شاید به جرات بتوان گفت که برای محمدرضا شجریان دیگر نمیتوان لقب و نامی، در خور شان و شخصیتش پیدا کرد. خسرو آواز ایران که علاوه بر صدا و کارهای فاخرش، به خاطر رفتار و مردمدار بودنش در قلب یکایک ایرانیان رخنه کرده است.
زندگی شخصی
محمدرضا شجریان بزرگ مرد آواز ایران در یکم مهر سال ۱۳۱۹ در خانوادهای که پدرش قاری قرآن بود، در شهر مذهبی مشهد چشم به جهان گشود. از همان کودکی به واسطه پدر با صوت و لحن قرآن آشنا شد و در خلوت کودکی خود تصنیفهای آن موقع را میخواند و خوش بود. در سال ۱۳۳۱ و برای اولین بار صدای او در نقش قاری قرآن از رادیو خراسان پخش شد.
استاد شجریان در سال ۱۳۴۰ با فرخنده گل افشان در شهر قوچان ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه دختر به نامهای فرزانه، افسانه و مژگان و یک پسر به نام همایون است که این روزها خوش میدرخشد و جدا از نام نیک پدر، خود نیز سبک منحصر به فردی دارد و از زیر سایه نام پدر سالهاست که بیرون آمده است.
پس از فرخنده گل افشان، استاد شجریان در سال ۱۳۷۱ با کتایون خوانساری ازدواج کردند و حال آن ازدواج هم پسر دیگری است به نام رایان که در کانادا زندگی میکند و ازدواج استاد در ۵۳ سالگی با کتایون خوانساری ۲۶ ساله، حواشی زیادی ایجاد کرد و در واقع جدا از مشکلات درون خانواده، جنگی با تفکر سنتی ایرانی بود که در نهایت قدرت عشق پیروز شد.
فراگیری موسیقی
در سال ۱۳۳۸ به دانشسرا رفت و آنجا اولین بار چشمش به جمال اساتید موسیقی روشن شد. پس از دریافت مدرک دیپلم و استخدام در آموزش و پرورش استان خراسان، با سنتور آشنا شد و باعث شد تا سال ۳۷ به رادیو خراسان برود و در رشته آواز مشغول به فعالیت شود. به دعوت استاد پیرنیا به تهران آمد و در بیش از یکصد برنامه گلها و برگ سبز شرکت کرد.
رفت و آمد به تهران برایش خوش یمن بود در سال ۴۶ با احمد عبادی آشنا شد و در کلاسهای اسماعیل مهرتاش شرکت کرد. از طرفی دیگر به علت علاقه به هنر خوشنویسی در سال ۴۷، این هنر را نزد استاد میرخانی ادامه داد و خودش نیز به درجه ممتازی رسید.
شروع دوران حرفهای
تا قبل از سال ۵۰ محمدرضا شجریان به خاطر رعایت مسائل پدر که نمیخواست نام شجریانها با موسیقی آمیخته شود با نام مستعار سیاوش بیدگانی در این حوزه فعالیت میکرد که بیشتر آنها نیز جسته گریخته و پراکنده بود.
اما میتوان گفت دوره طلایی شجریان از سال ۱۳۵۰ آغاز میشود جایی که دیگر به دور از هر پنهانکاری و اسم مستعاری، با نام خودش فعالیت حرفهای خود را آغاز کرد و شروع آن از آشنایی با فرامرز پایور کلید خورد. نزد فرامرز پایور سنتور و ردیفها را یادگرفت و در محضر استاد نورعلی خان برومند آواز آموخت. در سال ۵۲ و به همراه بزرگانی، چون لطفی و گنجهای و علیزاده به عضویت مرکز حفظ و اشاعه موسیقی درآمده بودند. در همان سال در یک حرکت نوین، شعر نوی داروگ نیما یوشیج را به صورت تصنیف و روی آهنگی که محمدرضا لطفی ساخته بود، اجرا کرد. در سال ۵۶ نیز با شرکت در مسابقات قرآن رتبه نخست کشوری را بدست آورد.
سالهای درخشان شجریان از سال ۵۶ و با همکاری مداوم با استاد لطفی و خود فرامرز پایور شروع میشود. پس از قطع همکاری با ارگانهای دولتی در سال ۵۷ با راه اندازی کانون چاووش با حمایت هوشنگ ابتهاج و کمک محمدرضا لطفی، با انتشار مجموعه آلبومهای چاووش با همکاری محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان، صدای فوق العادهاش را در اختیار مردم گذاشت و همچنین با ارائه آهنگ های مردمی و سیاسی بیش از پیش در دل مردم جا باز کرد و با اجرای زنده ایرانای سرای امید، دیگر آوازه شجریان در هر کوی و برزن پیچیده بود.
از طرفی با تاسیس شرکت دل آواز در سال ۵۷، که هنوز هم در عرصه موسیقی سنتی فعالیت دارد، تلاشهای خود را در جهت حفظ و ترویج موسیقی اصیل فارسی شروع کرد.
در دهه ۶۰ در همکاری با پرویز مشکاتیان که آن سالها داماد شجریان بود، توانستند یکی از طلاییترین ترکیبهای برنده تاریخ را با انتشار آلبومهای آستان جانان، بیداد، دستان و ... تشکیل دهند. آلبومها و آهنگهایی که با گذشت نزدیک به ۳۰ سال از آنها، کماکان نزد مردم محبوب هستند.
از همان سالها نیز کنسرتهای درون کشور و برون کشوری خود را شروع کرد و در جای جای ایران و جهان به همراهی گروههای مختلف به اجرا پرداخت و کم کم چهره جهانی محمدرضا شجریان نیز شکل گرفت. در دهه ۷۰ نیز با کمک داریوش پیرنیاکان، پرویز مشکاتیان و محمدرضا لطفی آلبومهای مختلفی را روانه بازار کرد. یکی از کارهای متفاوت شجریان در آن دهه حضور در آلبوم شب، سکوت، کویر کیهان کلهر بود که یک همکاری موفق در کارنامه این دو ثبت شد.
در همان اوایل دهه ۷۰ نیز با کمک داریوش پیرنیکان، مرتضی اعیان و جمشید عندلیبی، تو کنسرتهای اروپا و آمریکای خود را آغاز کرد که با استقبال هوادارن و موسیقیدانان برجسته نه تنها ایرانی، حتی خارج از کشور هم روبرو شد. آلبومهای پیام نسیم، دل مجنون و سرو چمان نیز یادگار آن سالها و تورهاست.
در سال ۱۳۸۱ نیز آلبوم بی تو بسر نمیشود را با آهنگسازی حسین علیزاده و نوازندگی کلهر، علیزاده و با حضور همایون پسرش منتشر کردند که یکی از موفقترین و معروفترین کارهای مشترک در تاریخ موسیقی ایران حساب میشود. موفقیت این آلبوم تا آنجا پیش میرود که نامزد چایزه گرمی میشود.
در سال ۸۷ به احترام نام استاد جلیل شهناز گروه شهناز را تاسیس کرد که افرادی همچون مژگان شجریان و مجید درخشانی به عضویت آن درآمدند. مهمترین ویژگی این گروه، استفاده از سازهای ابداعی خود استاد شجریان بود که بعضا نواقص یا کمبود برخی از سازهای قدیمی رفع شده بود یا برخی از آنها مشابه خارجیای، چون ویولن داشتند. پس از تشکیل، استاد شجریان، تمامی اجراهایش را با این گروه به روی صحنه برد و ضبط میکرد.
در تمامی این سالها با انتشار آلبومها و آهنگهای قدیمی و جدید، همواره در دنیای موسیقی نقش فعالی داشت. از طرفی با خواندن دعاهای خاصی، چون ربنا و یا مقلب القلوب، در لحظات ملکوتی و مذهبی مردم هم جایگاه ویژهای داشت. به هنگام افطار و جشن عید نوروز، مردم همواره منتظر طنین صدای قدسی شجریان از بلندگوها بودند.
