آیدین آغداشلو در گفتوگوی آنلاینی که با ساسان نصیری داشت از کارکرد هنر در روزهای بحرانی و اینکه آیا اصلا هنرمندان حتما باید نسبت به وقایع اجتماعی واکنش نشان بدهند، سخن گفت.
او اظهار کرد: هماکنون دوران نکبتی در تاریخ معاصر دنیا شروع شده که اصلا نمیشد آن را پیشبینی کرد. این همهگیریها و اپیدمیها در طول تاریخ آمده و خوشبختانه رفته است، اما آنچه میشود در این میان جستوجو کرد، هنر در دوران نکبت است.
آغداشلو ادامه داد: شاید اصلیترین مسالهای که میتوان مطرح کرد این است که هنر در مجموع چه وظیفهای دارد؟ وظیفهای که اتفاقا به نظر میرسد در دوران نکبت مقداری مشخصتر و جهتدارتر میشود. البته به شخصه فکر نمیکنم هنر اصلا چنین وظیفهای داشته باشد. در واقع هنر یک وظیفه کلی دارد و تا حدودی برنامهریزینشده و ناخواسته به تصحیح غیرمستقیم جهان میپردازد. هنر همیشه این کار را میکند. البته در این میان هنرمندانی هستند که به قصد تصحیح مستقیم جهان قلمو برمیدارند و اشکالی هم ندارد؛ همیشه بودهاند و باید باشند، اما این وظیفه خاص را نمیشود به وظیفه اصلی هنر تسری داد.
این هنرمند پیشکسوت عرصه نقاشی یادآور شد: بنابراین اگر اینگونه نگاه کنیم که کار هنر، تصحیح جهان به صورت غیرمستقیم است، سپس باید بررسی کنیم که هنرمند این کار را انجام میدهد یا نه. تا زمانی که هنرمند خوب باشد، این وظیفه اجرا میشود و حتی اگر بلافاصله هم نتیجه آن نشان داده نشود، در طول زمان معلوم میشود که چگونه جهان را تصحیح کرده است.
آغداشلو تاکید کرد: اما در مجموع مخالفم که از هنرمند بازخواست کنیم که چرا در دوران مثلا کرونا کاری انجام ندادی؟ به عنوان مثال پیکاسو به غیر از کبوترهای صلح، فقط یک نقاشی مهم سیاسی کشیده است. در زمان جنگ فرانسه زندگی میکرد و فقط مشغول کار خودش بود. پیکاسو نمونه کامل هنرمندی است که جهان را به صورت غیرمستقیم تصحیح کرد و این کار را هم بسیار خوب انجام داد؛ جهان قبل از پیکاسو با جهان بعد از او بسیار متفاوت است.
او با بیان این نکته که این رویکرد که هنرمند باید حتما نسبت به بحرانهای اجتماعی واکنش نشان دهد از تفکر چپی آمده که از قرن ۱۹ به بعد شکل گرفت و مدتی است این نوع نگاه در ایران نیز تبلیغ میشود، خاطرنشان کرد: البته اشکالی هم ندارد، این نیز یک نوع نگاه است که به نوبه خود جای بحث دارد؛ اما به طور کلی گمان من این است که هنرمند به هر حال عکسالعمل بلندمدت یا کوتاهمدت خود را نشان میدهد. به عنوان مثل بنکسی، هنرمند دیوار و گرافیتی است و طبیعتا باید با سرعت بیشتری نسبت به مسائل عکسالعمل نشان بدهد.
آغداشلو همچنین در بخشی از سخنان خود، خاطرات سالهای جوانی خود را مرور کرد و گفت: من از یک دوره و حدودا از دهه ۵۰، جهانم را کشف کردم؛ جهانی مخروطیشکل که آبشخورهای مختلفی داشت. از همان زمان شروع کردم به کار کردن و معنا شکل گرفت و بعد شکل معنا گرفت! در ادامه این روند به مجموعهای رسیدم که اسم آن را «خاطرات انهدام» گذاشتم و بعد مجموعههای دیگر مثل «سالهای آتش و برف» پیدا شد که آنها را گسترش دادم و تکرار کردم.
او همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا بهمرور زمان آثاری که خلق کرده با تلخیهای بیشتری همراه شده است، توضیح داد: من ۸۰ سالهام و ۶۵ سال آن را نقاشی کشیدهام. در این مدت وقتی روزنامهنگاری بزرگترین دروغها و اتهامها را به من نسبت میدهد، حق دارم که تلخ شوم. آدمی که زمانی خیلی لطیف با آبرنگ پلههای مَلک را میکشد، دچار خشم میشود، ولی آنقدر خشمگین نمیشود که پاسخ بدهد و سند بخواهد. در نتیجه تلخ میشود و وقتی تلخ میشود، تلخ نقاشی میکند.
آغداشلو که این روزها در خارج از کشور است در این گفتوگوی آنلاین بیان کرد: فکر میکنم آخرین نقاشیام که فردا تمام میشود، یکی از بهترین نقاشیهایی است که در ۱۰ سال اخیر کشیدهام.