلامیایران با برخی دیگر از كشورها كه به دشمنی و كینه توزی علیه ایران شهره هستند رابطه ندارد؟ بنابراین ضمن مذاكره و برقراری رابطه با آمریكا، میتوانیم مواضع سیاسی خودمان را داشته باشیم همانگونه كه با انگلیس، آلمان، فرانسه و برخی دیگر از كشورها رابطه داریم.
در پاسخ به این استدلال كه ظاهری فریبنده و منطقی نیز دارد باید گفت؛ همانگونه كه رهبر معظم انقلاب با نگاه حكیمانه و تیزبین خود فرموده بودند، آمریكاییها از ایران مذاكره را فقط برای «مذاكره» میخواهند نه برای حل و فصل عادلانه مسائل فیمابین، چرا كه؛ مقاومت جمهوری اسلامیایران در برابر زورگوییها، سلطه جوییها و باج خواهیهای آمریكا طی 28 سال گذشته، ایران را به پرچمدار مبارزه با نظام سلطه جهانی و الگوی موفق برای نهضتهای استقلال طلب و آزادیخواه اسلامیتبدیل كرده است و این نهضتها، ایران اسلامیرا عقبه استراتژیك خود و نمونهای موفق و پیشتاز میدانند و با الگو گرفتن از آن به حركت رهایی بخش خود ادامه داده و میدهند. انتفاضه فلسطین، حزب الله لبنان، خروش مردم مسلمان در تركیه، الجزایر، اندونزی، مالزی و... كه امروزه عرصه را بر آمریكا و متحدانش تنگ كرده است - جنگ 33روزه لبنان فقط نمونه ای از آن است- همگی در مقاومت 28 ساله ایران اسلامیریشه دارند. مقصود آمریكا از مذاكره با ایران، ابلاغ این پیام به حركتهای اسلامیاست كه ایران نیز بعد از 28 سال مقاومت چاره ای جز روی آوردن به آمریكا - بخوانید تسلیم در برابر آمریكا- نداشت.
آیا مسئولان محترمیكه امروزه درپی مذاكره با آمریكا هستند و علاوه بر آمریكا و متحدانش، آب ذوق زدگی را از لب و لوچه برخی گروههای داخلی سرازیر كرده اند، نمیدانند متاع گرانبهای عزت و اقتدار اسلامیرا در مقابل چه بهای اندكی میفروشند؟!
3- دولت محترم نهم كه این روزها از آمادگی خود برای مذاكره با آمریكا سخن میگوید به یقین میداند كه ایران اسلامیطی 28 سال گذشته با این مذاكره مخالفت میورزید و تلاش برخی از جریانات برای مذاكره با آمریكا، مخالفت صریح- و البته حكیمانه- حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب را درپی داشت بنابراین دولت محترم باید به این سؤال پاسخ بدهد آیا در ماهیت آمریكا و عملكرد آن تغییری حاصل شده است كه آقایان سنگ مذاكره را به سینه میزنند؟ اگر تغییری پدید نیامده است، تلاش دولت برای مذاكره با آمریكا چه توجیهی دارد؟ و اگر ماهیت آمریكا تغییر كرده است كه باید شواهد و قرائنی حاكی از این تغییر ماهیت در دست باشد. اكنون بفرمایند چه تغییر محسوسی در ماهیت آمریكا احساس میكنند؟ آیا آمریكا از كینه توزی علیه ایران اسلامیو جهان اسلام دست كشیده است؟ آیا ماهیت استكباری، غارتگری و قتل عام مسلمانان را كنار گذاشته است؟ آیا هنوز هم از ضرورت براندازی جمهوری اسلامیسخن نمیگوید؟! آیا با صراحت از انقلاب اسلامیبه عنوان بزرگترین دشمن خود كه باید از سر راه برداشته شود یاد نمیكند؟!... اگر ماهیت آمریكا و مناسبات خصمانه آن با ایران تغییر نكرده است- كه نكرده است- با چه انگیزه و براساس كدام محاسبه درپی مذاكره هستید؟!
