کد خبر: ۶۳۷۶۳۹
تاریخ انتشار : ۰۲ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۴

آقای امیر قلعه نویی لطفا حسرت نخورید

آنچه امیر قلعه‌نویی در سفر با سپاهان از فوتبال قطر دید و حسرت خورد، البته حسرت‌برانگیز است اما این حسرت محصول تمام مسئولیت‌های فراموش‌‌شده ماست، نه حسرت تماشای استخر آکادمی ملی فوتبال قطر یا امکانات و ورزشگاه السد. حسرت ما از تمام مسئولیت‌هایی است که حتی دیگر به خاطرمان نمی‌آید.
آفتاب‌‌نیوز :

من حس شیفتگی توأم با بلاهت‌ به کارلوس کی‌روش ندارم اما او مسئولیت حرفه‌ای‌اش را بیش از هر کاری آنجا نشان داد که پک را ساخت. هزینه ساختش را فدراسیون فوتبال پرداخت اما اگر کارلوس کی‌روش ۸ سال سرمربی تیم ملی ایران نبود، پک و دم و دستگاهش هرگز ساخته نمی‌شد. نه علی کفاشیان اهل گذاشتن آجر روی آجر بود و نه مهدی تاج.

بسیاری از چهره‌های فوتبال ایران که به اندازه حفظ یک زمین خاکی در روستای محل تولد خود تلاش نکرده‌اند، از کی‌روش انتقاد کردند که چرا پک را میراث خود می‌داند و پاسخ کی‌روش به آنها جالب بود: «لباسی که بر تن ماست چهار جیب دارد. این جیب را نگه داشته‌ام که ساختمان پک را در آن بگذارم و با خود ببرم. جیب پایینی را هم برای بردن زمین تمرینی که الان آماده شده می‌خواهم. فقط به دنبال یک مهندس هستم که ببینم چگونه می‌توانم این دستاوردها را در جیب‌هایم بگذارم.» فوتبال ایران هرگز مسئولیت‌های بنیادین خود را انجام نداده است.

آقای امیر قلعه نویی لطفا حسرت نخورید

باشگاه استقلال یک عمر بازیکن و مربی خریده، بودجه‌ها را به باد داده اما یک زمین تمرین که مالکش باشد، در اختیار ندارد. باشگاه پرسپولیس و بقیه هم حکایت مشابهی دارند. ورزشگاه‌های زشت و بدون امکاناتی که این باشگاه‌ها هدیه گرفته‌اند نیز محصول تدبیر و برنامه خودشان نیست و از اموال عمومی به آنها بخشیده شده و حتی در تکمیل آنها نیز کمترین خوش‌سلیقگی پیدا نمی‌شود.

فوتبال فقط خرید چند بازیکن و مربی نیست، فوتبال تحت کنترل گرفتن چند صفحه در اینستاگرام و چند کانال تلگرام نیست، فوتبال چند قرارداد با اپراتورهای تلفن همراه برای برداشت پول از حساب کاربران نیست، فوتبال پدید آوردن میلیاردها میلیارد بدهی نیست، فوتبال هزینه‌های ده برابر درآمد نیست، الگوی باشگاه‌داری هم لیگ قطر نیست، الگوی پیشرفت تا رسیدن به برگزاری جام جهانی هم نوع سرمایه‌گذاری قطری‌ها نیست.

فوتبال ایران در حسرت مسئولیت‌های از یاد رفته نهادهای دولتی و چهره‌های ورزشی است، یک هماهنگی غریب برای باقی نگذاشتن هیچ چیز از فوتبال! در فوتبال ایران از مسئولیت‌های بزرگ تصمیم‌گیران و آنها که اختیار بودجه‌ها را داشته‌اند تا مسئولیت‌های بازهم بزرگ چهره‌هایی در حد مربی یک تیم کوچک، همه با هم از یاد رفته‌اند. کارلوس کی‌روش نه به این دلیل که خیر و بزرگوار بود، بلکه به این دلیل که برای حرفه‌اش می‌جنگید، ایستاد و پک را ساخت، دیگران اما از مدیران باشگاه خود یک تغییر کوچک را طلب نکردند. فوتبال به سادگی ساختن یک کمپ تمرینی است، یک استخر و سالن بدنسازی و ... در آن از بدیهیات است و با درآمدهای سالیان اخیر در فوتبال ایران برای باشگاه‌هایی مثل استقلال و پرسپولیس و سپاهان و ذوب‌آهن و تراکتور ساختنش هرگز بعید نبود اما بعید شد، چون هیچ‌کس رغبتی به تغییر ندارد، هیچ‌کس میلی برای ساختن ندارد، همه یاد گرفته‌اند برای فردا بدهی باقی بگذارند. مدیران سال‌های اخیر استقلال و پرسپولیس را مرور کنیم.

چه کسانی بودند؟ چه کردند؟ از آنها جز مشتی بدهی بیشتر و بزرگ‌تر، جز شکایت‌های بین‌المللی، جز شائبه‌های مالی چه باقی مانده است؟ آنها از باشگاه‌داری چه می‌دانستند که یکباره مدیرعامل و عضو هیأت‌مدیره بزرگ‌ترین باشگاه‌ها شدند؟ با کدام ایده و طرح؟ با کدام دورنما؟ با کدام پیشینه و حتی با کدام علاقه و گرایش به این حرفه؟ فوتبال را البته پیش از این باشگاه‌های به ظاهر متمول و در باطن بدهکار، باشگاه‌های کوچک می‌سازند، باشگاه‌هایی که اسم‌شان در رسانه‌ها شنیده نمی‌شود، باشگاه‌هایی که ورشکسته و بدهکارند، باشگاه‌هایی که هزینه سفر ندارند، باشگاه‌هایی که به رستوران‌های محلی بدهکارند اما به دست اعضای شورای شهر اداره می‌شوند، با این تصور که برای جمع‌آوری رأی کارآیی دارند. حسرتی اگر هست، در تماشای یک استخر و ورزشگاه در قطر نیست، حسرت از فراموشی مسئولیت‌هاست، یک فراموشی جمعی و عمیق.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین