برای نخستین بار باید از پروندهای عجیب بنویسیم، آنقدر عجیب که برای خودمان نیز تازگی دارد. اینکه مینویسیم عجیب از این بابت که همه اجزای این پرونده را میدانیم اما از ذکر جزئیات منع قانونی داریم، اما در خلاصهترین شکل ممکن یک موسسهای که پسوند خیریه و فرهنگی را به یدک میکشد، پس از سالها مقاومت بالاخره قطعه زمینی به مساحت 7 هکتار را آنگاه پس میدهد که با عبارت «زمینخواری» مواجه میشود آن هم نه با آرامش و طیب خاطر که به زور قانون!
روزنامه آفتاب یزد در ادامه نوشت: دادگستری استان یزد فارغ از حواشی ساختگی و شوآفی به نام «جشنواره عروسکها و تئاتر عروسکی» به دور از شتابزدگی و البته با دقت و ظرافت، پرده از پروندهای عجیب و در عین خود کم نظیر برمیدارد. منابع آگاه ضمن ابراز شگفتی از مورد پیش آمده اظهار میدارند که وقتی به این زمینخواری 7هکتاری پی بردیم که گفتند یک باند از یک اتوبان ـ موجود در نقشههای هوایی و طرح تفضیلی ـ ناگهان مفقود شده است و به دنبال باند مفقودی گشتن همانا و پیدا شدن 7هکتار زمین پس از سالها نیز همان.
این خبر به سرعت برق و باد در شهری که مردمش زیربار فشار عوارض شهرداری و نبود خدمات شهری مطلوب رنج میبرند میپیچد؛ کسی به دنبال متراژ و چرایی به وجود آمدن این پرونده قابل تامل و پیچیده نیست، همه از هم میپرسند: «آن موسسه از آنِ کیست؟ وابسته به کدام گروه است؟!» شهرداری و زمین شهری و سازمان شهرسازی کجا هستند؟
نقل قولها و واکنشها در فضای شهر به شدت انتشار پیدا میکند، همه به دنبال رسیدن به اسم هستند و اما کسانی که این خبر را مجازی منتشر کردهاند در عین آنکه میدانند و مطمئن هستند اما به اشاراتی مبهم بسنده میکنند. با آنکه ما میدانیم و منع قانونی برای انتشار داریم ولی مردم هم خوب میدانند.
«جشنواره عروسکها و تئاتر عروسکی»؛ واقعی یا پوششی برای یک پرونده؟
خبر زمینخواری و اتوبانخواری عجیب، ناگهان لای یک خبر گُم میشود؛ «جشنواره عروسکها و تئاتر عروسکی»! دعوایی بالا میگیرد بر سر بودجه 12میلیاردی این جشنواره و اما همچنان رگههایی از خبر زمینخواری در رسانه حضور دارد. برخی که همواره احساس کردهاند بعضی تلاش میکنند اصل موضوع را با یک یا چند خبر حاشیهای گم کنند این بار به این موضوع حساسیت ویژهای نشان میدهند که؛ «جشنواره عروسکها و تئاتر عروسکی»؛ واقعی است یا پوششی برای یک پرونده؟
در مقام دفاع شاید گفته شود این جشنواره از ماهها قبل برنامه ریزی شده است و اما در مقام رد این دفاع، قاطعانه میگوییم: «آفتاب یزد چندماهی است که در جریان این پرونده و جزئیات آن قرار دارد و اما به دلیل رعایت مباحث قضایی و عدم ایجاد وقفه در سیر پرونده دست نگه میدارد تا در بزنگاه، خبری را رسانهای کند که از همان ابتدا، تمامی جزئیات آن را میدانست.» و این بدان معنا است که شاید وقتی اظهارنامههای قضایی به دستشان رسید و دیدند در دوران ریاست رئیسی بر قوهقضائیه و ریاست غلامعلی دهشیری بر دادگستری استان یزد دیگر«بندبازی» جواب نمیدهد؛ «عروسک بازی» را در برنامه قرار دادند!
حاشیهها همیشگی است؛ دستگاه قضایی باید هوشیار باشد که هست!
این یک اصل است که متخلفان و نادیدهانگاران قانون همواره به دنبال ایجاد حاشیه برای «ردگُم کنی» بودهاند و اما دستگاه قضا به عنوان چشمان بیدار جامعه است که باید هوشیار باشد که تجربه ثابت کرده است که نهتنها باهوش است که اساساً میانهای با حواشی ساختگی، کاذب و عجیب و غریب ندارد.
«جشنواره عروسکها و تئاتر عروسکی»؛ دعواهای درون شورایی، چند خبر بیاهمیت و بسیاری از این دست ماجراها از قبیل گشایش «دکان»های چند نبش نیز نتوانست به اصطلاح حواس دستگاه قضایی را پرت کند و این موضوع در محیطی به دور از چالشهای معمول و مرسوم و نیز با صبر و بردباری تمام، بررسی شده و اینک خبرهای خوشحالکننده حکایت از آن دارد که آن «یک باند اتوبان» و نیز آن «7هکتار زمین» باز پس گرفته شده و پرونده باقیمانده موضوعات مطروحه، سیر قضایی خود را در حال طی کردن است.
و اما کنایه قابل تامل یک فعال فضای مجازی، همه نگاهها را به سمت خاصی میبرد. او مینویسد: «... سهم مردم را از کل استان یزد مشخص کنند تا خدای ناکرده مردم وسط زمینهای آنها خانه و مغازه نسازند!» و این کنایه یعنی دستگاه قضایی استان یزد، حالا حالاها کار خواهد داشت.
نکته پایانی این که مردم در کنار ابراز خوشحالی و سپاسمندی از هوشیاری دستگاه قضایی همچنان به دنبال اعلام نتایج کوهخواری توسط محیط زیست استان و نیز معدنخواری میباشند.