روزنامه گاردین در تحلیلی درباره رویکرد دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا در سیاست خارجی پس از خروج جان بولتون، مشاور امنیت ملی برکنار شده آمریکا از کاخ سفید و احتمال تغییر موضع او در برخی نزاعهای بینالمللی از جمله تنش با ایران، جنگ تجاری با چین و مذاکرات هستهای کرهشمالی نوشته است: «در حالی که دونالد ترامپ درباره کاهش تحریمها علیه ایران و دیدار با حسن روحانی، رییسجمهوری این کشور در مجمع عمومی سازمان ملل در ماه جاری میلادی صحبت میکرد، جان بولتون کاملا با این مساله مخالف بود و در نشستی پر تنش در کاخ سفید اشتباه بزرگش را مرتکب شد و به شدت با این ایده مخالفت کرد.
ترامپ که هنوز از شکست تحقیرآمیزش در دعوت طالبان به کمپ دیوید خشمگین بود، به هیچ وجه حوصله شنیدن دیدگاههای مشاور امنیت ملی تندروی خود را نداشت؛ مشاوری که با دیدار کمپ دیوید نیز مخالفت کرده بود. ترامپ کنترلش را از دست داد و بولتون از کار بیکار شد.
اخراج بولتون از کاخ سفید امیدها را برای میانهروتر شدن رویکرد ترامپ در خصوص برخی سیاستهای بینالمللی خصومتآمیزترش افزایش داده است. این رییسجمهوری که نگران "جنگطلب" خوانده شدن از سوی رایدهندگان آمریکایی است، به دنبال دستیابی به یک موفقیت بزرگ در سیاست خارجی برای ایجاد صلح است و در دنیای او، پیروزی از ایدئولوژی، اصول یا کارمندان مهمتر است.
ترامپ حالا میگوید برای دیدار مجدد با کیم جونگ اون، رهبر کرهشمالی آماده است تا مذاکرات خلع سلاح هستهای را از سر بگیرند. از سوی دیگر او با ایجاد تاخیر در اجرای افزایش تعرفهها بر کالاهای چینی، نشانهای از صلح به پکن نشان داده و در عین حال از احتمال لغو تعرفههای جدید واردات خودروهای اروپایی سخن گفته است.
آیا تغییر گستردهای در سیاست خارجی ترامپ در راه است؟ چنین چیزی غیرممکن به نظر میرسد. او از آغاز ریاست جمهوریاش نه تنها از توافقات دیپلماتیک و ژئوپولیتیک خارج شده، بلکه اتحادها، همکاریهای چندجانبه و نظام مبتنی بر قوانین بینالمللی را نیز تخریب کرده است. او با رهبران مستبد گرم گرفته، به دوستان دیرینه آمریکا حمله کرده و با این کار اشتباه بزرگی مرتکب شده که متوجه آن نیست.
همانطور که جرج بوش پدر در سال ۱۹۹۱ گفت، ترمیم بینظمی جهانی تازهای که ایجاد شده، دشوار خواهد بود. جهان ترامپ همچون خود او بیثبات، غیرقابل پیشبینی و تهدیدکننده است. ترامپ اولین رییسجمهوری سرکش آمریکا لقب گرفته است. او چه به دور دوم ریاست جمهوری برسد چه نرسد، دوران ترامپی اخلال (در نظام جهانی) که بدترین نوع استثناگرایی آمریکایی است، هماکنون در حال گسترش است.
بنابراین این دیدگاه که ترامپ رویکردی میانهروتر را در سیاستهای خود پیش خواهد گرفت، با شک و تردید قابل توجهی روبهرو میشود. تحلیلگران و مفسران آمریکایی میگویند، شخصیت دمدمیمزاجی، بیفکر و خودخواهانه ترامپ نشان میدهد که بروز هرگونه تغییر در رویه او و روی آوردنش به سمت مصالحه و آشتی کوتاهمدت خواهد بود و با یا بدون بولتون، فورا از بین خواهد رفت.
به گفته الیوت کوهن، استاد مطالعات استراتژیک در دانشگاه جان هاپکینز، رفتار ترامپ بدون داشتن مشاوران دیپلماتیک و نظامی کارآزمودهای که بیشتر آنها را اخراج کرده و با حضور افراد چاپلوسی مانند مایک پامپئو در اطرافش و با داشتن شور و هیجان شدید برای پیروزی مجدد در انتخابات میتواند در دوران باقی مانده از دور نخست ریاست جمهوریاش بیش از پیش خصومتآمیز باشد.
این بحران از دیدگاه خامی نشات میگیرد که ترامپ بر اساس آن جهان را به دودسته دشمنان/رقبا و حامیان/مشتریان تقسیم میکند. ترامپ مشکلی جدی در تشخیص متحدان و دشمنان دارد و معمولا این دو را با هم اشتباه میگیرد. قوانین قدیمی در جهان ترامپ جایی ندارند، اتحادها انتخابی هستند، وفاداری ضعف است و اعتماد قابل تعویض.
در نتیجه این رویکرد، آمریکا امروز در سطح بیسابقه و خطرناکی با بیشتر نقاط جهان در تنش است. به نظر میرسد ترامپ دیدگاه آمریکا در قبال جهان و دیدگاه جهان در قبال آمریکا را برای همیشه تغییر داده و هر چه در آینده پیش آید، این رویکرد هرگز کاملا مثل گذشته نخواهد شد.
