لبنیات به عنوان یک محصول اساسی و ضروری در سلامت مردم و جامعه است و باید در سبد غذایی به طور کامل دیده شود. در حال حاضر نیز سرانه مصرف لبنیات در کشور کمتر از نصف میانگین جهانی است، آنطور که مسؤولان میگویند سرانه مصرف لبنیات در کشور ما 80 کیلوگرم است اما میانگین مصرف جهانی 160 کیلوگرم و این رقم در کشورهای اروپایی و آمریکا به 350 تا 500 کیلوگرم میرسد، اما واقعیت این است که سرانه مصرف در کشور ما حتی کمتر از این رقم است که برخی آن را تا 55 کیلوگرم هم گفتهاند و این یعنی فاجعه است.
در چنین شرایطی که باید همه تلاش کنند تا سرانه مصرف و در حقیقت ضریب سلامت جامعه افزایش پیدا کند اما کارخانجات لبنی روز به روز قیمتها را افزایش میدهند. مصرف شیر و لبنیات دهها فایده دارد که مهمترین آنها جلوگیری از پوکی استخوان است که این روزها هزینه زیادی را بر جامعه تحمیل میکند.
این اولین باری نیست که صنایع لبنی قیمتها را افزایش میدهند. آنها سابقه طولانی در این کار دارند، حتی شده در طول سال 4-3 بار قیمتها را افزایش دادهاند و پس از آن ستاد تنظیم بازار را تحت فشار قرار داده و افزایش قیمت را به تصویب رساندهاند. کارخانههای لبنی توجیهاتی برای خودشان در باره افزایش قیمت دارند که البته بخشی از آنها درست است. آنها تورم بازار، بالا رفتن قیمت محصولات وارداتی و افزایش قیمت شیر خام را دلیل بالا بردن قیمت اعلام میکنند اما این افزایش قیمت باید تناسبی با شرایط موجود هم داشته باشد. فشار گرانی در جامعه وجود دارد و همه مردم تحت فشار هستند، این که صنایع لبنی بخواهد با کوچکترین فشاری بدون این که دنبال راهکار دیگری باشد قیمت را افزایش دهد، از نظر مردم کار درستی نیست.
خانم میانسالی که در فروشگاه بزرگ منطقه 19 تهران در حال خرید است به خبرنگار فارس گفت: قیمت شیر و لبنیات آنقدر گران شده است که دیگر توان خرید نداریم. قبلا هر روز حداقل یک بطری شیر میگرفتیم تا خانواده از این نعمت محروم نباشد اما اکنون قیمتها اینقدر زیاد شده که مجبور هستیم هفتهای یک یا دوبار خرید کنیم و آن را هم به خاطر بچهای که در خانه داریم میخریم.
وی گفت: دولت باید کاری کند که حداقل محصولاتی که برای سلامتی مردم بسیار ضروری است با قیمت مناسبتری عرضه شود.
گشت و گذار در بازار حکایت از این دارد که مردم از قیمتها اصلاً دل خوشی ندارند و تا درد و دل میکنی مدام از قیمتها گلایه میکنند. و این که دخل و خرجها با هم نمیخواند.
محمد تقیپور هم در این بازار به خبرنگار فارس گفت: پیش از این برای لبنیات دولت یارانه میداد و این باعث میشد تا حدود زیادی قیمتها مناسب باشد اما اکنون این یارانه را برداشتهاند و صنایع لبنی هم هر زمان که دلشان میخواهد قیمتها را بالا میبرند. واقعا این شرط انصاف نیست. مردم چه گناهی دارند؟ این که هر زمان به تولیدکننده فشار بیاید قیمت را بالا ببرد، همه این فشارها به مردم مصرف کننده منتقل میشود.
وی افزود: بازار الان رها شده است و مردم نمیدانند چه کار باید بکنند، یک روز لبنیات گران میشود، روز دیگر گوشت و همین طور ادامه دارد و معلوم هم نیست که آیا پایانی برای اینها خواهد بود. هر روز صبح که از خواب بیدار میشویم منتظر یک اتفاق در بازار هستیم. اصلاً ما قیمتها را نمیدانیم و به آن هم توجهی نمیکنیم چون یک مسأله عادی و طبیعی شده است. مغازهدار هر چه بگوید مجبور هستیم بپردازیم.