4- آمریكا بارها به صراحت اعلام كرده است كه برای خروج از باتلاق عراق به امكانات ایران نیاز دارد و مقامات آمریكایی پنهان نمیكنند كه هیچ بازیگر دیگری این امكانات را در اختیار ندارد.
مسئولان محترم دولت و مخصوصاً سیاستگذاران وزارت امور خارجه كشورمان میتوانند به گزارش گروه تحقیق «بیكر- همیلتون»، گزارش اواخر سال 2006 موسسه «آمریكن اینترپرایز» و هشدار «كمیته خطر» مراجعه كنند كه در تمامیآنها ضمن تاكید بر خطرناك بودن ایران اسلامیبرای آمریكا و ضرورت مقابله با آن آمده است كه «خروج آمریكا از بن بست عراق تنها با استفاده از اهرمهایی كه ایران در اختیار دارد امكان پذیر است». گفتنی است كه «رابرت گیتس» وزیر دفاع كنونی آمریكا از اعضای اصلی گروه تحقیق «بیكر- همیلتون» بود و بعد از تهیه آن گزارش به توصیه گروه یاد شده و موافقت جرج بوش، برای عملیاتی كردن مفاد آن جایگزین رامسفلد وزیر دفاع پیشین آمریكا شد.
5- ممكن است گفته شود كه میتوانیم از موقعیت ضعیف آمریكا در شرایط كنونی به عنوان یك فرصت استفاده كنیم و در قبال كمك به آمریكا برای خروج از بن بستی كه امروزه در خاورمیانه با آن روبروست، امتیازات چشمگیری به دست آوریم .
باید گفت اولاً؛ چه ضرورتی دارد دشمن غدار و خونریز ملتهای مسلمان و مردم محروم و پابرهنه جهان را از بن بست نجات بدهیم؟! ثانیاً؛ آمریكاییها در حالی كه هنوز هیچ گامیبرای مذاكره برداشته نشده است پیش شرطهایی نظیر قطع كمكهای ایران به گروههای تروریستی - بخوانید انتفاضه فلسطین، حزب الله لبنان و...- پیوستن به طرح صلح خاورمیانه- بخوانید به رسمیت شناختن اسرائیل- دست كشیدن از فعالیت هسته ای و... پیش كشیده اند و همچنان از ایران اسلامیبه عنوان یك نظام تروریست و بی اعتناء به حقوق بشر! و... یاد میكنند.
6- یكی از مسئولان گفته است از آنجا كه امروزه در موضع قدرت قرار داریم آماده مذاكره با آمریكا هستیم كه باید گفت مقصود اصلی آمریكا از مذاكره همانگونه كه در بند 2 این نوشته آمده است، القای این توهم به جهانیان و مخصوصاً نهضتهای اسلامیاست كه ایران نیز بعد از 28 سال مقاومت چاره ای جز روی آوردن به آمریكا نداشته است. بنابراین با شرایطی كه شرح آن رفت، به محض آن كه پای میز مذاكره بنشینیم یك امتیاز بزرگ- و شاید بزرگترین امتیاز- را به آمریكا داده ایم و ضربه هولناكی بر عزت و اقتدار ایران اسلامیو حركت جهانی اسلام وارد كرده ایم. برای آمریكا موضوع مذاكره موضوعیت ندارد، بلكه مذاكره را فقط برای مذاكره و ضربه زدن به الگوی انقلاب اسلامیمیخواهد.
این نكته نیز گفتنی است كه آمریكا طی چند سال گذشته بارها درپی مذاكره - با همان هدف مورد اشاره - بوده است و مخصوصاً در اجلاس شرم الشیخ بیش از ده بار برای مذاكره واسطه فرستاده بود. و كوتاه سخن آن كه با شیطان دست ندهید و گرگها را ببینید كه هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده چه ذوق زده میرقصند.