«چرا که مدام از ضمیر «من» استفاده میکند و این پرسش پدید میآید که مگر عنوان رسمی او «مدیرکل اجرایی و فنی و مهندسی حوزۀ ریاست قوۀ قضاییه» نبوده است؟ با شخصیت حقوقی خود کار میکرده یا شخصیت حقیقیاش؟
طبری میگوید: «من مبلغ یک و نیم میلیارد تومان وجه را به صورت یک فقره چک یک میلیارد تومانی و مابقی را طی چند فقره چکهای مختلف از باب مشارکت تجاری در اختیار نیاز آذری قرار دادم. استعلام از بانک بابت اصل واریزی من در سال ۸۹ و بخشی از سود دریافتی من از این بابت از دادگاه درخواست میشود. در نتیجه اظهار عجز نیاز آذری به پرداخت عواقب تجاری و ناتوانی در بازگشت اصل سرمایه، من به درخواست مصطفی نیاز آذری و برخلاف تمایل به تهاتر طلب با املاک دینی زراعی به صورت موقت و علیالحساب تا فروش ساختمان احداثشده در آن، به این تهاتر رضایت دادم؛ این در حالی است که همچنان هزینههای آن زمان زراعی را خود نیاز آذری پرداخت میکرد. من طالب این زمینها نبودم بلکه به سبب اظهار عجز مصطفی نیاز آذری به او اعتماد کردم.»
کاری به صحت و سقم اظهارات او ندارم و همچنان متهم است اما این «من»ها چیست؟ اگر شخصا تجارت میکرده چرا در دفتری کنار دفتر رییس وقت قوۀ قضاییه؟ با پول کی؟ اگر فردی بوده چرا درون قوه؟ اگر مربوط به قوه بوده پس کو مناقصه؟ کو جلسه؟ کو مصوبه؟ کو نظر کارشناسی؟ این همه بروکراسی و قانون و آییننامه و بخشنامه و شیوهنامه درست کردهاند تا در سیستمهای اداری صحبت از «من» نباشد.»
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «اکبر طبری در قوۀ قضاییه چه میکرده؟ ساخت و ساز یا تاخت و تاز؟ اگر فقط ساخت و ساز میکرد نیاز به این همه زد و بند نبود و مثل همۀ دستگاهها میتوانستند مناقصه برگزار کنند.»
طبق اظهارات نماینده محترم دادستان جناب قهرمانی احتمالا بخاطر خوش خدمتی سال ۹۰ طبری برای نیاز آذری !!! این ملک از نیاز آذری اخذ شده.
طبق اظهارات طبری وی بر کار نظارت داشته ،،، طبری از روز گلنگ زنی ملک حضور داشته اگر سال ۹۳ کار شروع شده باشه طبری میگه ۱۲ سال قبل یک نیم میلیارد به نیاز آذری پول داده بودم یعنی این بابا سال ۸۱ یک نیم میلیارد قرض به این یکی بابا داده !!!
میگن قبل از اینکه بیاد دادگستری فرماندار محمود آباد بوده به نظرم حسابها فرمانداری چک کنید !!! یا هر جایی که بوده !!!
چگونه امنیتی در کشور پهناور خود ایجاد نمودی که وقتی زنی با طبقی از جواهرات طول کشور را طی میکند کسی به او تعرضی نکرده و جسارتی نمیکند؟
در جواب جمله کوتاه ولی با تاملی میگوید:
در هر شهری که دزدی دیدم، گردن داروغه را زدم چون یا دزد و داروغه هم دست بوده اند یا داروغه در خواب...!
برگرفته از کتاب تیمور جهان گشا
هر جور فکر میکنم این جور اشخاص اونقدر در مال حرام شیرجه رفتن که الان در جایگاه یک متهم خودشون رو نمیبینن و بیتالمال و جیب خودشون فرقی نداره و تازه طلبکار هم هستن!!!!
این جور اشخاص، اراذل و اوباش از مدل سازمانی و اتو کشیده هستن!!!