آفتاب: «سیدمحمد خاتمی» رئیس جمهور پیشین ایران گفت: شاید از من پرسش شود كه چه لزومی دارد بنده به بعضی سفرها می روم و بعضی دعوتها را اجابت میكنم اما باید تاکید کرد دنیای اسلام به جهات مختلف مورد توجه است، یكی از این جهت كه این جهان، خاورمیانه را به طور خاص می گویم، البته جهان اسلام بزرگتر از خاورمیانه است، ولی به طور خاص مشكلی كه وجود دارد متعلق به خاورمیانه است، حساس ترین نقطه عالم است. از تنگه هرمز تا كانال سوئز به جهات استراتژیك و ژئواستراتژیك و ژئو پولتیك مهمترین نقطه عالم است كه خداوند آن را به مردم این منطقه عنایت كرده است.
وی که در سیزدهمین نشست بنیاد باران سخن میگفت افزود: طبیعی است كه این نقطه مهم استراتژیك مورد توجه همه قدرتها باشد به خصوص قدرتهایی كه داعیه جهان داری و جهان خواری دارند و دلشان می خواهد بر این منطقه حاكم باشند و بالاخره كسانیكه در سرشان رویای ابرقدرتی را می پرورانند احساس می كنند كه در دست نداشتن این منطقه لطمه بزرگی به قدرت جهانی آنهاست.دوم اینكه بازار بسیار خوبی برای همه تولید كنندگان و قدرت های جهانی است و تسلط بر این بازار برایشان مهم است، این دو انگیزه اقتصادی ، سیاسی سبب شده است خاورمیانه مورد توجه باشد.از جهت دیگر خاورمیانه روی هم رفته با اینكه پیروان ادیان دیگری هم در آن هستند دارای هویت اسلامی است و این هویت در طول تاریخ شكل گرفته است.
رئیس جمهور سابق كشورمان با بیان اینكه اسلام در این منطقه بوجود آمده و اسلام منشاء ایجاد یك نظام شده است، افزود: دولت های اسلامی در این منطقه عالم شكل گرفته و از زمان ظهور اسلام تا امروز مردم این منطقه تحت تاثیر اسلام دارای هویتی شده اند كه ایشان را از دیگران متمایز می كند و نوع مردم كشورهای این منطقه دارای فرهنگ، آداب ، رفتارها و شیوههای مشابه و پای بند به ارزشهایی اسلامی هستند.مسلمانان و حتی غیر مسلمانانی كه در این منطقه زندگی می كنند به نحوی تحت تأثیر این هویت قرار دارند.
خاتمی در ادامه افزود: این هویت در دوران اخیر سبب شده است یك نوع مقاومتی در این دنیا علیه سلطه اجانب و تجاوز به این سرزمین ها ، پیدا شود كه این امر مثبت و مهمی است و نیز در این قسمت دنیا گرایش ها و جنبش هایی ناظر به تأمین زندگی اجتماعی و ایجاد نظام اجتماعی به نام اسلام و به نام دین وجود داشته و دارد.
وی در ادامه افزود: این هویت، هویتی است كه برای دنیای امروز مهم است ، شما می دانید كه از سه ، چهار قرن پیش در دنیای غرب یك جریان بسیار گسترده با دستاوردهای شگفت انگیز پدید آمده است و به غربی به خصوص در قرن 18 و19 غروری بخشیده است و او را دچار این پندار كرده است كه به هر حال جهان باید تحت سلطه معنوی و مادی و سیاسی غرب قرار گیرد.
این غرور را در آثار و رفتار سیاستمداران و نیز آثار اندیشمندان بزرگ غرب می بینیم. وقتی صحبت از پایان تاریخ می شود این در واقع بازتاب دهنده یك نوع ذهنیتی است كه طی 3-4 قرن در غرب رخ داده است واین پندار غلط را پدید آورده است كه تاریخ در غرب به كمال رسیده است و غرب در لیبرال دموكراسی كمال یافته است و لیبرال دموكراسی در آمریكای مركزی اوج كمال خود را تجربه می كند بنابراین از این پس تاریخی نیست كه بشر به سوی آن برود وآنچه در غرب مشخص شده است ، این الگویی است كه همه بشر باید آن را بپذیرد، اگر چه اظهار كننده این نظر اخیرأ از نظر خود برگشته یا در آن تردید كرده است.
سید محمد خاتمی در ادامه افزود: پیشرفتهای عظیم و شگفت انگیز و غول آسایی كه غرب در همه عرصه ها به خصوص علم و تكنولوژی داشته است بر این غرور افزوده است. انصافاً هم دستاوردهای غرب، دستاوردهای بزرگی بوده است و این زمینه را درست می كرده كه چنین غروری پیدا شود.غرب می خواسته و می خواهد بر جهان استیلاء یابد و این امر بخصوص در چهره سیاسی آن همان استعمار چه به صورت تاریخی و چه جدید آن است ولی استعمار بخصوص در این منطقه با دیواری به نام هویت اسلامی روبرو شده است كه دارای بنایی فلسفی, ذهنی و ارزشی دیگری است و ناظر به زندگی عینی- اجتماعی هم هست بر اساس آن بنا می تواند این زندگی را بسازد.
رئیس موسسه بین المللی گفت و گوی فرهنگها و تمدنها با اشاره به اینكه، گرچه این هویت می تواند با بسیاری از جنبه های مثبتی كه تمدن غرب دارد، تضاد و تعارض نداشته باشد، افزود: خودخواهی و غرور آن طرف و به خصوص سیاستمداران هیچگونه تعارض و اختلافی را نمی پذیرد و یكسره خواستار تضعیف دیگران است، بخصوص اگر آن اختلاف به منافع آنان كه با منافع دیگران تضاد دارد لطمه بزند.
خاتمی در ادامه افزود: من در مذاكراتی كه در غرب دارم می گویم كه بیایید دمی از دید من شرقی به غرب نگاه كنید، من درشرق از غرب، دموكراسی آن را ندیده ام ، من در شرق از غرب حاكمیت مردم بر سرنوشت خودش را ندیدهام، من در شرق از غرب سیستم مدرن مدیریت به نفع كل جامعه را كمتر دیدهام. من در شرق از غرب احترام به افكار و آزادی های مطلوب را ندیدهام، من از شرق شاهد حكومت هایی بودهام كه بر استخوان های من و هم نوعان من كاخ های خودشان را بنا كردهاند من شاهد حكومت هایی بودم كه به جای اندیشیدن به منافع ملت و سرزمین خود به منافع دیگران اندیشیده اند و این حكومت های فاسد و مستبد مورد حمایت سیاست های غربی بودهاند.
وی همچنین افزود: من شاهد فقر، تبعیض، عقب ماندگی كشور خود بودهام و شاهد این بودهام كه فاسدترین حكومت های خودكامه و وابسته ترین حكومت های مستبد مورد حمایت قدرتهایی بودهاند كه از غرب به این سو می آمدند.من اینگونه غرب را میبینم. طبیعی است، كه این دید ، یعنی دید نسبت به وجه استعماری غرب به صورت طبیعی و عاطفی و عكس العملی به ذات تمدن غرب سرایت پیدا كند و یك نوع بدبینی به تمدن غرب پیدا شود. و باز اعمال معیارهای دو گانه و رفتارهای غیر عادلانه هم سبب می شود یك حركت هایی اینجا پیدا شود كه فكر بكند برای حفظ حرمت و منافع خود راهی جز توسل به زور در برابر غرب ندارد و این تقابل از این ذهنیت حاصل و یا تشدید می شود در حالیكه اگر غرب از غرور خود می كاست و از دستاوردهایی كه بدست آورده است در خدمت رشد همه بشریت قرار می داد، اوضاع دیگری را شاهد بودیم.
رئیس بنیاد باران در ادامه سخنان خود گفت: وقتی در اسكندریه یك خبرنگار از من پرسید پیامی دارید كه به ملت امریكا بدهید؟ گفتم به ملت امریكا زیاد پیام دادهام ولی اگر شما می خواهید پیامی از سوی من به آنها بدهید بگویید : امریكا كشور بزرگی است، ملت امریكا، ملت بزرگی است و به حق دارای برخورداریها و دستاوردهای عظیم است . جهان انتظار دارد كه این دستاوردها و این امكانات و این مكانتی كه امریكا پیدا كرده است در خدمت رشد و پیشرفت همه بشریت قرار بگیرد و نه اینكه از این قدرتِ آمریكا برای سركوب، اشغال و پایمال كردن حقوق ملت های دیگر سوء استفاده شود این ملت امریكا است كه باید آن را احساس كند، ملت امریكا می تواند با همه وجود به سوی جهانی برود و كمك كند كه در جهان عدل، برخورداری از امنیت و صلح برقرار باشد. مشكلات ما این است كه سیاستمداران آمریكا از این امكانات برای تحمیل جنگ و تبعیض و اعمال معیارهای دو گانه سوء استفاده كردهاند و این ملت امریكاست كه نباید بگذارد از آن حیثیت و دستاوردهایی كه دارد چنین سوء استفاده هایی شود و به سوء ظن های تاریخی دامن زده شود.
