آفتابنیوز : آفتاب: نماينده مردم تهران در خانه ملت در نطق پيش از دستور خود بر منش حقيقتجويانه ولی امر مسلمين و جنبش عدالتخواه دانشجويی كه در سالهای اخير هم در شكلگيری جريان نوظهور حقيقتگرايی اصولگرايی نقشآفرين بودند و هم به رغم فشارهای پس از موفقيتهای بدستآمده سياسی و ناملايمات و مصلحتانديشيهای كاذب، وادادگيها، سكوت و توجيهات ناروا بر عهد و پيمان خود استوار ايستادند و گامی عقبنشينی نكردند، درود فرستاد.
به گزارش خبرنگار پارلمانی آفتاب، دكتر عماد افروغ با اشاره به ديدار اخير مقام معظم رهبری با تشكلهای دانشجويی، پاسخ ايشان به سوال يكی از دانشجويان را موجب گشوده شدن بابی تازه بر تعامل رهبر و امت دانست و گفت: مقام معظم رهبری فضای سياسی كشور را از سكوتی دردناك، رخوتی پنهان، ريا و تملقی روزافزون، انسدادی لطيف و پيچيده، محتوای انفعالی با قالب و ادبياتی تهاجمی و مصلحتگرايی شتابنده و فراگير نجات دادند.
نماينده مردم تهران تاکید كرد: بدون ترديد اين موضوع دقيق و حكيمانه از سوی رهبری، هرچند با مقاومت و يا توجيهاتی روبرو شود، اما همچون سيلی خروشان موانع كاذب را فروريخته و دريچهای تازه برای مديريت جديد كشور در توجه و تعامل با نقد و اصحاب نقد خواهد گشود.
وی ضمن طرح سوالی مبنی بر اينكه در دفاع از انقلاب اسلامی و دستاوردهای جمهوری اسلامی كدام دسته از افراد مطلوب جامعه بوده و تحققبخش اهداف انقلاب هستند، تصريح كرد: كسانی كه با اتكا به مبانی انقلاب اسلامی و با تكيه بر عقلانيت و بهرهگيری از تجارب ارزشمند بشری به نقد درون گفتمانی برنامهها و عملكردها میپردازند و ارائه راه حل میكنند جزو اينها هستند و يا كسانی كه بنا به هر دليلی چه از سر نابينايی و عدم بصيرت، چه از سر عشق و ارادت، چه از سر دنياطلبی و چه از سر عناد و بیمهری و يا بیتفاوتی به سكوت، توجيه و حتی تطهير عملكردهای غلط و غيرقابل دفاع میپردازند؟
اين عضو كميسيون فرهنگی مجلس خاطرنشان كرد: جامعه بيدار و پويا به كدام دسته از افراد نيازمند است؟ به كسانی كه عادت به دفاع معقول كردند و سره از ناسره میكنند يا كسانی كه با هر نيتی هرچند خيرخواهانه تنها به دفاع احساسی و عاطفی خو كردهاند؟
به گفته وی، اين مسأله آنجا مضاعف میشود كه توجيهكنندگان، مسلح به ابزار و اخلاق میشوند و با اقسام تهمتها و انگهای اخلاقی و اجتماعی كه البته شائبه قدرتطلبیهای دنيوی نيز در رابطه با آنها منتفی نيست، با تحريك احساسات مذهبی تودهها میكوشند تا اين دسته از افراد و يا به اصطلاح رقيب را از صحنه خارج كنند.
وی افزود: برخی از اصحاب قدرت در ردهها و سطوح مختلف نيز متناسب با گفتمانهای قالب و مسلط و بهرهگيری از امكانات و فرصتهای خود منتقدان را با توده هواخواه خود مواجه كرده و به انواع و اقسام انگها گرفتار مینمايند.
اين عضو جريان اصولگرايان مستقل تصريح كرد: درست است كه جمهوری اسلامی ايران بر پايه مخالفت مبنايی با جدايی دينی و اخلاق از سياست و يا به عبارتی سكولاريسم شكل گرفته اما خطری كه نظام برخاسته از آرمانهای متعالی و زمينههای مستعد فرهنگی و تاريخی را تهديد میكند سياسی شدن دين و اخلاق، ابزارگرايی دينی و يا به عبارتی ماكياوليسم مذهبی است.
وی با طرح اين مساله كه كدام مخربتر و جانكاهتر است، پرسيد: ماكياوليسم سكولار يا ماكياوليسم مذهبی؟ استفاده ابزاری از هرگونه ارزش عرفی و اجتماعی در جهت تحكيم پايههای قدرت به قيمت پرواز دادن اخلاق و ديانت از عرصه سياسی و قدرت و يا استفاده ابزاری از روشهای اخلاقی در جهت تحكيم قدرت و تداوم بخشيدن به منافع و مطامع دنيوی اعم از شخصی و گروهی و البته به نام پيوند اخلاق و سياست است.
نماينده مردم تهران يادآور شد: اگر نقد ترجمانی از نوع رويارويی حق و باطل در عالیترين سطح خود باشد، چگونه میتوان بدون مصاف حقطلبانه پرده از روی زشتیها، ضعفها و كاستیها برداشت. بماند كه علاوه بر كاركرد و برملا كردن چالشها و ديدگاههای مختلف، بر پيچيدگیها و فضاهای غبارآلود و درهم تنيده حقيقت و وهم بهترين ابزار كشف حقيقت نقد است.
وی با بيان اينكه كدام قواعد اجتماعی و مصلحتی بر نقد متوسل است، اظهار كرد: آيا اين ادعا كه رشد و تعالی جامعه در گروی حل تضادها و تعارضهای اساسی است كه در پرتوی نقد بر ملا شده است، بهرهای از حقيقت دارد يا بايد به طور عمده رشد و تعالی جامعه را در قالب كتمان اين رفتارها در تعارضها و با رنگ و لعاب وفاق و وحدت جستجو كرد.
اين نماينده مجلس با اشاره به اينكه آيا میتوان جوامع سرنوشتگرای اسير ملاحظهكاریها و محافظهكاریها را جوامعی رشد يافته و متعالی قلمداد كرد، خاطرنشان كرد: با اين وجود عبارت پرمعنای حضرت امير (ع) كه فرمودند « کثره الوفاق نفاق » چه معنايی مييابد. وفاق بيش از حد چرا و در چه زمينهای بوی نفاق میدهد؟ آيا بخشی از ضعفها و كاستیها و اختلالات جامعه معلول وحدتهای صوری و به قيمت پنهان كردن تضادها و ستيزهای اساسی نيست؟
افروغ در پايان با تاکید بر اينكه چرا نقد و تخطئه از الطاف خفيه الهی باشد، گفت: خفيه بودن الطاف الهی به كجا برمیگردد، به نابردباریها، به عدم درك و شناخت ما از كاركردها و فوايد نقد، به نسبت آن با حقايق و ضرورتهای مستتر در اين عالم و يا... ؟