از اقداماتی که ترامپ تاکنون انجام داده است میتوان به سرنخهایی درباره اقدامات آیندهاش رسید. او که در سال ۲۰۱۶ متعهد شد که به طولانیترین جنگ آمریکا پایان میدهد، کار خود را با افزایش نیروهای آمریکایی در افغانستان آغاز کرد اما بعد نسبت به این رویه بیمیل شد و روند صلح را پیش گرفت. به توافق رسیدن با طالبان برای خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان اما کار سادهای نبود و در همین حال آمارهای سازمان ملل نشان داد که تلفات غیرنظامیان نیروهای تحت رهبری آمریکا در این کشور در سال ۲۰۱۹ از طالبان بیشتر بوده است.
مشکل اصلی اما از آنجا شروع شد که دیدار محرمانه با رهبران طالبان در کمپ دیوید لغو شد. ترامپ میخواست سریع و آسان و در بزنگاه انتخابات، به توافق صلح تاثیرگذاری با طالبان دست یابد اما در دقیقه نود ناچار به تجدیدنظر و پس گرفتن دعوت خود شد. او که از افتضاح به بار آمده بسیار خشمگین بود، بر دیگران به ویژه بولتون غضب گرفت که اتفاقا همواره مخالف این دیدار بود.
حالا همه طرفها متعهد شدهاند که مقابله با یکدیگر را تشدید خواهند کرد و شبهنظامیان نیز به دنبال ایجاد اخلال در انتخابات ریاست جمهوری پیشروی افغانستان هستند. ترامپ که میخواست قهرمان صلح افغانستان باشد حالا شرایط را وخیمتر کرده است.
مسئولیت بحران فعلی بر سر برنامه هستهای ایران نیز تقریبا به طور کامل بر دوش ترامپ است که سال گذشته میلادی از توافق هستهای تایید شده از سوی سازمان ملل با تهران خارج شد. کمپین "فشار حداکثری" او که پس از خروج از این توافق علیه ایران آغاز شد نیز نتوانست ایران را تضعیف کند و متحدان اروپایی را هم در موضع دیگری قرار داد و از واشنگتن دور کرد. علاوه بر این، ایران فعالیتهای خود را تا حدی از سر گرفت که نتیجهای بسیار غیرسازنده و کاملا قابل پیشبینیبود.
حمایت بی قید و شرط و بدون فکر ترامپ از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل با اقداماتی از جمله انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس، خشم فلسطینیان را در پی داشته، حماس و حزبالله را بیش از پیش تحریک کرده و تنشها در این منطقه را افزایش داده است.
به لطف این حمایت، اسرائیل وارد درگیریهای چندجانبه و رو به وخامتی با ایران و متحدانش در عراق، لبنان و سوریه شده است. علاوه بر این تنشهای اخیر در خلیجفارس، جنگ فاجعهبار ائتلاف سعودی در یمن که تحت حمایت ترامپ است، هرج و مرج در ادلب، تنشهای مرزی با ترکیه و احیای داعش در شمال عراق بروز یک انفجار گسترده منطقهای محتملتر به نظر میرسد.
با این حال، ترامپ در شرایط فعلی همچنان برای رونمایی از طرح "معامله قرن" میان اسرائیل و فلسطین مصمم است. او و دامادش، جرد کوشنر احتمالا تنها کسانی هستند که متوجه نیستند طرحشان عمری کوتاهتر از یک گلوله برف در یک روز داغ در غزه دارد.
دیگر وجه قابل توجه دنیای ترامپ، اتحاد شخصیاش با ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه است. طبق گزارش رابرت مولر، بازرس ویژه رسیدگی به پرونده مداخله روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، پوتین بیتردید به نفع ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ مداخله کرده است. ترامپ نیز بدون شک در مساله کریمه و اوکراین، تسلیحات شیمیایی در سوریه، مسمومیت سالزبری و مقابله بیرحمانه با اپوزیسیون روسیه بر او آسان گرفته است. ترامپ حتی سعی کرده است روسیه را به گروه هفت (جی۷) بازگرداند و واقعا مشخص نیست که دلیل این رویکرد ترامپ چه میتواند باشد.
حمله به ناتو، توهین به رهبران منتخب اروپایی، موضعگیری بیمورد در مساله بریگزیت، نادیده گرفتن سرکوب کشمیر از سوی هند، نقشه کشیدن برای تغییر نظام ونزوئلا، چشمپوشی از سوء استفاده از حقوق بشر از عربستان تا فیلیپین، تضعیت قوانین بینالملل و سازمان ملل، خروج از پیمانهای تسلیحات هستهای یا اقدامات مخالف تلاشها برای مقابله با تغییرات اقلیمی و نابودی محیط زیست، همگی نشاندهنده آن است که ترامپ خارج از مسیر گام بر میدارد و از کنترل نیز خارج است.
در چنین شرایطی، هیچ تغییر موضعی در قبال کرهشمالی یا ایران نخواهد توانست تفرقه و درگیری جهانی رو به گسترشی را که به رهبری ترامپ ایجاد شده، متوقف کند. جهان اما همچنان باید پیش از آن که انتخابات ۲۰۲۰ شانسی دوباره به آمریکا بدهد، ۱۶ ماه دیگر را در جهان ترامپ تاب بیاورد.»