سعید جلیلی را خیلیها با مذاکرات هستهای در دولت احمدینژاد میشناسند، زمانی که او رئیس تیم مذاکرهکننده ایران بود! مذاکراتی که البته هیچگاه به نتیجه نرسید! یکی از دیپلماتهای اروپایی بعدها گفت سعید جلیلی در جلسات مذاکرات هستهای به جای مذاکره به ما درس تاریخ میداد!
البته کسانی که جلیلی را برای اینکار انتخاب کرده بودند نیز شاید شناخت کافی نسبت به او داشتند و اساسا جلیلی را برای مذاکره نکردن به عنوان رئیس تیم مذاکره ایران انتخاب کرده بودند! شاهدی بر این مدعا این است که وقتی ایران به جد تصمیم به مذاکره گرفت و گفتگوهای محرمانه در عمان شکل گرفت، صالحی وزیر خارجه وقت احمدینژاد بود که نمایندگی مذاکرات را برعهده گرفت و نه سعید جلیلی! با این حال جلیلی پس از پایان کار دوره ریاست جمهوری احمدینژاد برای انتخابات ۱۳۹۲ خود را در هیبت یک رئیس جمهور دید و کاندیدا شد.
برخی اصولگرایان جلیلی را شماتت میکنند که او باعث پیروزی حسن روحانی در دور اول شد. علت هم این است که روحانی با شعارهای مذاکره و دستیابی به توافق آمده بود و جلیلی عملا مسئول عدم دستیابی به توافق در دولت احمدینژاد و قطور شدن پرونده تحریمهای ایران بود. اصولگرایان باور داشتند حضور جلیلی باعث یک دوگانه مذاکره و برنامه اتمی در انتخابات شد و مردمی که خسته از عملکرد جلیلی بودند به روحانی رای دادند. هرچند نمیتوان این ادعا را دلیل صد درصدی پیروزی روحانی در سال ۱۳۹۲ دانست، اما استدلال بیراهی هم نیست.
با این حال جلیلی در سال ۱۳۹۶ کاندیدا نشد، با توجه به اینکه اصولگرایان به نوعی اجماع بر سر کاندیدای مورد نظر خود در سال ۹۶ رسیده بودند جلیلی ترجیح داد وارد معرکه نشود. اما پس از پیروزی مجدد روحانی این سعید جلیلی بود که اولین واکنش را داشت و از تشکیل دولت در سایه سخن گفت. جلیلی در تعریف خود از دولت در سایه گفته: «معنی دولت در سایه به معنای یک گفتمان و تفکر است که کسی که ادعا و دغدغه دلسوزی برای انقلاب را دارد در رابطه با مسائل کشور بیتفاوت نباشد.» عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزوده بود: «با بیان اینکه ممکن است در هر مقطعی بر اساس رای مردم عدهای انتخاب شده و مسئولیتی را به عهده بگیرند، تصریح کرد: سوال این است که آیا مثلا ما که موفق به حضور در مناصب قدرت نشدیم باید بنشینیم در گوشهای و منتظر دوره بعدی انتخابات شویم؟ در بسیاری از موارد ممکن است فرد منتخب مسیر درستی را برگزیده و بپیماید. در این صورت وظیفه ما این است که این فرد را مورد حمایت و پشتیبانی قرار دهیم تا اقدامات مثبت او متوقف نشود. حتی اگر این فرد رقیب سیاسی ما نیز باشد. متاسفانه یکی از ایرادات ما این است که کارهای خوبی هم که در کشور شروع میشود با عدم پشتیبانی و حمایت عقیم میماند.»
شهریور ۹۶ اندکی بعد از تشکیل دولت دوم روحانی جلسات دولت در سایه شکل گرفت: «سلسله جلسات سایه تمدن اسلامی برای تایید، تکمیل و تصحیح برنامههای دولت دوازدهم». اما برخلاف این عنوان عریض و طویل، واقعیت امر تنها دو کلمه بود: «دولت سایه». مسئلهای که حتی سایت جلیلی برای انتشار محتوای جلسات از آن در یک پرانتز استفاده میکرد. دیپلمات اصولگرایان که از اوایل شهریور ۹۶ دفترش را به مقری برای دولت سایه و چیدن کابینه در سایه اختصاص داده بود تقریبا هفتهای یکبار پرونده یک وزارتخانه را به بحث میگذاشت و از کارشناسانی دعوت میکرد تا عملکرد آن وزارتخانه را به نقد بگذارند؛ اما این کارشناسان تنها نقش کارشناسی برعهده ندارند، بلکه عموما چهرههایی هستند که جلیلی آنها را برای پست وزارت در آن حوزه مناسب میداند و با این اوصاف، هر جلسه نقد عملکرد یک وزارتخانه دولت مستقر، مراسمی است برای رونمایی از یک وزیر در کابینه سایه! با نگاهی به سوابق افرادی که به عنوان کارشناس در این جلسات حضور مییافتند و بعد از جلیلی تریبون را در جهت نقد دولت به دست میگرفتند یک حقیقت عیان میشود و آن میزان وفاداری جلیلی به همقطارانش در دولت نهم و دهم و البته دوستانش در دانشگاه امام صادق (ع) بود؛ یعنی همان دانشگاهی که متولی دولت سایه، دکترای خود را از آن گرفته است.
در این میان نشانههایی از دلخوریها هم به گوش میرسید مانند وقتی که محمدجواد لاریجانی به این جلسات دعوت، اما وقتی با صندلی آخر سالن مواجه شد، ترک جلسه را بر ماندنش ترجیح داد.» حالا از قرار دولت سایه کم کم و درحالی که به انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک میشویم در حال آفتابی شدن است و اینبار جلیلی پیش از همه فعالیتهای خود را آغاز کرده است. نقوی حسینی نماینده سابق اصولگرا در این زمینه به گونهای خبررسانی کرده که هم تایید کرده باشد و هم تکذیب تا شاید مسئولیتی بابت این خبررسانی متوجه خودش نکند.
