در پایان معاملات سال ۱۳۹۸، شاخص کل با بیش از ۳۳۴هزار واحد افزایش نسبت به سال ۱۳۹۷، به رقم ۵۱۲هزار واحد رسید که ۱۸۷ درصد افزایش را نشان میداد. در روز ۲۸ اسفندماه سال ۱۳۹۸ ارزش کل معاملات به ۴۴۰۰ میلیارد تومان رسیده بود که ۳۸۰۰ میلیارد تومان آن تنها مربوط به سهام خرد میشد؛ یعنی جدا از سهمهای بلوکی، عمده و انتقالی. این آمارها نشان میداد که بازار به رشدهای بیسابقهای رسیده است. در حالی که کسی تصور نمیکرد دو ماه بعد از این اتفاقات، رشدهای بازار به ارقام اعجابانگیزی برسد. روز سهشنبه در حالی شاخص کل رقم ۹۸۰ هزار واحدی را پشت سر گذاشت که ارزش معاملات آن در یک روز کمرمقتر نسبت به روزهای قبلیاش به ۱۶ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان رسیده بود. شاخص کل تنها طی ۱۰ روز کاری (از روز سهشنبه دوم اردیبهشت تا دوشنبه هفته جاری ۱۵ اردیبهشت) ۲۲.۷ درصد افزایش یافت. در بازه یک ماهه و یک ساله هم شاهد رشد ۹۴.۸ و ۴۶۰ درصدی شاخص کل بازار سهام بودهایم.
البته در مدت کوتاه یک هفته و ماهانه شاهد رشد بیشتر شرکتهای بزرگ بودهایم؛ بهطوری که آمارها نشان میدهد شاخص هفتگی و ماهانه ۳۰ شرکت بزرگ به میزان ۲۷.۳ و ۱۰۴ درصد افزایش یافته است. اما در مقابل، در حالی که شاخص هموزن طی بازه کوتاهمدت رشد کمتری نسبت به دو شاخص قبلی ( ۱۲ درصد هفتگی و ۳۴.۵ درصد ماهانه) نشان میدهد، در بازه زمانی یک ساله این شاخص به میزان ۷۴۲ درصد رشد کرده است. این شاخص برای ۳۰ شرکت بزرگ تنها ۳۶۴ درصد بوده است. بنابراین طی یک سال گذشته شاهد رشد بیسابقه سهمهای کوچک نسبت به سهمهای ارزنده و بزرگ بودهایم؛ موضوعی که همواره بهعنوان یکی از ریسکهای بزرگ معرفی میشود. با این حال، رفتار یک ماه اخیر سهامداران و رغبت آنها به سمت شرکتهای بزرگ نشاندهنده تعقل بیشتر و عمل کردن به توصیههای کارشناسان بهمنظور کاهش ریسک بوده است.
یکی دیگر از توصیههای همیشگی به سهامداران تازهکار که این روزها عامل اصلی رشد بازار را تشکیل میدهند، خرید سهام صندوقهای سرمایهگذاری بهجای ورود بیواسطه بوده است. حال سؤال این است که آیا با رشد بیسابقهای که شاخص سهام داشته، هنوز این توصیهها میتواند بهعنوان سپری در برابر خطرات بازار عمل کند؟
ریسک فوقالعاده
حمید اعرابی یکی از فعالان و کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: به نظر من ریسک بازار فوقالعاده بالا است. به بیان دیگر، اگر ریسک بازار را به ۱۰ درجه تقسیم کنیم، در حال حاضر میتوان گفت روی عدد ۹ قرار دارد، یعنی ۹ واحد ریسک میکنند تا بلکه یک واحد سود ببرند.
به گفته حمید اعرابی از ابتدای دولت آقای روحانی تا کنون رشد دلار چهار برابر بوده، اما شاخص کل بورس از ۸۰ هزار به نزدیک یک میلیون واحد رسیده، یعنی بیش از ۱۰ برابر رشد کرده، در حالی که طی این مدت قیمت کامودیتیها رشدی نداشته و از آن جایی که بازار سهام ما کامودیتی محور است، این میزان رشد غیرمنطقی به نظر میرسد. کامودیتی یعنی اقلام و اجناسی مانند فولاد، مس، نفت و امثالهم که ۹۰ درصد بازار را تشکیل میدهند و مابقی شامل خودرو، بانک، بیمه و خدمات است.
