کد خبر: ۶۵۰۲۰۳
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۴

یکی از قدیمی‌ترین داستان‌های عاشقانه ایرانی/ حکایتی از دوران مادها

داستان‌های عاشقانه، بخش مهمی از ادبیات کلاسیک ما را در بر می‌گیرد؛ خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، همای و همایون و ... نمونه‌هایی از این عاشقانه‌های شورانگیز هستند.
آفتاب‌‌نیوز :

اما شاید جالب باشد که بدانید ما ایرانی‌ها از دوران باستان به این داستان‌ها علاقه داشته‌ایم. خارس میتلنی مورخ یونانی که همراه اسکندر مقدونی به ایران آمد، داستانی را نقل می‌کند که به گفته او میان مردم ایران شهرت بسیار داشت، تا حدی که آن را بر دیوار خانه‌ها و معابد نقاشی می‌کردند.

این قصه، روایت عشق یک فرمانروای ایرانی به نام «زریادَرِس» و شاهدخت سرزمین همسایه به نام «اُداتیس» است که زیباترین دختر آسیا بود. این دو نفر یکدیگر را در خواب دیدند و مفتون و شیدای یکدیگر شدند. زریادرس به جست وجوی اداتیس رفت، اما پدر دختر با ازدواج آن دو موافقت نکرد. سرانجام روزی اُمارتس، پدر اُداتیس، جشنی برگزار کرد و به دخترش اجازه داد تا با دادن یک جام به کسی که او را دوست دارد، شوهرش را از میان جوانان حاضر انتخاب کند. زریادرس که پیشتر توسط اُداتیس از این تصمیم شاه خبردار شده بود، با لباس سکایی و به صورت ناشناس، وارد جشن شد و جام را از اُداتیس گرفت.

یکی از قدیمی‌ترین داستان‌های عاشقانه ایرانی/ حکایتی از دوران مادها

این داستان که به گفته مورخان به دوره ماد بر می‌گردد، آن قدر بین ایرانیان رواج داشت که خنیاگران ایرانی آن را با ساز و آواز اجرا می‌کردند و اشراف ایرانی دخترانشان را اُداتیس می‌نامیدند. این قصه، بعدها به صورت داستان گشتاسب و کتایون وارد حلقه داستان‌های کیانی و در شاهنامه نیز منعکس شد. رگه‌هایی از این داستان را می‌توان در ماجرای امیرارسلان نامدار و فرخ‌لقا که در دوره قاجار ساخته شد، پیدا کرد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین