بگذارید یکبار ماجرا را مرور کنیم: ساعت ۱ بامداد پنجشنبه ۱۴ شهریور کانال مکتوبات که یکی از تریبونهای سیدمهدی صدرالساداتی است به نقل از وحید اشتری مدعی شد که صدرالساداتی از ۲۴ ساعت قبل که از خانه (قم) خارج شده تا به فرودگاه مهرآباد برود، از دسترس خارج شده، تلفن همراه او و همراهانش خاموش است، و خوشبینانهترین فرضیه این است که بازداشت شده باشد.
ساعاتی بعد همین کانال (مکتوبات) و همین منبع (اشتری) با اضافه کردن اسامی همراهان سیدمهدی صدرالساداتی، ابعاد جدیدی به سناریو اضافه کردند.سیدروحالله صدرالساداتی عضو مجلس خبرگان نیز جزو همراهان بوده است.
ساعاتی بعد و در حالیکه انواع گمانهزنیها درباره مفقودان ادعایی در حال بازنشر بود، یک کانال تلگرامی ادعا کرد افراد مزبور با حکم دادگاه ویژه روحانیت بازداشت شدهاند اما دادسرای ویژه روحانیت بلافاصله این خبر را تکذیب کرد. تکذیب دادسرای ویژه نشان داد اساساً بازداشتی در کار نیست، چراکه هرگونه بازداشت نیازمند حکم قضایی است.
سناریوسازان از اینجا به بعد داستان ربایش و حتی سر به نیست کردن افرادی را که مدعی مفقود شدن آنها بودند، در پیش گرفتند.
جمعه ۱۵ شهریور٬ یک روز پس از انتشار پر حجم داستانهای مختلف، پیگیریها در نهایت نشان داد برادران صدرالساداتی اساساً مفقود نشده و در قم در منزل یکی از دوستان خود به سر میبرند، تردد عادی دارند، خانوادههایشان از مکان حضورشان مطلع هستند و اعلام اولیه مفقودی را پس گرفتهاند.
احتمالا پس از آنکه ظرف ساعات آینده تشت رسوایی این قایمباشکبازی کامل بر زمین بیفتد، برادران صدرالساداتی (که متأسفانه یکی از آنها در کسوت عضو مجلس خبرگان اسیر این بازی کودکانه شده است) مدعی خواهند شد که کاری بر خلاف قانون انجام ندادهاند، دلشان خواسته گوشیهایشان را خاموش کنند و از آنها که برایشان نگران شدند، تشکر خواهند کرد.
اما به نظر میرسد این افراد و جریانی که از دیروز دانسته یا نادانسته وارد بازی شدهاند و دستگاههای قضایی و امنیتی را حتی به سر به نیست کردن صدرالساداتیها متهم کردند، ضمن کاسبی با عنوان عدالتخواهی، پروژه پر قدرت ضدفساد در دوره جدید قوه قضائیه را نشانه گرفته باشند. اما چرا؟
کاسبان عدالت که در دور جدید قوه قضائیه، دکان دو نبش ماجراجویی خود را در معرض خطر میبینند، قاعدتاً بهدنبال چارهاند.
سناریوی کلید خورده نشان میدهد کاسبان عدالت که در سالهای اخیر با سوء استفاده از خلأ نبود برند رسمی عدالتخواهی در دستگاه قضایی، این سند را به نام خود زده بودند و اکنون با رویکرد جدید رئیس قوه و ارائه برند اصلی، دکان و برند فیکشان را رو به اضمحلال میبینند، دست به چنین انتحاری زدهاند.
البته لازم است دستگاههای مسئول پشت پرده این سناریو را بهطور کامل بررسی کنند. ممکن است که این سناریو، علاوه بر شهرتطلبی بازیگران آن، لایههای امنیتی نیز داشته باشد و این افراد آگاهانه یا غافلانه مهرههای یک سناریوی کثیف شده باشند.
هیچ بعید نیست که یک اتاق فکر ضدعدالت، برای بدنام کردن عدالتخواهان واقعی و بدبین کردن دستگاه عدالت به آنان که نتیجه آن، محروم شدن دستگاه قضایی از ظرفیت جوانان عدالتخواه و انقلابی است، چند عنصر ماجراجو را جلو انداخته باشد تا بتواند رفتار نابخردانه آنان را به کل جریان عدالتخواه نسبت دهد و در ماههای اول ریاست آیت الله رییسی بر قوه قضاییه بین این دو ظرفیت کمنظیر جدایی بیندازد.
ارتباط نزدیک رییسی با جریانهای جوان و خوش فکر صاحب ایده و عمل، البته تا حد زیادی مانع از تحقق این سناریو خواهد شد اما جریان عدالتخواه واقعی نیز باید با شفاف کردن مرز خود با برندهای فیک و ماجراجو، و فاصله گذاری با کاسبان، جلوی این سناریوی خطرناک را بگیرد.