به نظر میرسد افزایش قیمت چیزی نیست که حداقل بخشی از مردم را راضی نگه دارد. در این میان حتی مغازهداران هم از این افزایش قیمت ناراحت و نگرانند.
احمد معینی مدیر یک سوپرمارکت به خبرنگار فارس گفت: واقعیت این است که قیمتها که بالا میرود سود ما هم پایین میآید، در حقیقت تقاضا برای محصولات ما کم میشود.
وی افزود: مثلاً سفارش محصولات لبنی ما هر موقع قیمتها بالا میرود پایین میآید؛ چراکه مردم توان خرید ندارند و میزان محصولی که روزانه به فروش میرسانیم به حداقل میرسد.
این مدیر سوپرمارکت گفت: میزان سفارشات محصولات لبنی ما نسبت به چند ماه گذشته یک سوم کاهش یافته است.
صنایع لبنی گرانی شیر خام، بالا رفتن قیمت نهادههای وارداتی و افزایش هزینهها و همچنین تورم جامعه را اصلیترین دلیل افزایش قیمت خود بیان میکنند، اما واقعیت این است که این فشار در همه بخشها وجود دارد و باید این روزها مردم بیشتر حال همدیگر را درک کنند. شاید قانع شدن به حداقل سود به مردم کمک کند تا شرایط موجود را سپری کنند. کارخانههای لبنی دلیل دیگری هم برای افزایش قیمت دارند و میگویند 22 قلم محصولات ما جزو قیمتگذاری ستاد تنظیم بازار نیست و ما میتوانیم بر اساس تورم قیمت را افزایش دهیم.
به هر حال در این میان تدبیر ستاد تنظیم بازار و دستگاههای نظارتی لازم است. اگرچه دستگاههای نظارتی عملکرد موفقی نداشتهاند، اما حداقل به خاطر سلامت مردم باید گوشه چشمی به تخلفات بازار داشته باشد.
در طی چند ماه گذشته کارخانههای لبنی به شدت دولت را تحت فشار قرار دادند که مجوز صادرات شیر خشک بدهد. آنها میگفتند مازاد شیر خشک وجود دارد، گرچه این مازاد اکنون در کارخانههای لبنی هست، اما در پشت پرده به دنبال فشار بیشتر بر بازار بودند؛ چراکه از هر یک کیلوگرم شیر خشک حدود 11 کیلوگرم شیر به دست میآید. وجود شیرخشک در بازار داخلی باعث میشد که فشار کارخانههای لبنی بر افزایش قیمت کارساز نشود. زمانی که شیر خشک در بازار وجود دارد، آنها نمیتوانند توجیه کمبود شیر خام را مطرح کنند.
زمانی که قیمت لبنیات بالا میرود در حقیقت مصرف این محصول ضروری روز به روز کمتر میشود و این تهدیدی بر سلامت جامعه است. به هر اندازه که هزینه کردن برای این محصولات کاهش مییابد به چند برابر آن هزینه دوا و درمان بیشتر میشود. همه کشورها سرانه مصرف شیر را به عنوان معیاری برای سلامت جامعه میدانند و روی افزایش سرانه مصرف سرمایهگذاری میکنند به طوری که بررسی سرانه مصرف کشورهای پیشرفته هم گویای همین مطلب است و همواره رابطه مستقیمی بین سرانه مصرف و ضریب سلامت جامعه در کشورها وجود داشته است.
صنایع لبنی روز به روز قیمتها را افزایش میدهند اما سؤال این است که آیا واقعا راهکاری برای این مسأله نیست؟ کارشناسان معتقدند که میتوان با مدیریت صحیح قیمت تمام شده محصولات را کاهش داد. بخشی از این کار به عهده دولت است. دولت میتواند با ایجاد زنجیرههای تولید و وصل کردن حلقههای دامداری با صنایع لبنی در حقیقت سود و زیان اینها را به همدیگر وصل کند. یعنی این دو بخش بدانند که اگر اولی ضرر کند دومی هم ضرر خواهد کرد و بالعکس، اگر اولی سود ببرد دومی هم سود میکند. در چنین حالتی آنها حتماً هوای همدیگر را خواهند داشت.