با حواشی پیش آمده در سالهای ۸۸، استاد همواره پشت مردم ایستادند و این باعث بروز محبوبیتی بیش از پیش شد که آن را نمیتوان با چیز دیگری مقایسه کرد. در همان سال نیز در پی حمایت از معترضین، آهنگ زبان آتش را روی شعری از فریدون مشیری و با تنظیم مجید درخشانی خواند و روانه بازار موسیقی کرد.
در دهه ۹۰ هم استاد با انتشار آلبومهای مختلف و برگزاری کنسرتهای مختلف به همراه همایون و مژگان شجریان، به فعالیتهای موسیقی میپرداخت، اما با شدت گرفتن بیماری اش در سالهای اخیر، کمتر در صحنه هنر ظاهر شده است. در همان سال ۹۵ که استاد شجریان در پیامی ویدیوی بیماری خود را اعلام نمود، آلبوم طریق عشق که اثر مشترک ایشان و پرویز مشکاتیان در سالهای پیش بود، در تالار وحدت رونمایی شد که با استقبال بی نظیری مواجه شد.
همچنین در سال ۹۸ با همت آوا مشکاتیان، دختر پرویز مشکاتیان، آلبوم ناشنیدههای مشترک ایشان و پرویز مشکاتیان به نام خراسانیات، منتشر شد که در این روزهای کمبود موسیقی خوب و علی الخصوص سنتی، مرهمی بر دل موسیقی دوستان بود و توانست گوش جان آنها را نوازش کند.
از نظر دوستان و هم صنفان و حتی رقیبانش، محمدرضا شجریان همواره ستودنی و تکرارنشدنی بوده است. چه آنها که با او کارکرده اند همچون حسین علیزاده و شهرام ناظری و کیهان کلهر، چه خوانندگان سنتی و فاخر دیگر همچون علیرضا قربانی که درست است با او کار مشترکی نداشته است، اما همواره از استاد شجریان به نیکی و ستایش یاد کرده است او را سرمشقی بزرگ برای کل موسیقی ایران دانسته است.
علیرضا قربانی خود نیز یکی از خوانندگان سنتی ایران است که از اواسط سال ۷۵ که دوران پرکاری استاد شجریان بود، شروع به کار کرد و به دنبال مسیر موفقیت در موسیقی سنتی ایرانی بود. او در سال ۷۷ در زمانی که خسرو آواز ایران در ارکستر ملی خواننده بود و رهبری، چون فرهاد فخرالدینی داشت، وارد ارکستر موسیقی ملی شد و مسیر زندگیاش از اینجا آغاز شد. دهه ۸۰ اوج شکوفایی قربانی بود که با تیتراژ سریال شب دهم نامش بر سر زبانها افتاد و با خواندن چندین تیتراژ مهم سریالهای تلویزیونی و حضور در رادیو و برگزاری کنسرتهای متعدد در دهه ۸۰ دیگر همه جا شناخته شده بود. این مسیر معروفیت برای او اتفاقی خاص را رقم زد. وی که همواره دوست داشت با استاد شجریان کاری مشترک انجام دهد، سرانجام توانست با فرزند ایشان، همایون شجریان آلبوم مشترک افسانه چشمهایت را منتشر کند که آلبوم موفق و پر فروشی شد و مورد استقبال علاقهمندان قرار گرفت.
آن چیز که مسلم است، خسرو آواز ایران، تکرار نشدنی است و همواره در قلب مردم جای دارد و هرگونه انکار و سانسور صدای ایشان در واقع بیهوده و بی فایده است. این روزها که استاد در بستر بیماری است، تمامی ایران برای سلامتی ایشان دست به دعا بلند کرده اند و آرزوی سلامتی ایشان را از خداوند متعال خواستارند.
تیم موزیکیشو گلچینی از محبوبترین و خاطره انگیزترین تصنیفها و آوازهای استاد محمدرضا شجریان را در قالب یک آلبوم حاضر کرده اند که گوش دادن به آنها خالی از لطف نیست. برای گوش کردن به آلبوم گلچین شجریان به وب سایت موزیکیشو مراجعه نمایید.