سید حسین نقوی حسینی در واکنش به شایعه نقل شده از وی در ارتباط با تشکیل ستاد انتخاباتی سعید جلیلی گفت: من نگفتم ستاد آقای جلیلی یا شخص دیگری تشکیل شده است. این نقل قول از طرف خودم را تکذیب میکنم. من عرض کردم افرادی که در عرصه انتخابات ریاست جمهوری فعال هستند و نشستهای خصوصی برگزار میکنند کسانی مثل آقای جلیلی هستند.
وی در ارتباط با حضور چهرههای سیاسی در انتخابات پیش رو گفت: اصولگرایان راه بسیار سختی را در پیش دارند برعکس اینکه بعضیها میگویند دولت بعدی دولت اصولگرایان است، من میگویم اصلا این طور نیست که به این راحتی دربارهاش حرف میزنند وآنها راه سختی در پیش دارند. این فعال سیاسی تصریح کرد: مهمترین سوال برای مردم این است که فرق این همه کاندیدا باهم چیست؟ مثلا روحانی با عارف و جلیلی و فتاح و قالیباف و آیت الله رئیسی و زاکانی چه فرقی دارد؟ کدام یکی از آنها رویکرد متفاوتی خواهند داشت. همه میگویند با فساد باید مبارزه کنیم. همه میگویندبورس باید فعال شود. همه میگویند خصوصیسازی راه نجات کشور است. احمدینژاد هم همین را میگوید او هم معتقد به خصوصیسازی و جذب سرمایه و توزیع عادلانه است.
تلاشهای زودهنگام جلیلی درحالی است که به نظر میرسد جز جبهه پایداری قاطبه اصولگرایان چندان میلی به حضور او ندارند و در دورههای گذشته نیز این موضوع نشان داده شده است. در یکی از این اظهارنظرها همین هفته پیش منصور حقیقت پور به نوعی احتمال حمایت از جلیلی را رد کرد. او گفت: «فعلا قضاوتی نمیکنم. جلیلی برای ما یک هندوانه در بسته است. نمیدانیم که شیرین است یا سفید. فقط این را میدانیم که ریاست جمهوری جای بریدن هندوانه سربسته نیست».
درباره اینکه سعید جلیلی با توجه به تفکرات خاصی که نسبت به سیاست خارجی و برجام داشته در شرایط کنونی چقدر میتواند شانسی برای جلب رضایت مردم داشته باشد با یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفتگو کردیم. حسین انصاری راد گفت: «گفتمانی که نسبت به برجام همواره مخالف بوده و واقعیتهای جامعه و جهان را یا درک نکرده یا متوجه نشده است نمیتواند از منافع ملی حمایت کند.» او افزود: «یکی از توفیقات کشور و وزارت خارجه دولت روحانی دستیابی به برجام بود که گامی برای حل مشکلات کشور برداشته شد و گشایشهای آشکاری نیز بدست آمد که میتوانست کمک بزرگی به ایران انجام دهد اگرچه در اتفاقی غیرقابل پیشبینی به سد دولت دونالد ترامپ برخورد کرد که امری بود که حتی در خود آمریکا نیز قابل پیشبینی نبود.»
این نماینده اسبق مجلس در ادامه اظهار داشت: «کسانی که با برجام مخالفت میکنند و وعدههایی از این دست میدهند که اگر برسرکار بیایند چنان میکنند در واقع اراده ملت، رفاه و آزادی ملت را درک نمیکنند و به عبارتی از توجه به بدیهیات عاجز هستند.» انصاری راد گفت: «برخی با مطرح کردن آرمانهای غیرواقعی، دست نیافتنی و حتی خیالی منافع ملت را دچار خسران میکنند. کسانی که توجه به واقعیتهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی امروز مردم ندارند.» این فعال سیاسی اصلاحطلب در پایان گفت: «جریانهای با نفوذ قدرت که احتمالا درحال مقدمه چینی برای انتخابات ۱۴۰۰ هستند باید منافع ملت را مورد توجه قرار دهند چرا که اگر رضایت مردم، خواست و اراده مردم را از دست بدهیم و به آن بیتوجه باشیم ارزشها را هم از دست خواهیم داد. بنابراین، این جریانها و افراد با نفوذ باید فکری جدی به حال وضعیت فعلی کنند در غیر این صورت با حمایت از چهرههایی که تنها دنبال شعار و آرمان هستند باید منتظر آسیبهایی جدی باشیم.»
به نظر میرسد بعد از آنکه برجام با چالشهای بسیاری رو به رو شد و به قولی امروز در وضعیت کما قرار دارد سعید جلیلی که از نخستین منتقدان آن بود حالا این روزها روی این ماجرا هم حساب کرده و باید منتظر باشیم در دوران انتخابات او بارها روی جملاتی همانند «من میدانستم برجام به نتیجه نمیرسد»، «من میدانستم آمریکا قابل اطمینان نیست» و «من میدانستم تیم مذاکرات دولت روحانی در حال اشتباه است»
تاکید خواهد کرد. با توجه به اینکه پیشبینیها حکایت از این دارد که اقبال مردم به انتخابات ۱۴۰۰ شبیه به همان انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ۹۸ خواهد بود بنابراین جلیلی پیش از آنکه بخواهد از مردم رای بگیرد باید بتواند از اصولگرایان رای بگیرد که بعید به نظر میرسد لشگری از کاندیداهای اصولگرایان همچون فتاح که برای صدر تا ذیل مسئولین بهتازگی خط و نشان کشیده، مجالی به سعید جلیلی بدهد.