کد خبر: ۶۱۹۷۴۰
تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۶

نوزادان درباره جهان قضاوت اخلاقی می‌کنند

آیا کودک ده ماهه درکی از مسائل اخلاقی دارد و مذموم بودن دزدی را تشخیص می‌دهد؟ آیا کودک می‌تواند درباره عدالت قضاوت کند یا رویکردی اخلاقی داشته باشد؟ آیا تصمیم‌گیری‌های اخلاقی در مغز قوام می‌گیرد یا فیزیولوژیک هستند یا به روح و فطرت انسان مربوط‌ هستند؟
آفتاب‌‌نیوز :

علیرغم آزمایش‌های متعدد علوم اعصاب و پیشرفت روان‌شناسی اما همچنام هزارتوی ذهن انسان، در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و سفر انسان به درون ذهن همچون سفر به اعماق زمین یا سیارات دیگر هنوز به یک آرزو و خیال شبیه است.اما می‌توان گفت کتاب «زندگی پنهان ذهن» سفری جذاب برای کشف ذهن است. شاید پذیرش برخی یافته‌ها و مطالعات اخیر در علوم اعصاب برای بسیاری از ما سخت باشد که نشان می‌دهد حتی بسیاری از تصمیمات اخلاقی و روزمره ما ریشه در فعل و انفعلات درونی مغز ما دارد و کمتر می‌توان از نقش آفرینی صرف اخلاق به عنوان عنصری متمایز از مسائل زیستی حرف زد.

نوزادان درباره جهان قضاوت اخلاقی می‌کنند

این کتاب بحث خود را از اولین روزهای زندگی انسان آغاز می‌کند و به این سوال پاسخ می‌دهد که هریک از ما، در دورانی که خیلی کوچک بودیم، زمانی که شاید ده یا نهایت پانزده ماه بیشتر از عمرمان نگذشته بود، چگونه جهان را درک می‌کردیم و حتی درباره دنیا می‌اندیشیدیم؟ ماریانو سیگمان با مرور تعدادی ازمایش از ژان پیاژه و دیگران و نقد برخی از نقایص آنها نشان می‌دهد کودکان، حتی در ماه‌های اولیه زندگی‌شان هم صاحب ایده و نظر درباره دنیا هستند. شاید در وهله اول ادعای ماریانو سیگمان خنده‌دار به نظر برسد که کودکی که بیشتر اوقاتش را خواب هست درباره دنیا صاحب نظر و اندیشه است؛ چون اغلب ما دچار این خطا هستیم که اندیشیدن درباره دنیا کار فلاسفه است، چه برسد به نوزاد. اما او در همان فصل نخست نشان می‌دهد این تصور از دنیای نوزادان نادرست است.

ماریانو پله‌پله با طرح مثال‌های جذاب و ساده بحث خود را آغاز می‌کند و به سرعتی که خواننده مبتدی را با خود همراه کند مباحث جدی‌تر را به میان می‌کشد و نشان می‌دهد کودکان به سرعت به قدرت استدلال صوری، چگونگی ساختار نحو و دستور زبان سردر می‌آورند. وی مخالف این باور غالبی است که کودکان ساده فکر می‌کند و در مقابل بالغ‌ها توانایی درک پیچیدگی‌ها را دارند. وی نشان می‌دهد همه ما از همان روزی که به دنیا آمده‌ایم، در بازنمودهای انتزاعی و حتی تصوری از ریاضیات، زبان، اخلاق و حتی استدلال‌های پیچیده علمی و اجتماعی داشته‌ایم. در حقیقت این محقق در پایان ما بزرگسالان را دچار این عذاب وجدان می‌کند که تاکنون کودکان را اینقدر بد و ضعیف تصور کرده‌ایم!

وی در همین بخش می‌نویسد: «بچه‌های شش ماهه، قبل از چهاردست و پا راه رفتن، راه رفتن یا صحبت کردن، حتی قبل از اینکه بتوانند بنشینند و با قاشق غذا بخورند توانایی تفسیر قصد و غرض، امیال، مهربانی و شرارت را دارند، که این امر را می‌شود از بررسی گزینش‌ها و حالت‌های چهره‌شان استنتاج کرد. -از کتاب صفحه ۴۹» وی در ادامه همین بحث می‌نویسد: « بچه‌های کوچک ، قبل از حرف زدن، قبل از آنکه حتی بتوانند دستشان را برای گرفتن چیزی هماهنگ کنند، کاری بسیار پیچیده‌تر از قضاوت دیگران را از روی اعمالشان انجام می‌دهند. آنها محتوا و سابقه را منظور می‌کنند، که این امر به نوبه خود مفهوم نسبتا پیچیده‌ای از عدالت به آنها می‌دهد. قوه‌های ذهنی شناختی، در دوران رشد اولیه انسان، در این حد باورنکردنی بی‌تناسب هستند-از کتاب صفحه ۵۰»

