سودابه بساکنژاد اظهار کرد: آموزش بهداشت یکی از مهمترین اجزای پیشگیری اولیه محسوب میشود. وقتی سخن از پیشگیری میشود مبحث بر محور بهداشت فردی و بهداشت جمعی قرار میگیرد. بهداشت فردی شامل رفتارهای بهداشتی مربوط به هر فرد است که از بروز بیماری در شخص جلوگیری میکند؛ به عنوان مثال شستن دستها، مسواک زدن، استحمام و تمیز نگه داشتن لباس، از جمله رفتارهای بهداشتی فردی است. بهداشت جمعی نیز رفتارهای بهداشتی است که در جمع گروهی و اجتماعی باید اجرا شوند تا جامعه از سرایت بیماری مصون بماند، به عنوان مثال پوشاندن دهان به هنگام عطسه، دور ننداختن خلط دهان در مکانهای عمومی و دور کردن منابع آلوده از محیط شهری.
وی در خصوص نحوه آموزش مسائل بهداشتی به کودکان در این ایام شیوع کرونا، گفت: کودکان ذاتا آزاد، کنجکاو و بازیگوش هستند و به همین علت به دستورات بهداشتی چندان اهمیتی نمیدهند و از سوی دیگر خطر عدم رعایت بهداشت برای سلامت جسمانی خود را درک نمیکنند. از منظر روانشناختی چند علت در عدم انجام رفتارهای بهداشتی وجود دارد؛ اول اینکه این مسائل بهداشتی آنها را محدود میکند. دوم عدم رعایت رفتارهای بهداشتی با نوعی کسب توجه از سوی والدین همراه است و سوم اینکه بر اساس اصل خودمحوری، کودکان خود را محور جهان تلقی میکنند، پس دیگران باید تمیز باشند نه آنها.
عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بیان کرد: باتوجه به این ویژگیها، آموزش رفتارهای بهداشتی به کودکان یکی از مسائل پر چالش برای والدین به حساب میآید و هر چه سن کودک کمتر باشد، نافرمانی و احساس خود محوری قویتر است. آموزش رفتارهای بهداشتی همراه با اصل سواد بهداشتی یا سواد سلامت همراه است و این به آن معنا است که ابتدا والدین باید آگاهی لازم را درباره اصول اولیه بهداشت فردی و جمعی داشته باشند و خود آموزشهای لازم را دیده باشند تا بتوانند آن را به کودکانشان مطابق با توان ذهنی کودک، آموزش دهند.
بساکنژاد در خصوص نحوه آموزش رفتارهای بهداشتی به کودکان، گفت: والدین به ویژه مادران میتوانند رفتارهای بهداشتی یا سواد بهداشتی را از طریق کتاب، کتابچههای بهداشتی مراکز درمانگاهی و اینترنت آموزش ببینند و آن را به کودک خود منتقل کنند. یادگیری مشاهدهای، بهترین روش آموزش است. والدین برای شستن دستها برای ۳۰ ثانیه یا مسواک زدن و استفاده از الکل برای ضد عفونی کردن دستها، لازم است کودکان را صدا بزنند و به هنگام انجام این کارها، کودک را تشویق به اجرای آن کنند. این کار میتواند با خواندن شعر، شنیدن موسیقی و همخوانی شعرهای کودکانه باشد.
وی تاکید کرد: والدین میتوانند از وسایل بهداشتی مخصوص کودکان با عطر و شکل مناسب کودک مثل صابون، شامپو، مسواک، حوله یا شیشه اسپری الکل و ماسکهای با طرحهای کودکانه با رنگهای متنوع و کاراکترهای کارتونی استفاده کنند. مادران در برنامه شست و شو و نظافت فردی و جمعی به کودکشان میتوانند از همکلاسی یا همبازیهای آنها کمک بگیرند و آموزش نحوه تمیز کردن لباس، کفش و شستن دست و صورت را به صورت گروهی برنامهریزی کنند و به هر کسی هدیهای مانند صابون، خمیر دندان یا حوله بدهند تا تشویق شوند و بار دیگر تکرار کنند.
عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز با بیان اینکه نگاه کودکان به رفتارهای بهداشتی با نگاه والدین متفاوت است، تصریح کرد: کودکان تا چیزی را نبینند آن را واقعی نمیدانند، این عینیگرایی باعث میشود که میکروب و ویروس را درک نکنند؛ زیرا برای آنها ملموس نیست. بنابراین میتوان آنها را ملموس کرد و دید تازهتری به کودکان داد، هرچند درک جِرم یا میکروب برای کودک دشوار است. به عنوان مثال والدین میتوانند کمی اکلیل رنگی روی دست کودک بریزند، بعد با صابون بشویند و متوجه شوند که اکلیلها میکروبهایی بودند که با صابون ناپدید شدند.
بساکنژاد در ادامه با بیان اینکه بازی و ایفای نقش نیز میتواند برای آموزش کودک مفید باشد، ادامه داد: برای انجام آن لازم است تا والدین نحوه ورود ویروس به بدن یا حتی شکل آن را به صورت یک بازی ایفاء کنند و سپس علامت بیماری مانند سرفه و گلو درد را نشان دهند و به کودک نقش پزشکی را بدهند که میتواند آنها را درمان کند. این روش اثر آلودگی به ویروس را برای کودک ملموستر میکند.
وی افزود: نقاط محتمل به آلودگی مانند دستها، پاها، دهان و... را به کودک نشان دهند و نحوه تمیز نگه داشتن این نقاط را به کودک آموزش دهند. والدین هنگام آموزش به کودکان از واژههای "احتیاط کنید" یا "بهتر است مراقب باشید تا سالم بمانید" استفاده کنند و از بیان واژههایی مثل "مرگ در انتظار توست" یا "اگر دستت را نشویی لولو تو را میخورد" اجتناب کنند، چراکه بیان جملات ترسناک نوعی مقاومت ذاتی در کودک ایجاد میکند و نتیجه معکوس میدهد.
عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز در پایان گفت: آموزش رفتارهای بهداشتی به کودکان منجر به انتقال سواد بهداشتی به کودک و نسلهای آینده است و نوعی مسئولیت اجتماعی را در شخصیت کودک شکل میدهد. والدین الگوهای رفتاری خود را به کودک نشان میدهند و این الگوها را به فرزندانشان منتقل میکنند. در طول زمان برخی رفتارهای بهداشتی مانند ماسک زدن ممکن است تغییر کنند اما بسیاری دیگر از آنها برای نسلها باقی میمانند. این روشهای آموزشی به ما کمک میکند تا از بروز بیماریها پیشگیری کنیم.