وی در ادامه افزود: در این وضعیت كه جهان اسلام دارای هویت است، ثروتمند است، به لحاظ استراتژیك مهم است و مورد توجه قرار دارد در چنین وضعیتی ما با دو پدیده روبرو هستیم كه هم برای دنیای اسلام و هم برای كل دنیا بسیار خطرناك است. یك پدیده یعنی اسلام هراسی است كه همه امكانات گسترده علمی، روانی، تبلیغاتی، امنیتی قدرتهایی در غرب پشت این قضیه است تا بگوید دشمن بزرگی برای غرب به نام اسلام وجود دارد و قصد آن نابودی كل غرب است.بنابراین منِ سیاستمدار نماینده غرب حق دارم هر گونه رفتاری با اسلام و پیروان دین اسلام انجام بدهم برای توجیه اشغال ها، كودتاها، سركوب ها و مشكلات دیگری كه وجود دارد.
رئیس جمهور پیشین كشورمان در ادامه افزود:از سوی دیگر به خاطر ناكامی هایی كه جنبش های ملی و سوسیالیستی و ایسم ها و غیره در این دنیا داشته اند هم گرایش به سوی اسلام بیشتر شده است هم بخش هایی از نیرو ها وقتی می بینند نمی توان مشكلات را بصورت عادلانه و منطقی حل كرد روز به روز شاهد یك نوع حركت تند، افراطی هستیم كه با كمال تاسف به جای تكیه بر عمق اسلام كه پیامش پیام انسانیت و محبت است به ظواهر و قشرها پیدا می شود و به این نتیجه می رسد كه در مقابل خشونت غرب، خشونت استعمار و در مقابل خشونت حكومت های وابسته ، فاسد و غیر مردمی راهی جز توسل به خشونت نیست. حركت هایی با صداهایی خشن پیدا می شود و متاسفانه این صدا به اسلام نسبت داده می شود. یعنی امروز دنیای اسلام در میان موج اسلام هراسی و خشونت گرایی متحجّر دست و پا می زند.با امكانات وسیعی كه غرب و اخیراً صهیونیسم دارد . صدای آن دو پدیده بزرگ می شود و در این میان اسلام لطمه می بیند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: اسلام كه به نظر من می تواند و باید خلاء بسیار عمیق دنیای مدرن غرب را پركند كه خوشبختانه خود غرب هم متوجه این خلاء شده است و خوشبختانه متفكران و تحلیل گران غرب لااقل در این دو سه دهه اخیر غرور اجدادشان را ندارند و آمادگی بیشتری برای شنیدن صدای دیگران را دارند و خودشان را نقد می كنند و بخصوص حكمت معنوی اسلام و ارزشهای والای اسلام قادر است آن خلا را پر كند یعنی می تواند تمدن غرب را از یك مشكل بزرگی نجات دهد و در عین حال خودش می تواند منشاء تمدنی باشد كه در آن اخلاق و معنویت همراه با حرمت انسان ، آزادی انسان و پیشرفت و ترقی انسان توام باشد.
خاتمی در ادامه افزود: من اسلام را اینچنین می بینم و پیشوایان بزرگ ما هم اینچنین می دیدهاند و می بینند . ما در ایران هم تجربه اش را داریم، دشمنان وقتی از اسلام می گویند روی عمل تروریستی دست می گذارند كه معلوم نیست همه آنها متعلق به مسلمانان باشد شاید خود قدرت ها هم برنامه ریزی كرده باشند تابگویند مسلمانان خشونت گرا هستند شما ببینید در همین دوران در ایران با سابقه درخشان به نام اسلام انقلاب شد و از دل اسلام جمهوری اسلامی در آمده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت:جمهوری اسلامی كه بعضی از خشونت گرایان و تندروها آن را بدعت می دانستند و امام روی این مسئله اصرار داشتند كه جمهوری معنا دارد، و حاكمیت مردم بر سرنوشت خودشان و علم و پیشرفت مورد نظر اسلامی است كه امام آن را بیان می كردند.می گویم بیائید حتی با معیارهای خودتان بسنجید كه تحولاتی كه در ایران رخ می دهد ، میزان بودن رای مردم، وجود پارلمان، اینكه حكومت ها با رای می آیند و با رای می روند نگاهی كه نسبت به زن، جوان و مسایل مختلف وجود دارد با خیلی از جاهای دیگر كه مسلمان هستند یا نیستند مقایسه كنید.
