آفتابنیوز : آفتاب: یک اقتصاددان تاکید کرد: امروز کوچکترین تاخیر در اجرای برنامهها باعث ایجاد عقبماندگی بسیاری در کشور میشود. بازید مردوخی معتقد است؛ برنامه نمیتواند فرهنگ را طراحی کند و فقط میتواند وسایل آن را تامین کند. دولت است که توانایی برنامهریزی در این زمینه دارد.
وی در میزگرد «بررسی دولت و نظام برنامه ریزی در ایران» که در بنیاد باران برگذار شد با یادآوری این مساله که در ایران سالها سلسلههای گوناگونی روی کار میآمدند با اینحال هیچ برنامه توسعهای وجود نداشت، گفت: در دوران معاصر افکار و ایده هایی از طریق روشنفکران نفوذ کرد و آنان را به این نتیجه رساند که می توان به گونه ای دیگر نیز زندگی کرد. این اتفاق آغاز جنبش مشروطه بود، اما علی رغم ورود ایدهها، راهکارها وارد کشور نشد.
این کارشناس برنامه ریزی با اشاره به چگونگی تاسیس سازمان برنامه ریزی در ایران گفت: در بین سالهای 20-1310 تفكری شکل گرفت که باید کاری برای مملکت کرد که در این راستا پیشنهاد بوجود آمدن نقشهای برای کشور، از سوی دلسوزان مطرح شد و سال 1327 آغاز دوره هفت ساله برنامه توسعه عمرانی کشور بود.
مردوخی در ذکر محتوای این برنامهها افزود: برنامه اول عبارت از تعدادی پروژه بود که تا حدودی هم اجرا شدند و ثبات نسبی نیز در کشور ایجاد شد و برنامه ی دوم نیز به همین گونه بود. با ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد 1332 نیز بسیاری از جهت گیری ها تغییر یافت. در برنامه ی سوم هم برنامه های زیربنایی و تولیدی تنظیم شد که برنامه چهارم نیز نسبتا کامل و سرانجام برنامه پنجم تکامل یافته برنامههای قبلی بود.
وی افزود: برنامه ششم توسعه در سازمان برنامه ریزی تهیه شد که محتوای آن جاه طلبانه و خواهان رشد سریع بود. این برنامه الگوی رشد کرهجنوبی را در نظر داشت و به دلیل مشکلات منابع و دستورات شاه نیز تا پیش از انقلاب کامل نشد.
این کارشناس عالی سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق با اشاره به تاریخ برنامه ریزی پس از انقلاب اسلامی گفت: در سال 1361 در سازمان برنامه ریزی تلاش برای تنظیم یک برنامه برای سالهای 66-1362 آغاز شد که ضمن برقراری ارتباط با مجلس شورای اسلامی، زمینه برای اجرای برنامه اول توسعه فراهم شد.
مردوخی افزود: پس از جنگ تحمیلی، برنامه ریزان ساختن زیربنای اقتصاد را در نظر داشتند. در دوره سازندگی، کارهای زیربنایی و عمرانی بسیاری انجام شد، اما در زمینه تولید کاری صورت نگرفت. برنامه دوم هدف کوچکی داشت، اما برنامه سوم متوجه اصلاحات ساختاری بود. برنامه ریزان به این نتیجه رسیدند تا زمانی که ساختار اصلاح نشود، برنامهها نیز عملی نمیشود. در این برنامه نوآوریهای بیسابقهای بود، اما مشکل بیکاری و فشار تورمی نیز وجود داشت.
او تاکید کرد: در این دوره ساختارهای کشور تا حدودی اصلاح شد و برنامه سوم جامع ترین سند بود که هیچ برنامه ای مانند آن تمام مسائل را هدف نگرفت.
مردوخی با اشاره به اهمیت نقش مردم در برنامه ریزی گفت: برنامههای توسعه بوروکراتیک بود و مردم نقش بسیار کمی در آن داشتند که یکی از سوالات در نظام برنامهریزی این مساله است که چگونه نظر مردم در تنظیم برنامهها موثر باشد و آنان در این زمینه مشارکت کنند. رییس جمهوری وقت نیز تاکید داشت که برنامهای مردمی که نیازهای مردم را در نظر بگیرد، تنظیم شود.
این استاد دانشگاه در پایان سخنان خود با اشاره به اینکه افزایش ظرفیتهای مادی و معنوی جامعه برای رسیدن به اهداف، تعریف توسعه اقتصادی است، تاکید کرد: ایجاد اشتغال و درآمد از طریق برنامه ریزی اقتصادی میسر است.