با اینکه خودش همواره تکذیب کرده بود که قصدی برای ریاستجمهوری ندارد؛ اما همواره در همه این سالها زمزمهها و شایعاتی دربارهاش وجود داشته تا اینکه با توفانی که در یک ماه اخیر در واکنش به سخنانش ایجاد شد، همه را دچار چالش تحلیلی میان آمدن و نیامدن کرد.
فتاح از حلقه یاران قدیمی احمدینژاد در سپاه ارومیه بود که نامش با دولت احمدینژاد بر سر زبانها افتاد و از آنجا وارد حلقه چهرههای شناختهشده دولت شد. برای همین نامش بهعنوان نامزد بالقوه اصولگرایان همواره بر سر زبانها بود؛ اما کنش اخیرش به اصولگرایان ثابت کرد او اتفاقا از جهاتی که فکرش را هم نمیکردند، راه خود را میرود. گمانهها دربارهاش آنقدر زیاد بود که حتی «میدلایست» هم در مقالهای به پیروزی احتمالی «پرویز فتاح»، رئیس فعلی بنیاد مستضعفان، در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ پرداخته و مدعی شده بود نظرسنجیهای اخیر در بین اصولگرایان، «فتاح» را بین چهار کاندیدای مشهور نشان داده است.
اما خودش شهریور 98 گفته بود سعی میکنم در همین سنگر پاسداری کنم و اگر همین مسئولیت را بهخوبی انجام دهم، خدا را شکر خواهم کرد. تابهحال بارها آمدنش برای انتخابات را تکذیب کرده است؛ دروغ هم نگفته و در واقعیت نیز اینچنین بود. یک بار که از او درباره گزینه ریاستجمهوریبودنش سؤال شد، گفته بود: «من حقیقتا پرمشغله هستم و به کارم نیز علاقهمندم. مقام معظم رهبری به بنده حکم دادهاند و بنده یک فرد عمرانی و میدانی هستم». فتاح با بیان اینکه بنده هر هفته در سفر هستم و وقت فکرکردن به مسائل انتخاباتی را ندارم، درباره اینکه آیا احتمال ندارد که دقیقه 90 به انتخابات بیاید، گفته بود: «بنده یکپهلو و صریح پاسخ دادم».
سال ۹۶ او را در فهرست اولیه نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری اصولگرایان قرار دادند؛ اما خودش اقدامی در این راستا انجام نداد. برخی از اصولگرایان گفته بودند او کاندیدای نهایی نبود؛ بههمیندلیل هم جمنا را ترک کرد؛ اما فتاح در مصاحبهای در واکنش به این مسئله گفت: «من و اصولگرایان هیچ سَروسِری با هم نداریم. من در آن وادیها نیستم و برای انتخابات به جمنا نرفتم؛ بلکه آنها لطف داشتند». عقبنشینی و عذرخواهیاش از همه بهویژه حدادعادل بعد از پاسخ تندی که به ادعاهای فتاح داد، همه گمانهزنیها را دربارهاش از بین برد؛ برخی معتقد بودند او با حمایت و نقشه قبلی دست به افشاگری زده است؛ اما معلوم شد چندان اهل سیاسیکاری نیست؛ چراکه او همان روزهای اولی که به ریاست کمیته امداد رسید، به دیدار هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت رفته بود. فتاح در زمان ریاستش بر وزارت نیروی دولت نهم نیز برخلاف دیگر اعضای کابینه دولت احمدینژاد که نگاه جناحی و حزبی در عزلونصبهای خود داشتند، از نیروهای اصلاحطلب نیز در این وزارتخانه استفاده کرده بود. او هیچگاه در عزلونصبهایش در این وزارتخانه، نگاه سیاسی نداشت. در دوران ریاستش در کمیته امداد و بنیاد مستضعفان نیز همواره رابطه مطلوبی با دولت داشته و دارد و هیچگاه اظهارنظری علیه دولت یازدهم و دوازدهم نکرد تا بیانگر اختلاف او با دولت روحانی باشد. او حتی درباره مشکلات اقتصادی نیز همواره موضعش معتدل بود.
