در هفته گذشته، تنها راه ارتباطی کسبوکارها با مشتریان ارسال پیام کوتاه بود و در عمل، ابزارهای بازاریابی اینترنتی، از کار افتاده بود. این موضوع باعث افت شدید ترافیک ورودی به سایتها و در نتیجه، کاهش فروش قابل توجه کسبوکارهای مختلف بود. خسارت اقتصادی وارد شده به این کسبوکارها چه میزان است و چهکسی آن را جبران خواهد کرد؟
به گزارش آفتابنیوز؛ خبر سهمیهبندی و حذف بخشی از یارانه بنزین آنقدر ناگهانی بود که اعتراضات را از فضای مجازی به خیابانها کشاند. برخی هم که گمان میکردند باعث و بانی این اعتراضات، فضای مجازی است، دستشان روی دکمه فیلتر که نه، این بار روی دکمه قطع اینترنت رفت و همه ارتباطات اینترنتی با خارج از کشور را قطع کردند. قطع شدن ترافیک خارجی، نهفقط مانع دسترسی به پیامرسانهایی مانند واتساپ یا شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام شد، بلکه وبسایتهایی را که از هاست خارجی استفاده میکردند، از دسترس خارج کرد و مسائل دیگری را هم بهوجود آورد.
قطع دسترسی به موتور جستوجوی گوگل و کارآمد نبودن نمونههای مشابه خارجی، قطع دسترسی به ایمیلهایی مانند جیمیل و یاهو، قطع دسترسی به مقالات علمی به دلیل در دست نبودن وبسایتهایی مانند ساینسدایرکت و الزویر، قطع دسترسی مجموعههای بازرگانی، تولیدی و خدماتی به مشتریان خارجی و در دسترس نبودن ابزارهای مورد نیاز مشاغل مختلف، تنها گوشهای از مشکلات قطعی اینترنت بینالمللی هستند. از طرف دیگر، برخی از خدماتی که بر پایه اینترنت ملی فعالیت میکردند نیز به دلیل هجوم کاربران، دچار اختلال شدند.
پیامکهایی که پشت سر هم میرسید
افراد زیادی هستند که به جای بهیاد سپردن آدرس وبسایتهایی که از آنها استفاده میکنند، نامشان را گوگل میکنند تا به آن دسترسی داشته باشند. طولانی شدن قطعی اینترنت، کسبوکارها را به تکاپو انداخت تا مشتریانی که راه ارتباطیشان را با کسبوکار از دست داده بودند، بازگردانند.
تنها راهحل موجود برای ارتباط برقراری ارتباط دوباره با مشتریان، ارسال پیام کوتاه بود. بسیاری از ما در طول هفته گذشته، پیامهایی را از کسبوکارهای مختلفی دریافت میکردیم که به ما خبر میدادند فعال هستند و آدرس وبسایتشان را برایمان فرستادند تا دوباره سری به آنها بزنیم.
افت ترافیک ورودی و بهدنبال آن، کاهش فروش که در غیاب یک موتور جستوجوی قوی رخ داد، ضرر و زیانهایی برای کسبوکارهایی به دنبال داشت که در فضای مجازی فعالیت میکنند. ضرر و زیانی که ارقام مختلفی درباره آن شنیده میشود. بهعنوان مثال، وبسایت نتبلاکز، خسارت ناشی از قطعی یک روز اینترنت در ایران را بیش از ۶۱ میلیون دلار برآورد کرده است. یک رسانه داخلی نیز خسارت ۹۰۰ میلیارد تومانی را عنوان کرد که از سوی رضا الفتنسب، عضو هیئت مدیره اتحادیه کشوری کسبوکارهای مجازی، تکذیب شد.
وی درباره خسارت وارد شده به کسبوکارها در قطعی اینترنت به ایرناپلاس گفت: این اعداد قابل محاسبه نیست و قرار است همانطور که آقای وزیر هم گفتند، جلسهای داشته باشیم، با کسبوکارها صحبت کنیم و ببینیم میزان خسارت، قابل محاسبه است یا خیر. با این حال، اگر محاسبه هم شود، چه کسی میخواهد خسارت بخش خصوصی را جبران کند؟ این فقط شامل بُعد مادی است. مثلاً فروش من، یک میلیارد است، فردا میشود ۵۰۰ میلیون تومان و قابل احصا است، اما بُعد معنوی را چطور میخواهیم محاسبه کنیم؟
اعتماد سرمایهگذاران فضای مجازی را چگونه بازگردانیم؟
عضو هیئت مدیره اتحادیه کشوری کسبوکارهای مجازی، با اشاره به زیانهای معنوی گفت: بُعد دیگر، خسارتهای معنوی قطعی اینترنت است. اعتماد سرمایهگذار جدیدی که برای توسعه به دنبال وی بودیم، از دست رفته است. ما بیشتر بهدنبال سرمایهگذاری سنتی بودیم، زیرا سرمایهگذاران خطرپذیر دیگر پول چندانی برای سرمایهگذاری ندارند و سرمایهگذاری خارجی هم نزدیک به صفر است؛ بنابراین، ما بهدنبال سرمایهگذاران سنتی بودیم که با وضع پیش آمده بعید بهنظر میرسد آنها به این راحتی باز هم به کسبوکارهای فضای مجازی، وارد شوند. این خسارت سنگینی است که قابل محاسبه نیست.
وی ادامه داد: از طرف دیگر، حس خود کاربران اینترنتی به کسبوکارها و عدم ثبات آنها، با اقداماتی که انجام شده، ضررهای معنوی هستند که شاید از ضررهای مادی هم بیشتر باشد. جمعیت زیادی از جوانها نیز در چند سال اخیر، امیدی به کسبوکارهای نوین و استارتآپها پیدا کرده بودند، اما وقتی چنین اتفاقاتی میافتد، امیدها را به یأس تبدیل میکند.
فکری اساسی برای همیشه
الفتنسب با توجه به شرایط پیش آمده در هفته گذشته گفت: من هم اگر جای یک سازمان امنیتی باشم، شاید همین تصمیم را بگیرم. بحث اصلی این است که ما این تجربه را چند بار داشتهایم که آخرین مورد آن، سال ۱۳۹۶ بود. خوب بود اگر همانجا فکری اساسی میکردیم. فکر اساسی چیست؟ یعنی این امکان وجود داشته باشد که در صورت بروز چنین مشکلاتی، کسبوکارها به یک فضای امن سوییچ شوند و مردم هم خیلی سریع، بتوانند کارهای خود را انجام دهند.
گوگل کردن، یک رفتار ثابت بین کاربران است
الفتنسب درباره عدم دسترسی به موتورهای جستوجوی قوی در این مدت گفت: در دنیا به این صورت است که بیش از ۷۰ درصد کاربران، در موتورهای جستوجو، به دنبال وبسایتها هستند. وقتی دسترسی به گوگل مسدود میشود، نتیجه این میشود که بسیاری از کسبوکارها به ما میگویند میزان فروشمان کاهش یافته است.
وی ادامه داد: دو نگاه افراطی در این رابطه در کشور وجود دارد. یک نگاه میگوید فقط گوگل، و ما نیازی به موتور جستوجوی داخلی نداریم. نگاه دیگر میگوید فقط موتور جستوجوی داخلی، و ما نیازی به گوگل نداریم. ما باید نگاه درستی داشته باشیم. گوگل باید باشد و موتور جستوجوی داخلی هم باید باشد و در زمان مناسبی، تقویت شود. نه زمانی مثل روزهای گذشته که همه مراجعه کنند و بگویند موتور جستوجوی داخلی از کار افتاده است. مشخص است که از کار میافتد زیرا در زمان غیر پیک، اصلاً به سراغ آن نرفتیم و تقویتش نکردیم.
این عضو اتحادیه کسبوکارهای مجازی گفت: بهعنوان مثال، دولت میتواند همانطور که به سازمانهای دولتی میگوید از کالاهای داخلی استفاده کنند، کاربران سازمانهای خود را بهتدریج به سمت استفاده از خدمات و ابزارهای اینترنتی داخلی مانند موتورهای جستوجو سوق دهد تا نقاط قوت و ضعفشان شناسایی شود.
ابعاد قطعی اینترنت، وسیع بوده است
الفتنسب درباره تأثیر قطعی اینترنت در هفتهای که گذشت گفت: یکی از خدماتدهندگان درگاههای پرداخت اینترنتی که روزانه، تراکنش چند ده میلیاردی دارد، در اثر قطعی اینترنت، میزان تراکنشهای روزانهاش به چند صد میلیون تومان رسید. اینها نشان میدهد ابعاد این مسئله، تا چه حد بوده است. ما امیدواریم که از این دوران گذار عبور کنیم، اما دچار فراموشی نشویم.
وی ادامه داد: باید درباره شبکه ملی اطلاعات، بهصورت فراجناحی، تصمیمگیری کنیم. یک عده میگویند ۸۰ درصد پروژه تکمیل شده، عده دیگری میگویند ۲۰ درصد هم پیشرفت نداشته است. در این بین، بخش خصوصی است که بین این دعواها، نادیده گرفته میشود. البته، این را هم منصفانه بگویم که وضعیت ما در پایداری وبسایتهایی که هاست داخلی داشتند، نسبت به سالهای گذشته، بهبود قابل توجهی داشت و این نشان میدهد کارهایی هم انجام شده، ولی هنوز کمکاریهایی هم وجود دارد.
فضای گفتوگو را ایجاد کنیم
الفتنسب راهحل کاهش آسیب کسبوکارهای فضای مجازی را ایجاد فضای گفتوگو دانست و توضیح داد: باید روی موضوعاتی که به کسبوکارهای فضای مجازی مربوط است، بحث و گفتوگو کرده، راهحلها را پیدا کنیم و در نقطه فعلی باقی نمانیم. موضوعات سیاسی و بینالمللی وجود دارد که این کسبوکارها را تحتتأثیر قرار میدهد. باید در یک فضای فراجناحی برای امنیت کشور و امنیت اقتصادمان تلاش کنیم. من موافق این نیستم که گوگل را ببندیم. در این چند روز، عملاً دسترسی برنامهنویسها مسدود شده بود و نتوانستند هیچ ابزاری را توسعه دهند، اما از آن طرف هم اشتباه است که ما اصلاً بهدنبال برنامهنویسی بومی نباشیم.
آیا خسارتهای وارد شده را بیمه میپردازد؟
این عضو هیئت مدیره اتحادیه کسبوکارهای مجازی، درباره بیمه خسارتهای وارد شده در این بازه قطعی اینترنت گفت: ما یک نوع بیمه را چند سال پیش دنبال میکردیم که بیمه خرید اینترنتی بود. به این صورت که فرآیند خرید اینترنتی بیمه شود، یعنی کالا با همان کیفیتی که فروشنده اعلام میکند به دست خریدار برسد، اصل باشد، قاچاق نباشد و مواردی از این دست. این موضوع را خیلی دنبال کردیم و بعد از آن میخواستیم به سراغ بیمههای سرورها و صاحبان دیتاسنترها برویم. با این حال، بیمهها میگفتند ریسک آن برای ما قابل ارزیابی نیست.
وی اظهار امیدواری کرد که صنعت بیمه، دید درستی نسبت به این حوزه پیدا کند و ادامه داد: بیمه، بهشدت بر کسبوکارهای مجازی مؤثر است و میتواند کمککننده باشد و درآمدهای قابل توجهی هم برای شرکتهای بیمه ایجاد میشود. در حال حاضر و پس از گذشت بیش از ۱۰ سال، کمتر از دو درصد سفارشهای خردهفروشی در کشور، بهصورت آنلاین است. این عدد در چین نزدیک به ۲۰ درصد و در ترکیه نزدیک به ۶ درصد است. اگر بیمهها وارد این حوزه شوند، اعتماد مردم بیشتر میشود و این وضعیت، تغییر خواهد کرد.
حداقل بهرهمندی از اینترنت
مجید رضاییان، استاد دانشگاه و روزنامهنگار نیز در روزنامه اعتماد نوشته است: در باب آنچه در قطع اینترنت تجربه کردیم بحثی نیست، محل نقد و بحث هم فراوان است و به نظر میرسد که بخش اعظمی از روزنامهنگاران فارغ از جناح و حزبشان در خسارتهای حاصل از قطع اینترنت اجماعنظر داشته باشند. در این میان رسانهها با فرض تحمل محدودیتهایی فرصت و امکان استفاده از اینترنت جهانی را داشتند. به همین دلیل است که...
دسترسی روزنامهها و رسانهها به اینترنت را نمیتوان یک رویکرد در برنامههای دولت دانست، بلکه برای دولت هم بدیهی بود که نمیتوان این ابزار کار را از رسانهها گرفت و نمیتوان اینترنت را به روی روزنامهنگاران بست. از طرفی در شرایط اضطرار نمیتوان با قطع اینترنت این حداقل ابزار کار را از اهل رسانه گرفت، با اینکه شاید در روزهای اخیر رسانههای ما در پوشش میدانی وقایع ضعیف عمل کردند، اما همین حضور حداقلی آنها هم واجب و ضروری است و نمیتوان آن را حذف کرد یا نادیده گرفت.
معتقدم همانقدر که قطع اینترنت میتواند در گردش آزاد اطلاعات تاثیرگذار باشد، آزادی بیان میتواند تاثیرات به مراتب بیشتری داشته باشد، حتی اگر دسترسی به اینترنت محدود باشد. به برکت آزادی بیان میتوان مطالبات مردم را شنید و به آنها ترتیب اثر داد اما اینترنت نامحدود بدون آزادی بیان صداهای بسیاری را ناشنیده خواهد گذاشت. علاوه بر این، رسانهها میتوانستند استراتژی اطلاعرسانی اقناعی را پیش بگیرند نه اینکه اطلاعرسانی کنند. دولت میتوانست با سرلوحه قرار دادن اطلاعرسانی اقناعی و شفافیت موانع و مشکلات خود را با مردم مطرح کند، از بدعهدیهای امریکا در پایبندی به تعهداتش در برجام بگوید و مسائل اقتصادی را با مردم در میان بگذارد و مردم و بخش خصوصی را به مشارکت بطلبد، این کاری بود که میتوانست به رسانهها واگذار شود و رسانهها مردم را اقناع کنند. با این حال امکان استفاده رسانهها از اینترنت حداقل تصمیمی بود که میشد در قبال رسانهها گرفت، تصمیمی که برای دولت هم بدیهی بود و نمیتوان آن را تجدیدنظر در رویه یا برنامهای از پیشتعیینشده دانست.
ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور،
كه مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند.
نامه ام باید كوتاه باشد ، ساده باشد ، بی حرفی از ابهام و آینه ،
از نو برایت می نویسم
حال همه ما خوب است
اما تو باور مكن... !