آفتابنیوز : دو گروه هستند كه از حضور آنان در انتخابات مجلس كردستان به شدت ممانعت ميشود. كردهايي كه خارج از حوزه حكومتي KDP و PUK به سر ميبرند و ديگري كردهاي پراكنده. آنها فقط در انتخابات عراق شركت ميكنند. (بيش از 50درصد كردستان خارج ازحوزه حكومتي كردها ميباشد، زيرا حكومتهاي مختلف عراق خصوصاً حزب بعث آن مناطق را تحت سلطه اعراب قرار دادهاند). 4 ميليون كردي كه خارج از حوزه حكومتي KDP و PUK بهسر ميبرند از رأي دادن محروم شدهاند.
بهدليل نزاعي كه در سال 1994 بين دو گروه KDP و PUK صورت گرفت حوزه حكومتي به دو منطقه لوران و بادنيان تبديل شد. اولي توسط حزب PUK و دومي توسط گروه KDP به كنترل درآمدند. همچنين لازمه اين تصميم توافق اين دو حزب بر عدم مالكيت آنان بر مناطق جدا شده كردستان بود. اين خود تأييدي بر سياست عربگرايي دولت قبلي بود.
همچنين بيش از يك ميليون از كردهاي سرگردان و پراكنده نيز مجاز به رأي دادن نميباشند. اينها عموماً كساني هستند كه يا به نحوي از مرگ گريختهاند يا توسط حكومت پيشين عراق تبعيد شدهاند.
شايان ذكر است كه هر دوي اين گروهها فقط مجاز به شركت در انتخابات مجلس عراق هستند. آنان برخلاف تمايل، بايد اعتراف كنند عراقي هستند نه كرد. اكثر كردهايي كه خارج از حوزه حكومت كردها بهسر ميبرند طي دوران حكومت بعثي عراق و درپي سياست عربگرايي آنان متحمل رنجها و مشقتهاي فراوان شدند. اين گروه از كردهاي پراكنده نيز هميشه خود را كرد تصور ميكردهاند و در جهت حق خودمختاري خود تلاش كردهاند.
بنابراين انكار حق خودمختاري اين دو دسته ازكردها مهر تأييدي بر ادامه سياست عربگرايي حكومت پيشين عراق است. اين تلاشي در جهت محروميت كردها از هويت واقعي خود ميباشد و خدمتي است به اصليترين هدف از سياست عربگرايي.
اعراب و متحدين آمريكايي و انگليسي آنان عربگرايي را جرم تلقي نكرده كه بخواهند با آن مخالفت كنند. قانون حكومت انتقالي (TAL) نيز آن را جزو جرائم بر نميشمارد.
حتي عليرغم خواست همگان برای متهم نمودن صدام حسين و اطرافيانش سياست عربگرايي او در كردستان تنها جرمي خواهد بود كه به محكمهها نخواهد كشيد. محروم كردن كردها از هويت واقعيشان حالت غيردموكراسي به روند اين امور ميبخشد و بيشك منجر به بروز مشكلاتي خواهد شد.
تلاش كردها در اين انتخابات منجر به دسترسي آنان به 15 درصد كل كرسيهاي مجلس خواهد شد كه اين ميزان قدرت كافي جهت كنترل بر امور كردها و عراق را به آنان نخواهد سپرد.
پيشبيني ميشود كه عربها، خصوصاً اعراب شيعه، بيشتر كرسيها را به خود اختصاص دهند.
شايد بتوان گفت كه كردها اصليترين بازندگان اين انتخابات خواهند بود. نتايج آن به نحوي است كه آدمي ميتواند نظارهگر سناريوهاي مختلف برخاسته از اين واقعيت عليه كردها باشد.
قانون اساسي كه شيعيان براي آينده عراق احتمالاً خواهند نوشت عراق را كشوري يكپارچه و متحد (مانند تركيه) خواهد دانست.
كردها از هيچ حمايت بينالمللي برخوردار نيستند. حتي قطع نامه 1456 شوراي امنيت سازمان ملل، كردها را به رسميت نميشناسد و در حقيقت آنها را عضوي از حكومت عراق تصور ميكند. پس بار ديگر عرب و كرد براي حل اين مشكل رودرروي هم خواهند ايستاد که معني اين داستان تلخ یک چیز است:نژادستيزي.