فریدون مجلسی- تحلیلگر روابط بینالملل در یادداشتی نوشته است: دونالد ترامپ بهزودی درگیر رقابتهای انتخاباتی خواهد شد و با وجود انتقادات بسیار که حتی از درون حزب خودش و از سوی همحزبیهای پارلمانی از او شده است، تاکنون جز یک مورد نه چندان مهم کسی از درون حزبش به رقابت با او برنخاسته است. درحالیکه در حزب دموکرات سه رقیب اصلی وجود دارند که طبق نظرسنجیها جو بایدن، معاون پیشین اوباما، با نزدیک به حدود یکسوم آرا در صدر قرار دارد، سناتور برنی سندرز با ۱۹ درصد دوم است و خانم سناتور الیزابت وارن از ماساچوست با روندی صعودی توانسته است با ۱۵ درصد در جایگاه سوم قرار گیرد.
سناتور جو بایدن با سابقه معاونت و با شخصیت اجتماعی مطلوب شانس بیشتری دارد. سناتور سندرز با اینکه مردی روشنفکر، خوشنام، محبوب و خواهان عدالت اجتماعی در داخل و سیاست غیرتهاجمی در خارج است، سه مسئله دارد: نخست اینکه عدالتخواهی و تفکر اجتماعی او در معیار آمریکایی تفکری چپگرایانه و افراطی تلقی میشود، یعنی به او و افکارش احترام میگذارند اما رأی نمیدهند. نکته دوم یهودیبودن اوست که در جامعه آمریکایی، با وجود سلطه مالی و قدرت لابی یهودیان که میتوانند در پیروزی یا شکست کاندیداها مؤثر باشند، اما توده مردم و عوام به آنان رأی نمیدهند، حتی اگر سندرزی باشد که به کلی جدا از آن لابی و یهودیت سنتی و بانکی است. نکته سوم سالمندی اوست که تردیدبرانگیز است. هرچند بایدن هم فقط یکی، دو سال از او جوانتر است، با گزینش معاونی مناسب میتواند شانس بیشتری داشته باشد. خانم وارن که تدریجا خوش درخشیده است، هنوز رقیب خطرناکی تلقی نمیشود. تصور میرود آقای سندرز همانطور که در دور قبل با وجود اختلاف با خانم کلینتون برای حفظ وحدت حزبی و مقابله با ترامپ به سود خانم کلینتون کنار کشید، این بار هم به سود بایدن کنار بکشد. با این تفاوت که بسیاری از دوستداران سندرز به خانم کلینتون رأی ندادند، اما به احتمال بسیار به بایدن رأی خواهند داد. نکته دیگر شریک انتخاباتی بایدن است که اگر خانم وارن باشد، با توجه به زنبودن، جوانبودن و محبوببودن میتوانست زوج انتخاباتی خوبی به وجود آورد، اما اولا معلوم نیست تا یک سال دیگر چه تحولاتی رخ میدهد، ثانیا گزینش شریک انتخاباتی بستگی به نظر شخصی کاندیدا دارد.درباره دونالد ترامپ با اطمینان میتوان گفت به دلیل انضباط و رویه حزبی کاندیدای حزب جمهوریخواه خواهد بود. اما آیا موفق هم خواهد شد؟ در دور قبل تصور نمیرفت ترامپ انتخاب شود اما شد. هرچند در مجموع ایالات بین دو تا سه میلیون رأی کمتر آورد. اکنون باید دید کارنامه او چه تأثیری در جلب رأی برایش خواهد داشت. در دور نخست شعارهای پوپولیستی و عوامفریبانه او توانست میلیونها کشاورز و مردمان طبقات عامی را که معمولا در انتخابات شرکت نمیکنند...
...با شعارهای میهنی و برتریطلبانه و امیددادن به جلوگیری از واردات و ایجاد مشاغل بیشتر در داخل و مقابله با دشمنان آمریکا و اسرائیل در خارج به پای صندوقهای رأی بکشاند. ترامپ کارش را با شتاب آغاز کرد؛ فرامین مبارزه با مهاجران و بطلان قراردادهای تجاری آمریکای شمالی «افتا» و فشار به اروپا، سختگیری با چین و مقابله با روسیه و خروج از برجام و خط و نشان کشیدن و منع صدور ویزا علیه چند کشور و سرانجام لشکرکشی به خلیج فارس. البته جنجال در رابطه با ایران و ونزوئلا توانست دیدگاه منفی عمومی مردم آمریکا نسبت به این کشورها را برانگیزد، اما در آمریکا که مسائل خارجی تأثیر کمتری در انتخابات دارد، این خصومتافزاییها تأثیر اندکی خواهد داشت. مگر آنکه بهانهای خشمانگیز موجب برخوردی نظامی شود که معمولا آرای عمومی را در زمان جنگ و برخورد حاد به سود رئیسجمهور حاکم جلب میکند. در صورت برخورد که خطر آن وجود دارد و ممکن است به دو سال هم نکشد، باید در زمانی نزدیکتر به انتخابات باشد تا مؤثر واقع شود؛ اما باز هم عامل اصلی و تعیینکننده کارنامه اقتصادی ترامپ و توسعه اشتغال و درآمد خواهد بود.
ظاهرا برخی در ایران با امید به برندهشدن دموکراتها بر این باورند اگر تا آبان سال آینده صبر کنند با دموکراتها بهتر میتوان مصالحه و تعامل کرد. چنین تصوری منطقی به نظر نمیرسد. در حال حاضر در جنگ اقتصادی جاری ایران روزانه فقط حدود ۱۲۰ میلیون دلار به خاطر فروشنرفتن حدود دو میلیون بشکه نفت زیان میبیند. آیا قرار است این زیان سخت تا یک سال دیگر ادامه یابد که تازه معلوم نیست کدام طرف برنده انتخابات باشد؟ البته شکی نیست که دموکراتها برجام را قبول داشتند و برخی از کاندیداهای دموکرات اعلام کردهاند در صورت پیروزی برای حفظ حرمت امضای رئیسجمهور آمریکا به برجام برمیگردند. در عین حال نباید فراموش شود دموکراتها به اندازه جمهوریخواهان خودشان را ضمان حفظ موجودیت و دفاع از اسرائیل میدانند. تفاوتشان در این است که جمهوریخواهان برای منافع اسرائیل اولویت بیشتری قائلاند ولی تفاوت آن اندازه نیست که جمهوری اسلامی بتواند روی آن حساب باز کند.