از سویی دیگر، رفتارهایش فاقد آن زیرکی خاص سیاسی است که بشود برای ریاستجمهوری روی او سرمایهگذاری کرد؛ مثل وقتی که با مجری صداوسیما بر سر علت طولانیشدن زمان ساخت یک آزادراه بحث کرد و با عصبانیت به او گفت نماینده مردم نیست؛ بلکه صداوسیما او را آنجا گذاشته تا سؤالهای مشخصی را بپرسد. در چند ماه اخیر او دو بار مجبور به عذرخواهی تلویزیونی شده است؛ بار اول بعد از آن گفتوگوی توأم با عصبانیت است با مجری درباره ساخت آزادراه شمال و بار دوم بعد از افشاگریهایش و پاسخ حدادعادل.
واکنشها به فتاح به قدری سهمگین بوده که فارغ از درست یا غلطبودن دادههایش باعث شد بعد از این جرئت و جسارت افشاگری در این حوزهها محتاطانهتر صورت بگیرد؛ حتی در بعد فراجناحی آن. اصولگرایان هم دیگر دنبال رئیسجمهوری افشاگر نیستند. بهویژه وقتی کیهان او را با طبرزدی مقایسه میکند و دربارهاش مینویسد: حشمتالله طبرزدی، یکی از عوامل کنونی ضدانقلاب، در دهه ۷۰ نشریهای را با عنوان پیام دانشجوی بسیجی منتشر میکرد که بعدها با اعتراض بسیج این پسوند حذف شد و نشریه با نام پیام دانشجو به انتشار هفتگی خود ادامه داد. طبرزدی خود را یک بسیجی تمامعیار میدانست و اولین بار واژه امام خامنهای از جانب او مطرح شد. نشریه طبرزدی در چاپخانه کیهان چاپ میشد. در یکی از شمارههای این نشریه، یادداشت تُند و زنندهای علیه مرحوم هاشمیرفسنجانی چاپ شده و نسبتی به ایشان داده شده بود که تهمتی آشکار بود. بنده با مشاهده این یادداشت از چاپ نشریه خودداری کردم. آقای طبرزدی بعد از اطلاع از ماجرا با اینجانب تماس گرفت و علت را جویا شد. به ایشان اعتراض کردم که این چه یادداشتی است که علیه آقای هاشمی نوشتهاید؟ با تعجب گفت: خود شما که بارها در کیهان به ایشان انتقاد کردهاید. گفتم: ما در انتقاداتمان با دشمن مرزبندی داریم و اجازه نمیدهیم دشمنان نظام از انتقادات ما به نفع خود و علیه نظام و انقلاب سوءاستفاده کنند. ما آقای هاشمی را بیرون از دایره اسلام و انقلاب تعریف نمیکنیم ولی یادداشت شما با آنچه دشمنان بیرونی علیه آقای هاشمی مینویسند و میگویند، تفاوتی ندارد. به همین جهت حاضر نیستیم با چاپ نشریهتان در دروغبافی و تهمتپراکنی شما علیه ایشان سهیم باشیم. اظهارات آقای فتاح در برنامه تلویزیونی نگاه یک، بلافاصله با استقبال گسترده رسانههای دشمن و سایتهای ضدانقلاب روبهرو شد. اگر ایشان در سخنان خود به واقعیاتی هرچند تلخ اشاره کرده بودند، تنها جرمشان این بود که چرا بهعنوان یک مسئول نظام، سفره دل خود را در میدان دید دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب گشودهاند! که هرچند اقدامی ناپسند بود ولی فقط از ناپختگی ایشان حکایت میکرد. اما آنچه تأسفآور و سؤالبرانگیز است اینکه بسیاری از اظهارات ایشان واقعیت نداشت و برخی دیگر نیز وارونه مطرح شده بود و تأسفآورتر آنکه جناب فتاح نمیتوانست از غیرواقعیبودن آنچه مطرح کرده بود بیخبر باشد! و دقیقا همین نکته است که اظهارات ایشان در برنامه نگاه یک را غیرقابل توجیه میکند!».