رئیس جمهور سابق كشورمان در ادامه افزود:اسلام دارای یك بینش، منش وروشی است و غرض آن هم نجات انسان است و نه تنها خود مسلمانان، بلكه همه بشریت البته غرب هم مبانی فلسفی و ارزشی خود را دارد؛ و در یك فضای عاری از سوء ظن این دو می توانند با هم گفتگو و تبادل اندیشه كنند. همچنان كه در تاریخ رخ داده است. غرب توانسته از اسلام بگیرد، اسلام هم توانسته از غرب بگیرد. امروز هم می شود این مسئله را انجام داد اگر جنبه های سیاسی استعماری و جنبه های سیاسی و خشونت گرا از متن و روح غرب و اسلام جدا كنیم.
وی با اشاره به اینكه،در این دنیا متاسفانه و یا خوشبختانه با این صدا های بلندی كه هست صدای من با همه ناتوانی كه دارم ، شنیده می شود، گفت: البته شنیده می شود معلوم نیست كه قبول شود، ولی با احترام شنیده می شود؛ به هر حال شرایط طوری شده است كه هم در ایران به من كه كوچكتر از همه شما و همه ملت ایران هستم هم در عرصه های جهانی به عنوان یك روحانی مسلمان یك نوع توجهی بشود، البته من از اسلامی دفاع می كنم كه طرفدار حقوق انسان است. من از اسلامی دفاع می كنم كه برای آزادی احترام قایل است، من از اسلامی دفاع می كنم كه در قانون اساسی آن آمده است. حاكمیت بر جهان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خود حاكم گردانیده است و هیچكس حق ندارد كه این مساله را از انسان بگیردو من از این اسلام دفاع می كنم. و معتقدم خیلی از این خشونت گرایی ها با روح اسلام بیگانه است. اما از معنویت اسلام از اصول اسلام. از اسلامی كه خواستار استقرار یك نظام اجتماعی، سیاسی ، فرهنگی، اقتصادی پیشرو هست دفاع می كنم.
خاتمی در ادامه افزود: من به غرب نقدهای بزرگی دارم و به هر حال وظیفه دینی، شرعی، انقلابی و ملی و انسانی خود می دانم كه از این موقعیت استفاده كنم، اگر می خواستم به همه دعوت ها پاسخ بدهم قاعدتاً هیچ وقت نبایست در ایران باشم. تحملش هم نداشتم و جاهایی را انتخاب می كنم كه موقعیت بهتری دارد و نیز از طریق گفت و گوی تمدن ها كه به لطف خدا در حال شكل گیری است به یاری خداوند با هدف دفاع از اسلام و صلح و عدالت در عرصه جهانی، مقابله با افراط گرایی و خشونت در دنیا ، ایجاد امنیت جهانی تلاش خواهم كرد.
رئیس جمهور پیشین كشورمان در ادامه افزود: باید كوشید كه افكار عمومی در دنیای اسلام و غرب را از قشری های ظاهر پرست و خشونت گرا گرفت و در اختیار منطق و عقل و معنویت و اخلاق قرار داد.این رسالتی است كه در خودم احساس می كنم و فكر می كنم این زمینه را نباید از دست داد. اما این به هیچ وجه به این معنا نیست كه به ایران توجه نداشته باشم و حتی اعلام می كنم برای آرامش دل خیلی ها كه قدرت را خیلی دوست دارند. من عطای قدرت رسمی را به لقای آن بخشیدم و تا قدرتمندان احساس نكنند كسان دیگری مدعی هستند و مزاحم آنها هستند، اما مطمئن باشند كه بنده به سرنوشت ملت، انقلاب، اسلام، هیچ وقت پشت نخواهم كرد و همه كسانی كه دارای تفكر درست، دلسوز انقلاب و شایستگی هستند دعوت حضور می كنم و كمك و مساعدت می كنم تا در عرصه حضور داشته باشند و بیایند خدمت خودشان را به ملت انجام دهند . البته ما و كسانیكه دارای تفكر ما هستند نمی خواهند جا را برای كسی تنگ كنند اما انتظار داریم و اعلام می كنیم كه نمی خواهیم جا برای ما تنگ شود. فضا را سالم و آزاد بگذارند.
وی در پایان افزود:جاها را ملت باید تعیین كند و ملت در صورتی جاها را تعیین می كند كه در یك فضای آزاد ، آرام و امن امكان تصمیم گیری و اعلام تصمیمش وجود داشته اشد. انتخاب بكند و همه باید برای این كار تلاش كنیم و یقینا در همه انتخابات در همه عرصه ها باید حضور داشت و همه دوستانم را دعوت می كنم كه در همه عرصه ها حضور داشته باشند و همه برای خدمت به انقلاب و ملت تلاش خواهیم كرد.