چندی قبل زنی جوان به یک آرایشگاه زنانه رفت و بعد از انجام کارهایش وقتی خواست آن جا را ترک کند متوجه نبود کیف زنانه اش شد و مسئول آرایشگاه و زنان دیگر در آرایشگاه شروع به جست وجو کردند، اما اثری از کیف نبود.
بدین ترتیب ماجرای سرقت کیف زن جوان از آرایشگاه زنانه به ماموران کلانتری ۱۲۶ تهرانپارس مخابره شد و تیمی از ماموران تجسس برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شدند.
ماموران در گام نخست تحقیقات، پی بردند سارق که یک زن است با توجه به شلوغی داخل آرایشگاه زنانه و در یک فرصت مناسب از غفلت مشتری آرایشگاه استفاده کرده و دست به سرقت کیف زنانه زده است.
تجسسهای پلیسی ادامه داشت که ماموران متوجه شدند از حساب بانکی زن جوان در آرایشگاه پول زیادی برداشت شده است که با توجه به حساسیت موضوع تجسسهای فنی کلید زده شد.
بررسیها حکایت از آن داشت که زن جوان با در اختیار داشتن رمز کارت بانکی طعمه اش به یک طلافروشی رفته و اقدام به خرید چند سکه طلا کرده است.
نخستین سرنخ
همین کافی بود تا ماموران به مغازه طلافروشی بروند و دوربینهای مداربسته را مورد بازبینی قرار دهند و مشاهده کردند دختر جوانی با حضور در مغازه طلافروشی اقدام به خرید چند سکه طلا کرده است.
تجسسهای پلیسی ادامه داشت تا این که ماموران از سرقتهای مشابه دیگری در آرایشگاههای زنانه اطلاع یافتند و مشخص شد دختر جوان ابتدا در نزدیکی صندوق آرایشگاهها وقتی مشتریان شماره رمز کارتشان را اعلام میکنند اقدام به ثبت رمز کارتها میکند و سپس در فرصتی مناسب با توجه به شلوغی آرایشگاه ها، دست به سرقت کیف طعمه هایش میزند.
ردیابیها ادامه داشت و ماموران اطلاع پیدا کردند دختر جوان با دسترسی به کارتهای بانکی طعمه هایش با حضور در مغازههای طلافروشی و صرافیها اقدام به خرید دلار و طلا میکند.
بازداشت دزد تازه کار
ماموران با توجه به تصویر به دست آمده از دختر جوان به سراغ آلبوم مجرمان سابقه دار رفتند و مشخص شد این دختر یک سارق تازه کار و حرفهای است که در آرایشگاههای زنانه دست به سرقت میزند.
در ادامه ردیابی ها، تیم پلیسی با سرنخهای به دست آمده موفق به شناسایی مخفیگاه دختر جوان در همان منطقه تهرانپارس شدند و عصر شنبه ۱۳ مهر در عملیات پلیسی دستگیر شد.
رویا ابتدا خود را بی گناه میدانست، اما وقتی در برابر تصاویر دوربین مداربسته طلا فروشی قرار گرفت به ناچار لب به سخن گشود و به ۲۰ فقره سرقت کیف زنانه در آرایشگاهها اعتراف کرد.
رویا ۲۷ ساله که یک سارق تازه کار است در حالی که اشک میریزد و از رفتن به زندان میترسد اصرار میکند که اجاره خانهشان عقب افتاده بود و نیاز به پول داشته و هیچ کاری برای کمک به پدر و مادرش نبوده که انجام دهد:
سابقه داری؟
نه، باور کنید من تا حالا خلاف نکردم.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
سرقت از آرایشگاه زنانه.
شیوه و شگرد؟
وارد آرایشگاههای زنانه میشدم و در ابتدا هرکسی برای انجام هرکاری که دارد فیش پرداخت میکند که من در زمان پرداخت فیش در نزدیکی صندوقدار بودم و رمز بانکی مشتریان را حفظ میکردم و سپس در کمین مینشستم تا در فرصتی مناسب اقدام به سرقت کیف آنها کنم.
کسی متوجه سرقت کیفها نمیشد؟
به آرایشگاههای شلوغ میرفتم و، چون همه سرگرم کارهای خودشان بودند کسی نمیفهمید که من کیف شخص دیگری را برداشتم و به راحتی از سالن زیبایی خارج میشدم.
کارتهای بانکی را چه میکردی؟
به طلا فروشی و صرافیها میرفتم و خرید میکردم.
دلیل دزدی هایت چه بود؟
برای اجاره خانهمان نیاز به پول داشتم. یک سال و شش ماه بود که اجاره خانه نداده بودیم.
ازدواج کردی؟
نه، مجردم.
پدرت چرا کمک نمیکرد؟
پدرم دو بار سکته قلبی کرده و عمل جراحی قلب کرده است و، چون نمیخواستم او بیشتر از این اذیت شود دست به سرقت زدم.
تحصیلات؟
لیسانس مدیریت صنعتی دارم.
چرا سرکار نرفتی؟
رویا در حالی که اشک میریخت گفت: «در آزمون بانک شرکت کردم و فرمهای زیادی برای کار پر کردم، اما هیچ اتفاقی نیفتاد و حتی چند جا برای کار رفتم که درخواستهای کثیف داشتند و میخواستند از فرصت کاریشان سوءاستفاده کنند که نپذیرفتم».
چرا گریه میکنی؟
از زندان رفتن میترسم، حالا که سابقه دار شدم دیگر کاری برای من نیست و میخواهم کمکم کنید.
سکهها و دلارها را فروختی؟
یکی از کارتهای بانکی ۳۶ میلیون تومان مانده حساب داشت که ۲۰ میلیون تومان آن را چهار سکه طلا خریدم، اما وقتی به خانه بازگشتم دیدم کیف پولم نیست، نمیدانم آن را سرقت کردند یا در تاکسی یا خیابان روی زمین افتاده است.
وقتی طلاهای سرقتی را گم کردی چه حسی داشتی؟
خیلی ناراحت بودم و حس شاکیان پروندهام را کاملا درک میکنم.
چرا دزدی؟
قصد داشتم پس از پرداخت بدهی اجاره خانه کمی پول برای خودم پس انداز کنم که وقتی خواستم ازدواج کنم پولی برای خرید جهیزیه هم داشته باشم.
مادرت از این سرقتها خبر داشت؟
ابتدا نه، ولی وقتی متوجه شد کلی مرا دعوا کرد و سرکوفت به من زد که بعد از آن در چند مرحله وقتی میخواستم طلا بخرم همراه من به مغازه طلافروشی میآمد.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
پشیمانم، اول از روی اجبار رفتم، ولی بعد دیگر عادت شد و شیطان ولم نمیکرد.
چه مدت است دزدی میکنی؟
فکر کنم اردیبهشت بود که این کار را کردم، ابتدا یک کیف در آرایشگاه سرقت کردم، ولی پول و کارت بانکی در کیف نبود.
آزاد شوی دوباره دزدی میکنی؟
نه، یک هل پوک هم حتی از برادرم سرقت نمیکنم و به سرکار میروم تا باعث بی آبرو کردن خانواده ام نشوم.
بنا به این گزارش، دختر جوان با قرار وثیقه دو میلیارد ریالی روانه زندان شد و تحقیقات برای شناسایی دیگر جرایم احتمالی این دختر جوان در دستور کار ماموران پلیس تهران قرار دارد.