روز ۲۴ دی امسال خانوادهای با حضور در دادسرای امور جنایی تهران از ناپدید شدن دختر ۳۸ ساله شان به نام الهام خبر دادند.پلیس در گام نخست پی برد، الهام برای گرفتن بخشی از دیه اش به سراغ مردی به نام داوود رفته، اما دیگر بازنگشته است.
کارآگاهان در این مرحله به سراغ داوود رفتند و این مرد که یک مکانیکی در طبقه پایین خانه اش دارد، ادعا کرد که الهام صبح با من تماس گرفت که برای گرفتن قسط دیه اش میآید، اما هرچه منتظر ماندم خبری از او نشد و هیچ اطلاعی از او ندارم.
جسد سوخته
تجسسهای پلیسی برای پیدا کردن یک سرنخ از دختر ناپدید شده ادامه داشت تا این که پس از گذشت چند روز، ماموران از پیدا شدن جسد سوخته یک دختر در جاده آرادان اطلاع یافتند و تیمهای جنایی و تشخیص هویت برای بررسی موضوع به محل اعزام شدند.
جسد سوختهای در برابر ماموران قرار داشت و در کاوشگری از جسد یک زنجیر گردنبند طلا به دست آمد که احتمال دادند جسد سوخته متعلق به دختر گمشده باشد که در این مرحله جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و آزمایشهای DNA صورت گرفت.
نتیجه آزمایشها حکایت از آن داشت که قاتل پس از به قتل رساندن دختر جوان برای پنهان ماندن راز این جنایت دست به آتش زدن جسد زده است.
داوود تنها مظنون بود. او در ابتدا خود را بی گناه میدانست و ماموران در تجسسهای میدانی اطلاع یافتند که الهام در آخرین روز در نزدیکی مغازه داوود دیده شده است.
داوود عصر یک شنبه ۱۳ بهمن امسال به قتل دختر جوان اعتراف کرد.
مرد جوان به ماموران گفت: چند سال قبل ازدواج کردم و صاحب یک فرزند شدم که در شش ماهگی متوجه شدیم فرزندمان فلج است و به همین دلیل همسرم به خاطر مشکلاتی که برایمان پیش آمده بود از من طلاق گرفت و من و فرزندم را تنها گذاشت.
وی افزود: به تنهایی از پس کارهای فرزندم بر نمیآمدم به همین دلیل برای بچه ام پرستار گرفتم تا این که چندی قبل الهام به عنوان پرستار پسرم به خانه ام رفت و آمد پیدا کرد، اما متوجه بدرفتاریهای الهام با فرزندم شدم و مدتی سکوت کردم، ولی دیگر طاقت نیاوردم و از او خواستم دیگر به خانه ام نیاید.
داوود ادامه داد: پسرم در سن ۱۷ سالگی فوت کرد و الهام نیز در همان روزها که حال و روز خوبی نداشتم بارها به سراغم آمد و طلب پولش را میکرد و باعث شده بود آبرویم برود به همین دلیل آخرین بار که به در خانه ام آمد عصبانی شدم و او را به باد کتک گرفتم که از دست من شکایت کرد و باید ۲۰ میلیون تومان بابت دیه به او پرداخت میکردم.
مرد مکانیک گفت: یک موتورسیکلت داشتم که با فروش آن توانستم هفت میلیون تومان به الهام بدهم و بقیه پول را قرار شد هر ماه یک میلیون تومان به او پرداخت کنم که ماه اول به مغازه ام آمد و یک میلیون تومان به او پرداخت کردم.
داوود در خصوص روز جنایت گفت: ماه دوم بود که الهام به در مغازه ام آمد و، چون همه پول را تهیه نکرده بودم ۶۰۰ میلیون تومان به او پرداخت کردم و خواستم چند روز فرصت بدهد تا ۴۰۰ هزار تومان دیگر را برایش تهیه کنم که شروع به داد و بیداد کرد. در یک لحظه عصبانی شدم و سیم بکسلی را که در دستم بود، دور گردنش انداختم تا ساکت شود و وقتی به خودم آمدم دیدم الهام دیگر نفس نمیکشد و او را کشتم.
مرد جوان ادامه داد: جسد الهام را داخل یک ملافه پیچیدم و پشت خودرویم گذاشتم و به منطقه دارآباد رفتم و جسد را از داخل خودرو بیرون آوردم و شروع به سیگار کشیدن کردم.
حال خوبی نداشتم و وقتی سیگارم تمام شد آن را روی زمین انداختم که با توجه به این که ملافه روغنی بود ناگهان آتش سیگارم باعث آتش گرفتن جسد شد و، چون هیچ کاری نمیتوانستم بکنم به سرعت از آن جا دور شدم.
وی افزود: سه روز داخل خودرویم بودم و به خانه نرفتم، عذاب وجدان داشتم و وقتی به خانه بازگشتم سعی کردم با نقش پردازی این جنایت را پنهان نگه دارم، اما با پیدا شدن جسد سوخته و تحقیقات پلیسی، دیگر در بازداشتگاه پلیس طاقت نیاوردم و تصمیم به افشاگری گرفتم.