وی در ادامه افزود: در حال حاضر P/E بازار (قیمت سهم تقسیم بر سود) به ۲۴ درصد رسیده در حالی که نرخ بهره بانکی بین ۱۰ تا ۱۵ درصد است، این در حالی است که در بازار آمریکا یا اروپا نرخ بهره ۰.۲۵ درصد ولی P/E آن بین ۱۵ تا ۱۷ درصد است. این تناسب بسیار خطرناک است، زیرا نشان میدهد بین ۲۴ سال طول میکشد که خریدار سهام به سرمایه اولیه خود برسد. در حالی که این نسبت در سالهای گذشته بین هفت تا هشت درصد بوده است. به نظرم دولت بهمنظور پر کردن کسری بودجه خود مقداری هیجان کاذب در بازار ایجاد کرده و این موضوع میتواند عواقب اجتماعی خطرناکی به بار بیاورد.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه گفت: اینکه عموم مردم وارد بازار بورس شوند بسیار خوب است، اما اینکه داراییهای خود را بفروشند و با پول آن سهام بخرند، بهخصوص در شرایط کنونی بسیار خطرناک است. بسیاری از افرادی که در یک سال گذشته وارد بازار سهام شدهاند، فقط رنگ سبز بازار را دیدهاند، ولی بازار میتواند رنگ قرمز هم داشته باشد و این موضوع برای هر بازاری کاملاً طبیعی است، اما وقتی ریسک بالا باشد و داراییها به نصف تقلیل یابد، ناخوشایند میشود.
زمان پایان ورود نقدینگی به بازار
اعرابی درباره رابطه نقدینگی و رشد بازار نیز توضیح داد: ما یک تئوری به نام تئوری پول داریم، این نظریه میگوید ۳۰ تا ۳۵ درصد نقدینگی در دست افراد حقیقی و مابقی آن دست افراد حقوقی و نهادها است. در اقتصاد ایران کل نقدینگی دست اشخاص بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار میلیارد تومان است و ما اگر فرض را بر این بگذاریم که ۳۰ درصد مردم وارد بورس شوند، رقمی حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان میشود. البته از این رقم حداکثر ۷۰ درصد وارد بازار خواهد شد و مابقی آن برای خرید مایحتاج خانوارها ذخیره میشود. سرانه سپردههای مردم بین ۶ تا ۶.۵ میلیون تومان است و اگر فرضاً ۴ میلیون تومان آن را برای خرید سهام اختصاص دهند، ۲۰۰ هزار میلیارد تومان تبدیل به ۱۳۰ تا ۱۴۰ هزار میلیارد تومان میشود. از ابتدای سال گذشته تا کنون حدود ۸۰ هزار میلیارد تومان وارد این بازار شده است. با ورود سهام صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله هم ۲۰ هزار میلیارد تومان دیگر وارد میشود. بنابراین ۳۰ تا ۴۰ هزار میلیارد تومان دیگر وجود دارد که میتواند وارد بازار شود. آن هم بازاری که قیمت سهمهای آن ۱۰ برابر شده و این رقم توانایی نگهداری آن را ندارد. از آنجایی که ورود نقدینگی به بازار بهطور روزانه رقم ۲۰۰۰ میلیارد تومان است، به نظر من اگر بازار بخواهد با این روش پیش برود، دو تا چهار هفته دیگر بیشتر دوام نخواهد آورد.
وی گفت: حدود ۷۰ درصد نقدینگی کشور شبهپول است و بهصورت سپرده در بانکها قرار دارند و نمیتواند وارد بازار شود. از سوی دیگر، نهایتاً ۳۰ درصد افراد وارد بازار خواهند شد، در نتیجه تنها هفت تا هشت درصد کل نقدینگی میتواند وارد بازار شود.
اعرابی با اشاره به اینکه ارزش بازار به دو برابر رقم نقدینگی رسیده است، افزود: به بیان دیگر اگر همه بخواهند سهم خود را بفروشند، پولی برای خرید آن وجود ندارد، به بیان ساده فرضاً دو واحد پول و چهار واحد سهام وجود دارد و اگر سهمها بخواهد تبدیل به پول شوند، تنها ظرفیت دو واحد تبدیل آن وجود دارد.
این کارشناس بازار در پایان با بیان اینکه از نظر بنیادین، بازار را در شرایطی نمیبینم که افراد تازهوارد بیمحابا وارد آن شوند، افزود: اگر قصد ورود به بازار را دارند با واسطه و از طریق صندوقها بیایند، هر چند در حال حاضر ریسک بازار به صندوقها هم رسیده است، زیرا بازار بسیار رشد کرده و از سوی دیگر پرتفوی صندوقها هم قابل رضایت نیست.