استان ایلام در غرب و جنوب غرب ایران در تیررس مستقیم حملات عراق قرار داشت و هر روز از جبهههای این استان خبر شهادت جمعی از مردمان آن دیار به رسانهها مخابره میشد. اما مردم این خطه خبری ناگوارتر از حادثه زمین فوتبال چوار به یاد ندارند همچون حملات بیشمار عراق به «مهران» و «میمک».
آن روز تیم منتخب فوتبال چوار به مناسبت جشنهای پیروزی انقلاب دیداری دوستانه با تیم جوانان ایلام داشت، دیداری که در قالب رقابت ورزشی تعریف میشد و ذات آن دوستی و همدلی بود. جوانان این استان فارغ از تمام مشکلات جنگ که در یک قدمی آنان قرار داشت روانه میدان ورزش شدند تا با ابزار فوتبال در دل همشهریان خود یک نشاط ایجاد کنند. بسیاری از جوانان آن میدان از جبههها مرخصی گرفته بودند اما ظاهرا قرار بود تقدیر آنان شهادت باشد شهادتی که زمان و مکان را نمیشناسد.
نیمه نخست بازی با نتیجه یک بر ۲ به سود جوانان ایلام به پایان رسید. شاهدان میگویند که «حسین هزاوه» سرمربی تیم منتخب چوار که خود از پاسداران انقلاب اسلامی بود در بین ۲ نیمه به شاگردانش گفت به گونهای بازی کنید که انگار در خط مقدم میدان نبرد هستید و منتظر اتفاقات باشید. تیم حمله میکرد و برای زدن گل مساوی در تلاش بود. قرار بود تیم جوانان ایلام ضربه کرنر را را بزند اما پیش از ضربه کرنر اتفاقی رخ داد که در تاریخ ورزش دنیا کمنظیر بود.
توپ ارسالی به سمت دروازه منتخب چوار از جنس توپهای فوتبالی نبود بلکه بارانی از بمب بود که توسط جنگندههای عراقی زمین مسابقه و هواداران فوتبال را هدف قرار میداد. بازیکنان در میان دود ناشی از انفجار محو شدند، صدا شیون بلند شد و از بخش چوار مردم به هر وسیله ای خود را به زمین مسابقه میرساندند.
دود و گرد و خاک ناشی از این بمباران جنگندههای عراقی آرام میگیرد. از جوانان ورزشکار حاضر در زمینه تلی از جسدهای زخمی باقی ماند که برخی شهید و گروهی نیز مجروح شدند. ترکش ناشی از این اقدام نه تنها بازیکنان بلکه هواداران حاضر در کنار زمین را مورد نوازش قرار داد.
در این روز خونین یونس تلوکی، مجتبی ناصری، علی نجات کرمی، علی عباسی، محمد کمالوندی، جهانگیر کاوه، عبدالرزاق مهدیه، صید محمد زارعی، حسین هزاوه (بازیکنان فوتبال)، حمیدرضا رضایتی (داور مسابقه)، مراد آذرخش، خلیل مظفری، سجاد مظفری، محمدجواد مظفری، امجد حیدری (تماشاگران مسابقه) به شهادت رسیدند و علی قیطاس، رحمت محمود، الیاس گهرسودی، گل مرادفاضلی، فرمان فولادوند و سلمان کرد (بازیکنان فوتبال) مجروح شدند.
بله آن روز مردم بخش کوچک چوار از نزدیک نظارهگر کربلای جبههها بودند. دود غلیظی بخش چوار را پوشانده بود و از دل این فضا تنها میشد مویه و شیوه زنان کُرد را شنید؛ زنانی که از نزدیک شاهد جوانان بی سر و دست مانده بر زمین فوتبال بودند. تمام اصول و قوانین بینالمللی ضد جنگ و جنگی در ایلام زیر پا نهاده شد و خلبان عراقی بدون توجه به جمعیت حاضر در کنار زمین فوتبال مردم را آماج بمبهای خود قرار داد. بمبهایی که ورزشکاران و فوتبالیستهای ۲ تیم را یکی پس از دیگری قلع و قم کرد و بنا به اظهارات شاهدان اصابت راکت به کمر «یونس تلوکی» و ۲ تکه شدن این هافبک فوتبال را هیچ کس از اهالی چوار تاکنون نتوانسته است فراموش کند.
جنگ تحمیلی عراق در حالی داغ ناگواری بر پیشانی ورزش ایران در تاریخ ۲۳ بهمن ۶۵ گذاشت که در دنیای حرفهای فوتبال اگر کمترین احساس خطری در اطراف ورزشگاهها رخ دهد آن مسابقه برگزار نخواهد شد و تمام افراد فعال در برگزاری یک مسابقه (تماشاگر، داور، بازیکنان و کادر فنی) به صورت ویژه مراقبت خواهند شد. اما «رضایتی» داور مسابقه آن روز به صورت مستقیم هدف یک بمب کامل قرار گرفت و در میانه زمین پرپر شد. جنگ در جریان بود اما ذوق تماشای فوتبال کودکان و نوجوانان را به کنار زمین کشانده بود اما کسی تصور نمیکرد در میان هیجانهای فوتبالی امجد، سجاد، محمدجواد و خلیل مظفری که به عشق تماشای فوتبال به زمین مسابقه رفتند، اما هیچ وقت برنگشتند.
بیش از ۳۰ سال از حادثه چوار و اتفاق درناک آن میگذرد و زمین فوتبال این بخش اکنون نمادی از گلهای پرپر شده به شمار میرود نمادی که آتش سوزناک بمبهای ارتش عراق هنوز از دل آن زبانههایی از غم برای مردم آن دیار ایجاد میکند. برخی از شاهدان آن حادثه اکنون زنده نیستند اما کسانی که آن واقعه را با چشم خود نظارهگر بودند هنوز به خوبی به یاد دارند که چگونه بمبهای هواپیمای عراقی زمین مسابقه و هیجان فوتبالی برای جوانان، نوجوانان و کودکان چوار به گدازههایی از آتش تبدیل کرد.