ماریانو در فصل دوم کتابش بحث جذاب دیگری را پیش می‌کشد. او در این فصل درباره «مرزهای نامشخص هویت» در این باره حرف می‌زند که چه چیزهایی تعیین کننده انتخاب‌های ما هستند؟ وی عنوان می‌کند، اغلب تصمیم‌های ما پیش پاافتاده و معمولی هستند، چرا اغلب آنها در زندگی روزمره اتفاق می‌افتند؛ مانند تصمیماتی نظیر رفتن به ملاقات یک دوست یا انتخاب نوع وسیله حمل و نقل تا محل ملاقات. وی نشان می‌دهد مغز ما چگونه به طرز نامحسوسی مجموعه‌ای بیشمار از احتمالات را در فضای ذهنی مقایسه کرده و بعد از فکر کردن به آنها بالاخره دست به انتخاب می‌زند. او بحث مفصلی درباره لحظه انتخاب دارد و توضیح می‌دهد در این لحظات در ذهن انسان چه اتفاقات عجیبی رخ می‌دهد.

در فصل سوم ماریانو سیگمان درباره ذهن با عنوان «ماشینی که واقعیت را می‌سازد» نشان می‌دهد «آگاهی، درست مثل زمان و فضا، چیزی است که همه با آن آشنا هستیم، اما در تعریف کردن آن مشکل داریم» او در این فصل از مغز به عنوان سیستمی که درک جهان و واقعیات را در انسان سازماندهی می‌کند صحبت می‌کند.

فصل چهارم کتاب یکی از جذاب‌ترین موضوعات این اثر است. سیگمان در این فصل تجربه‌ مرموز همه انسان‌ها را مورد واکاوی قرار می‌دهد. وی در این فصل از «رویا» حرف می‌زند، و به دنبال پاسخ به این سوال است که موقع خواب دیدن چه اتفاقی در مغز می‌افتد و آیا برای انسان کنونی امکان پذیر است تا از رویا رمزگشایی کند یا آنها را کنترل و دستکاری کند؟ او در پایان این فصل به طور نسبی به این سوال پاسخ می‌دهد و نشان می‌دهد با پیشرفت علوم اعصاب در دنیای کنونی تا حدی دستکاری رویا و رمزگشایی از آن امکان پذیر شده است. البته مقصود او از رمزگشایی چیزی متفاوت از تعبیر خواب است اما سفر او به دنیای رویا جذاب است بطوریکه از آزمایش‌هایی علمی رونمایی می‌کند که توانسته‌اند تجربه رویا را دستکاری کنند. سیگمان در همین فصل به طور مفصل از مزایای خواب برای مغز صحبت می‌کند و این تئوری قدیمی را رد می‌کند که مغز در هنگام خواب خاموش می‌شود. وی در ادامه بحث خود حتی از رویا به عنوان عامل پیشبرنده اندیشه و آگاهی دم می‌زند.

در فصل پنجم هم سیگمان همانند فصول قبل یک تصور رایج درباره ذهن را زیر سوال می‌برد. او در این فصل درباره یادگیری حرف می‌زند و به بررسی این موضوعات می‌پردازد که، آیا هرچه سن بالاتر برود یادگیری زبان یا موسیقی سخت‌تر می‌شود؟ یا اینکه چرا همه صحبت کردن را یاد می‌گیریم اما آموختن ریاضیات مشکل است؟ وی در این فصل درباره تاریخچه یادگیری، تلاش و فضیلت، تکنیک‌های یادسپاری، دگرگونی مغزی شدید هنگام آموختن خواندن، و قابلیت‌های مغز صحبت می‌کند.

اما در فصل ششم او به دنبال طرح بحثی پیش رونده است. به تعبیری ماریانو سیگمان می‌خواهد از طرح مباحث خود برای بهبود زندگی انسان و کارآمد کردن آموزش استفاده کند. سیگمان در این فصل به دنبال آن است تا طرحی نو برای بهبود وضعیت آموزش دست یابد.

نویسنده این اثر ماریانو سیگمان، فیزیک خوانده و به عنوان چهره‌ای پیش‌رو در علوم اعصاب شناختی یادگیری و تصمیم‌گیری شناخته می‌شود. او موسس «آزمایشگاه علوم اعصاب یکپارچه» در دانشگاه بوئنوس-آیرس است.

«زندگی پنهان ذهن» اثر ماریانو سیگمان با ترجمه ماندانا فرهادیان توسط نشرنو با همکاری نشر آسیم در ۳۲۷ صفحه منتشر شده است.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین