تغییر و تحول در رفتارهای جوانان و بروز نابهنجاریهای اجتماعی در سطح گسترده امروزه دیگر مسالهای منحصر به جامعهای خاص نیست، بلکه مسالهای جهانی است. هر جامعهای متناسب با شرایط خود، با انواعی از انحرافات و مشکلات روبروست که تاثیرات مخربی روی فرآیند ترقی آن جامعه دارد.
این رفتارهای نابهنجار اجتماعی را میتوان ناشی از تغییرات سریع اجتماعی، ناکامی منزلتی، احساس از خود بیگانگی، اجحاف، خشم و تنفری که آنها نسبت به اجتماع و محیط اطرافشان دارند و بسیاری از عوامل دیگر تلقی کرد.
در پژوهشی که در خصوص "بررسی رابطه شبکههای اجتماعی مجازی و گرایش به ناهنجاریهای اخلاقی" توسط تیم پژوهشگران متشکل از محمد رحیمی (گروه علوم اجتماعی)، لیلا فتحی (عضو هیات علمی دانشگاه پیاغم نور)، فاطمه افراسیابی (عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور) و رعنا اسکندری اندبیلی (کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی)، با جامعه آماری ۴۰۰ نفر از جوانان شهر تهران که به روش پژوهش پیمایشی انجام شده، آمده است: «گرایش به نابهنجاریهای اخلاقی در بین جوانان شهر تهران متوسط رو به بالا است. جوانانی که در شبکههای اجتماعی مجازی عضویت دارند و استفاده صحیحی از این فضا نمیکنند بیشتر در معرض گرایش به نابهنجاریهای اخلاقی قرار دارند.»
به گفته محققان این پژوهش «در شرایطی که همبستگی متقابل فرد از میان برود و فرد نتواند به کمک مکانیزمها و ابزارهایی که جامعه در اختیارش قرار میدهد، به اهدافش دست یابد؛ در نتیجه از راههای دیگری که خلاف قانون است، سعی میکند به آن اهداف برسد. در نتیجه میگوییم فرد نابهنجار شده است؛ وقتی این حالت به صورت عام در جامعه شیوع پیدا میکند، میگوییم جامعه دچار آنومی یا نابسامانی شده است؛ به عبارتی دیگر با از بین رفتن ارزشها و هنجار یا ضعیف شدن هنجارها و ارزشها اعضای جامعه دیگر ارزشها و اهداف مشترکی را قبول ندارند.»
در ادامه این پژوهش طبق ماده ۹۷ قانون برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جمهوری اسلامی ایران که به مسئله نابهنجاری، اختصاص یافته؛ آمده است: «دولت موظف است به منظور پیشگیری و کاهش آسیبها و نابهنجاریهای اجتماعی، نسبت به تهیه طرح کنترل کاهش آسیبهای اجتماعی اقدام کند و برای این کار نیاز به بهرهگیری از مطالعات علمی آسیبشناسان اجتماعی از جمله جامعه شناسان دارد تا نابهنجاریهای اجتماعی را مورد شناسایی قرار داده و برحسب اهمیت، اولویت بندی کرده و از سوی دیگر منابع آسیبها و پیدایی آنها را مورد علت کاوی قرار داده تا به قدرت پیشبینی، پیشگیری و کنترل انحرافات اجتماعی دست یافته و با شیوه علمی به ترمیم آسیبها و اصلاح کجروان اجتماعی و توانمند سازی افراد در معرض آسیب پرداخته شود. بنابر این برای مدیریت مسئله از طرف برنامهریزان و سیاستگذاران اجتماعی انجام تحقیقات و مطالعات علمی توسط پژوهشگران اجتماعی امری ضروری است.»
در این پژوهش که در نشریه "انتظام اجتماعی" منتشر شده، آمده است: «شبکههای اجتماعی مجازی به عنوان مهمترین مصادیق این امر، نفوذ هر چه بیشتر و تاثیر انکار ناپذیر بر کلیه ابعاد شناختی جوانان یافته و فرهنگی نو به وجود آورده است.
امروزه گرایش به اینترنت و شبکههای اجتماعی مجازی چنان رایج شده است که بیشتر جوانان بخش زیادی از وقت خود را در استفاده از آن سپری میکنند. استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در میان همه گروههای اجتماعی اعم از زن و مرد، پیر و جوان، بیسواد و باسواد از جذابیت خاصی برخوردار است. گسترش شبکههای اجتماعی مجازی، مانند هر نوآوری دیگری به ایجاد دگرگونیهایی در جنبههای مختلف زندگی انجامیده و استفاده از آن، امری اجتناب ناپذیر شده است. بهگونهای که بدون آن زندگی برای کسانی که بدان خو گرفته اند، دشوار میشود.»
رحیمی و همکارانش معتقدند: «بیهنجاری در شرایطی پدید میآید که در حوزههای معینی از زندگی اجتماعی معیارهایی روشن برای راهنمایی رفتار وجود نداشته باشد. پیامدهای آنومی در شکل نوعی نابسامانی روانی و فردی و در قالب تعارض شخصیت فردی و خودخواه انسان با شخصیت اجتماعی و دیگر خواه او متجلی شود. نتیجه این تعارض هم آن است که خواستههای وجدان جمعی کارآیی خود را از دست میدهد.
تضعیف این الزامها و فشارها نیز سبب میشود که افراد به حال خود رها شوند و اینجاست که آرزوهای نامحدود، لجامها را میگسلد و فشارهایی را بر فرد وارد میآورد تا به رفتارهایی مانند کجروی یا خودکشی دست یازد.»
پژوهشگران معتقدند: «الگوهای رفتاری از طریق مشاهده رفتار دیگران، شکل میگیرد. رسانهها موثرترین راه برای آموزش شیوههای جدید رفتاری هستند و به ویژه بر کودکان و نوجوانان تاثیر عمیق بر جای مینهند.
شبکههای اجتماعی اینترنتی مجموعهای از عوامل به ویژه قدرتمندی برای یادگیری اجتماعی هستند و تردیدی نیست که این نوع شبکهها نقش عمدهای در اجتماعی ساختن نوجوانان و جوانان ایفا میکنند. از سوی دیگر محتوای این رسانهها حاوی القائات ارزشی بسیاری هستند که در اشکال متنوع و گوناگون و به شکلی دائم تکرار میشوند و احتمال دارد با القائات سیاسی، عقیدتی، فرهنگی همراه باشند و به سهم خود بر نظام ارزشی نوجوانان و جوانان موثر واقع شوند.»
در نتایج این پژوهش آمده است: «گریز از هنجارها همواره به عنوان پدیدهای ضد اجتماعی از دیرباز مورد توجه جامعهشناسان و اندیشمندان اجتماعی بوده است. جوانان شهر تهران گرایش روزافزونی به ناهنجاریهای اخلاقی (مصرف مشروبات الکلی، پوشش نامتعارف، خالکوبی و ...) دارند و در این میان شبکههای اجتماعی مجازی نقش موثری در این وضعیت نابهسامان دارند. بهگونهای که جوانانی که در معرض انواع پیامها و فضای نامتعارف شبکههای اجتماعی مجازی قرار دارند گرایش بیشتری به انجام ناهنجاریهای اخلاقی دارند.
رفتار انحرافی از طریق انتقال فرهنگی آموخته میشود. بر این حکم اگر افراد جامعه با گروههای نابهنجار و تحت تاثیر پیامهای نابهنجار رسانهها در زمان طولانی و با فراوانی بیشتر قرار گیرد احتمال هنجارشکنی تشدید خواهد شد؛ بنابراین میتوان گفت امروزه جوانان بخش عظیم فرهنگ، ارزشها و هنجارهای جامعه خود و دیگر جوامع را از رسانهها دریافت میکنند بهطوری که بخش عظیمی از جامعهپذیری نسلها از طریق رسانهها انجام میشود و نفوذ و تاثیر رسانه تا جایی است که برخی از نظریهپردازان علوم ارتباطات بر این باورند که رسانهها اولویت ذهنی و حتی رفتاری ما را تعیین میکنند.»
این پژوهش در شماره دوم نشره علمی انتظام اجتماعی منتشر شده است.