کد خبر: ۶۰۸۲۸۶
تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۹:۵۶
نظریه پرداز مرکز-یپرامون درگذشت

امانوئل والرشتاین درگذشت

امانوئل والرشتاین جامعه‌شناس شناخته شده معاصر در سن ۸۹ سالگی درگذشت. او عمدتا به دلیل طرح نظریه انتقادی مرکز-پیرامون شناخته می‌شود.
امانوئل والرشتاین درگذشت
آفتاب‌‌نیوز :

امانوئل والرشتاین در سن ۸۹ سالگی درگذشت. فعالیت‌های تحقیقاتی و پژوهشی والرشتاین از دوران نوجوانی او شروع می‌شود و به صورت حرفه‌ای به عنوان دانشجو در دانشگاه کلمبیا ادامه پیدا می‌کند در نهایت به عنوان استاد دانشگاه ایالتی نیویورک پیگیری می‌شود. نظریه مرکز-پیرامون او از پرمناقشه‌ترین و پرنفوذترین دیدگاه‌های والنرشتاین در میان جامعه‌ شناسان است. او به منتقد سرسخت نظام سرمایه‌داری شناخته می‌شود. وی استاد دانشگاه ییل آمریکا بود و چند سال پیش نیز سفری به ایران داشت. او در سال ۲۰۱۴ نیز جایزه جهانی بهترین پژوهش انجمن بین‌المللی جامعه شناسی به او تعلق گرفت.

زندگی

والرشتاین در ۲۸ سپتامبر ۱۹۳۰ در نیویورک زاده شد و در ۳۱ اگوست سال ۲۰۱۹ میلادی درگذشت. او درجه کارشناسی را در ۱۹۵۱، ارشد را در ۱۹۵۴و دکتری را در ۱۹۵۹ از آن دانشگاه گرفت. وی در سال ۱۹۷۱ به دانشگاه مک گیل در مونترال رفت و برای ۵ سال در آنجا به تدریس و تحقیق مشغول بود. در ۱۹۷۶ به دانشگاه بنگام‌تون در ایالات متحد آمریکا آمد و با درجه استادی در جامعه‌شناسی کار خود را ادامه داد تا سال ۱۹۹۹ که بازنشسته شد و از سال ۲۰۰۰ به عنوان پژوهشگر ارشد در دانشگاه ییل در آمریکا تحقیقات خود را ادامه داد. شهرت وی مرهون نظریه «نظام جهانی» است.او تز معروف خود، نظام جهانی را تاکنون در چهار جلد (به ترتیب ۱۹۷۴، ۱۹۸۰، ۱۹۸۹ و ۲۰۱۱) منتشر کرده است. دیدگاه جامعه­ شناختی او نیز متاثر از کارل مارکس، فرناندو برودل، کارل پولانی، فرانتز فانون، زیگموند فروید، نیکولا کندراتیف بود. والرشتاین در سال‌های ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸ رئیس اتحادیه بین‌المللی جامعه‌شناسی شد گفتنی است والرشتاین همراه با نوام چامسکی و پی­یر بوردیو در جنبش ضد- جهانی سازی مشارکت داشت. جرج ریتزر معتقد است والرشتاین با بیشتر صاحب‌نظران مارکسیست تفاوت دارد. او می‌گوید والرشتاین نه به کارگران می‌پردازد و نه حتی بر دولت‌ها متمرکز می‌شود اما در عوض یک پدیده سیاسی و اقتصادی بسیار گسترده را بدون در نظر گرفتن مرزهای فرهنگی و سیاسی برای خود بر می‌گزیند. والرشتاین از صاحب‌نظران شناخته شده در میان متفکران و دانشگاهیان ایران است. در سال ۹۲ همایشی برای بررسی آراء این متفکر در ایران به همت انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. والرشتاین با سفر به ایران در این همایش شرکت کرد.


والرشتاین چه می‌گفت؟

والرشتاین در تز معروف خود، چهار فرض مقدماتی یا پیش گزاره را در نظر می‌گیرد و جهان را با دیدگاهی تاریخ- اجتماعی توصیف می‌کند، او با نظریه خود گذشته، اکنون و آینده جهان را با نگاهی فرامرزی و نگاهی کلان توصیف می‌کند.

کل جهان نظامی (تاریخی- اجتماعی) است و مانند «هر نظام در زمانی معین به وجود می آید و طبق قواعدی مشخص، در شرایط عادی خود، یک زندگی «عادی» را می‌گذراند. به همین ترتیب مثل هر نظام که در حالت عادی از تعادل برخوردار و مانند یک هستی زنده متحول می‌شود و این تحول گاهی تعادل آن را برهم می‌زند و هنگامی که تعادل نظام برهم خورد دچار بحران ساختاری می‌شود.» بنابراین « نظام تا به این وضعیت تعادلی جدید نرسیده، دچار بحران ساختاری است.»

فرض دوم والرشتاین این است که نظام سرمایه ­داری گرایش بی­ پایانی به انباشت سرمایه دارد و بنگاه‌­­هایی که سرکردگان صنعت جهانی‌اند، برای دست­یابی سریع­تر به­ پول با این سوی و آن سوی جهان ارتباط برقرار می‌کنند و دراین شبکه شبه انحصاری و با فعالیت­های تولیدی-رقابتی انعطاف­ پذیر، روند انباشت سرمایه را ادامه دهند. هر چند در این شبکه جهانی، توزیع قدرت به­ تساوی بین شرکا برقرار نیست.

والرشتاین نشان داد این شکل مناسبات شبه- انحصاری را که بر فعالیت‌های تولیدی- رقابتی نظارت دارد در چارچوب روابط مرکز- پیرامون (محور نظام جهانی) قابل تحلیل است و این ترکیب شبه- انحصاری اقتصاد جهانی اجازه می‌دهد منافع حاصل از تولید جهانی، قطره چکانی به جمعیت جهان برسد و راه را بر توسعه آنها باز نماید. رفته رفته و طبق همان قاعده نوسان­ های دوره­ای، فرسودگی نظام بر روند انباشت سرمایه تاثیر می‌گذارد و رکود فرا می‌رسد. در این برهه رهبران اصلی و قبلی نظام جهانی تصمیم می‌گیرند محل تولید را تغییر دهند و تمامی یا بخشی از فعالیت تولیدی را به کشورهای «پیرامونی» منتقل کنند که هزینه تولید در آنجا پایین است. کشورهای پیرامونی این جابجایی محل تولید را «توسعه» می‌خوانند. با انتقال محل تولید به کشورهای پیرامونی، کشورهای مرکز به دلیل پایین درآمد نرخ دستمزد بیشترین سود خود را می‌برند. همچنین سهم اندکی هم به پیرامون می‌رسد.

والرشتاین در فرض سوم خود، دورانی را در نظر می‌گیرد و از نظرش دوره اول، دوره سروری آمریکا بر نظام جهانی است. دوره دوم شاهد حباب‌های سفته بازی و مال اندوزی [به دست اقلیتی کوچک و قدرتمند] ونیز دوران بدهکاری‌های عظیم در سطح جهانی هستیم. دوره اول مطابق با دوران جنگ سرد و مقابله دو قدرت بزرگ نظامی جهان – ایالات متحد آمریکا و شوروی- است در حالی که همچنان هژمونی ایالات متحد آمریکا بر جهان مستولی است. از ۱۹۷۰ به این سوی، این دوره جغرافیای سیاسی شبه انحصاری رو به ضعف می‌گذارد و در دوران ریاست جمهوری جرج دبلیو بوش (پدر) این کاهندگی هژمونی آمریکا شتاب پیدا می‌کند.

فرض چهارم والرشتاین به توصیف وضعیت بحران ساختاری نظام جهانی و شیوه پایان یافتن این نظام توجه دارد که در زمان کنونی با آن درگیریم، و شرایطی است که از دهه ۱۹۷۰ آغاز و شاید تا ۲۰۵۰ ادامه یابد. ویژگی عمده این بحران، شرایط آشفتگی است. این آشفتگی، تصادفی نیست، بلکه نتیجه نوسان دائم پارامترهای نظام تاریخی جهانی است، که نه فقط در اقتصاد جهانی روی داده که جریان های فرهنگی و ایدئولوژیک و همچنین چگونگی دسترسی به منابع زیست، شرایط محیطی و جهانی را تحت تاثیر قرار داده است.

کدام آثار والرشتاین به فارسی ترجمه شده است؟

کتاب کتاب «عام گرایی اروپایی سخن ورزی قدرت» نوشته امانوئل والرشتاین توسط امیر ملائی مظفری ترجمه و در ۱۲۴ صفحه منتشر شده است. کتاب «پایان جهان : آن گونه که آن را می شناسیم» نیز از جمله آثار او است که به فارسی ترجمه شده است. والرشتاین در این اثر، درباره دگرگونی‌های زیربنایی جهان توضیح می‌دهد و معتقد است این دگرگونی‌ها بر فهم ما از جهان هم تاثیر می‌گذارند. او نشان می‌دهد نظام سرمایه‌داری، آینده جهان را به چالش خواهد کشید. همچنین والرشتاین در این کتاب به تحولات عقلانیت در دنیای معاصر را مطالعه می‌کند. این کتاب توسط حسن حسینی در سال ۱۳۹۴ در ۳۴۴ صفحه ترجمه و همچین «مقدمه‌ای بر تحلیل نظام جهانی » نیز در سال ۱۳۸۹ توسط حسین عسگریان به فارسی برگردانده شده است.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین