پنجم مهرسال۹۲ مأموران پلیس پایتخت با تماس شهروندی از قتل مردی در خانهاش با خبر و راهی محل شدند. مأموران در قتلگاه با جسد خونین مرد جوانی به نام وحید روبهرو شدند که حکایت از این داشت با ضربات جسم سختی به سرش به قتل رسیدهاست.
شهره همسر مقتول به مأموران گفت: چند ساعت قبل به خانه یکی از دوستانم رفتم تا اینکه دقایقی قبل از مغازه محل خرید کردم و به خانه برگشتم و با این صحنه هولناک روبهرو شدم.
همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران پلیس در تحقیقات میدانی به شهره مظنون شدند و وی را بازداشت کردند.
متهم ابتدا در بازجوییها از قتل شوهرش اظهار بیاطلاعی کرد، اما وقتی با مدارک و دلایل روبهرو شد به قتل شوهرش با همدستی پسر خالهاش حسام اعتراف کرد. بدین ترتیب مأموران حسام را هم بازداشت کردند.
حسام در تحقیقات به قتل وحید با همدستی دختر خالهاش اعتراف کرد. وی گفت: من کارمند یک شرکت تولیدی خودروی داخلی هستم. سالها بود که از دختر خالهام بیخبر بودم تا اینکه مدتی قبل او را در خانه مادرم دیدم. او گفت که در کار خرید و فروش زمین است و قرار شد سند چند قطعه زمین را به نام من بزند و بعد بفروشد و سهم مرا هم بدهد. بعد از اینکه سند زمینها را به نامم انتقال داد و آنها را فروخت مبلغ ۲۲میلیون تومان سهم مرا پرداخت کرد. چند روز بعد از فروش زمینها با من تماس گرفت و گفت زمینها به نام شوهرش بوده و او الان متوجه موضوع شدهاست و باید او را به قتل برسانیم. ابتدا قبول نکردم، اما آنقدر اصرار کرد که قبول کردم. طبق نقشهای که شهره طراحی کرده بود به خانهاش رفتم و دو نفری منتظر وحید ماندیم. وقتی وحید وارد خانه شد من پشت در کمین کردم و با چوب دستی که همراه داشتم چند ضربه به سرش زدم و شهره هم با میله آهنی که در دست داشت چند ضربه دیگر به سر شوهرش زد و بعد من از خانه خارج شدم.
دو متهم پس از صدور کیفرخواست به اتهام قتل عمد در شعبه۱۱۳ کیفری استان محاکمه شدند. پدر و مادر مقتول در جلسه دادگاه برای دو متهم درخواست قصاص کردند. در حالی که شهره در دادگاه منکر قتل شوهرش شده بود، هیئت قضایی با توجه به مدارک موجود دو متهم را به قصاص محکوم کرد. رأی دادگاه پس از تأیید در یکی از شعبههای دیوان عالیکشور برای سیر مراحل اجرا به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد و در نهایت سحرگاه چند روز قبل دو متهم در زندان رجاییشهر با چوبه دار قصاص شدند. بدین ترتیب پرونده قتل مرد جوان با همدستی همسر و پسر خاله همسرش برای همیشه بسته شد.